مجله کودک 447 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 447 صفحه 9

می‏گرفتند، بدون آن که کار مفید یا مهمی انجام بدهند. تنها میخوردند و میخوابیدند و روز به روز چاقتر و تنبلتر میشدند. این افراد، وقتی کارهای وزیر اعظم را دیدند و دریافتند که او هر روز پیش پادشاه و مردم محبوب تر می شود و همه جا فقط صحبت از بزرگی و شایستگی اوست، به مقام و جایگاه او حسادت کردند و تصمیم گرفتند یک جوری او را از میان بردارند. آنها شبی از شب ها دور هم نشستند و فکر کردند و نقشهی خطرناکی کشیدند. آن ها پادشاه را خوب می‏شناختند و می دانستند که آدمی خرافاتی است و به چیزهای عجیب و غیرواقعی که در آیین برهمایی بود، عقیده دارد. روی همین حساب، نامه ای از قول پدر پادشاه خطاب به پسرش، یعنی پادشاهِ حاضر نوشتند و آن را به خدمتکار مخصوص دادند تا در کنار بسترِ خواب پادشاه بگذارد. پدرِ مرحومِ پادشاه، خودش یکی از پادشاهان بزرگ هندوستان بود و پیش پسرش و دیگران احترام زیادی داشت. پس نامه یا وصیت او هم خیلی مهم بود و حتماً بایستی اجرا شورولت شورولت مدل 1966 با 6 سیلندر، سه دنده دستی یا 2 دنده اتوماتیک و حداکثر سرعت 185 کیلومتر در ساعت.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 447صفحه 9