
قصهاز: «جوامعالحکایاتعوفی»
وزیروبرهمن
بازنویسیاز: محمدعلیدهقانی
قسمتاول
در روزگار کهن، پادشاه بزرگی بر سرزمین هندوستان حکومت میکرد. این پادشاه، یک وزیر اعظم داشت که بسیار دانا، کاردان و لایق بود. در نتیجهی لیاقت و شایستگی وزیر اعظم، کشور مرتب در حال رشد و پیشرفت و ترقی بود. کشاورزی و بازرگانی رونق زیادی داشت، مردم در رفاه و نعمت بودند و در تمام شهرها و روستاها نشانه های آبادی و پیشرفت به چشم می خورد. تمام اینها حاصل رأی و تدبیر وزیر دانشمند و دلسوزِ پادشاه بود.
از آن جایی که در همهی زمان ها، آدم های خوب و لایق، دشمن و بدخواه هم دارند، وزیر اعظمِ ما هم از گزند این جور افراد بی بهره نماند!
در دربار پادشاه، عده ای «بَرَهمَن» بودند که مقام و مرتبهی بالایی داشتند و حقوق زیادی
سپرهای بزرگ و سنگین از جنس کروم و طراحی تجملاتی از خصوصیات کادیلاک مدل 1959 بود.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 447صفحه 8