مجله خردسال 50 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 50 صفحه 5

صدا... صدا... پوتی­کو حس کرد دارد توی شلوغی گم می­شود. هیچ صدایی او را نمی­دید. هیچ کـس او را نمی­شنید. پوتی­کو فریاد زد: «این­جـا چـه خبر است؟» مـاشین­هـا گفتند: «بوق... بوق... برو کنـار» راننده­هـا گفتند: «هــــوی... هـــوی... بــرو کنــار» مـوتور سیکلت­هـا گفـتند: «وی­ی­ژ... وی­ی­ژ... برو کنار» یووووم...دو ماشین به هم­خوردند. آمبولانس آژیر کشید. مردی­فریاد زد. پلیس سوت کشید. چکشـی تن مــاشین را صـاف کـرد. از بلندگو صدای گریه بلند شد. پوتی­کو غصه­اش شد. گریه­اش گرفت. احساس تنهایی کرد. روی شاخه­ی درختی نشست تا خوب گریه کند که­یک دفعه صدایی شنید: «خش خش... خش خش»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 50صفحه 5