مجله کودک 453 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 453 صفحه 9

در این موقع، طوطی یکدفعه به حرف آمد و گفت: «من میدانم! من میدانم! شیشه را شکسته... روغن را ریخته... با چوب کتک خورده و سرش تاس شده!» مرد بقال و دوستانش با شنیدن صدای طوطی، اول خیلی تعجب کردند و بعد یکهو همه با هم زدند زیر خنده، و حالا نخند و کِی بخند! مرد بقال، آنقدر خندید که اشک توی چشمهایش جمع شد. او از این که میدید بالاخره زبان طوطی باز شده، خیلی خوشحال شد و خدا را شکر کرد. آن وقت رو به دوستانش کرد و گفت: «ببینید این طوطی زیبا و خوشصحبت چه درس خوبی به ما داد! این پرندهی قشنگ چون خودش از روی اشتباه زده شیشهی روغن را شکسته و کتک خورده و سرش تاس شده، فکر میکند هر کسی که سرش تاس و بیموست، لابد شیشهی روغن را شکسته و Õ نام کشتی: بودِس Õ کشور سازنده: فرانسه Õ نوع: ناو محافظ Õ تعداد خدمه: 175 نفر Õ طول و عرض: 40 متر طول Õ سلاح اصلی: 26 توپ کناری

مجلات دوست کودکانمجله کودک 453صفحه 9