
پایان بازی نمانده بود که تیم نیکلاس گل سوم را هم زد.
هنوز بازی تمام نشده بود که فابین با یک پاس بلند، توپ را به محوطه جریمه فرستاد. «کاتی» توپ را گرفت و موفق شد از شلوغی استفاده کند تا تیم فابین گل دوم را بزند. نتیجه 3 بر 2 شد. فابین فریاد زد: «هنوز دو دقیقه دیگر وقت داریم. ما موفق میشویم بچهها!»
«روبرت» که هنوز امیدوار بود توپ را به طرف دروازه شوت کرد. توپ مثل تیری که رها شده باشد به طرف دروازه رفت. دروازهبان هیچ شانسی نداشت. توپ از بالای دستهای او گذشت و به تیرک افقی دروازه برخورد کرد و پایین افتاد و...
ماجرای قصه «گل! گل!» به این صورت پیش میرود تا اینکه به اختلاف بین دو تیم منجر میشود. اجازه بدهید ادامه ماجرا را خودتان در کتاب که به بهای 2800 تومان چاپ و منتشر شده است دنبال کنید و بخوانید.
Õ نام موتور: اینترودر 1500 VL
Õ تعداد سیلندر: 2
Õ ظرفیت بنزین: 15 لیتر
مجلات دوست کودکانمجله کودک 436صفحه 35