مجله خردسال 50 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 50 صفحه 19

. این­طوری شد که و تصمیم گرفتند با کمک هم از های باغ مواظبت کنند.­اما بی­چاره که از همه جا بی­خبر بود، فردای آن روز هوس خوردن کرد. یواش­یواش­به طرف باغ­آمد و از سوراخ دیوار گذشت. او را دید و چنان قارقاری سر داد که و همـه­ی اهـل ده صـدای او را شنیدند. با عجله به سراغ رفت. که حسابی دستپاچه شده بود، سوراخ زیر دیوار را گم کرد و شروع کرد به دویدن دور باغ. بدو! بدو! هم ول کن نبـود و همین طور سرو صدا می­کرد. بـالاخره با هر دردسری بود سوراخ را پیدا کرد و پا به فرار گذاشت. از آن روزبه بعد اجازه داشت روزی­یک خوشه بخورد! و در نگهبانی از باغ به کمک کند. و­اما بشنوید از بی­چاره! او هیچ وقت­ جرات نکرد به سراغ های باغ بیاید. فقط توی خواب می­خورد! توی خواب هم اصلا شیرین نبود!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 50صفحه 19