مجله خردسال 133 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 133 صفحه 18

جواب داد: «نه! من تنها هستم.» با خوش حالی گفت: «من هم تنها هستم. بیا تا با هم دوست باشیم و در خانه­ی من زندگی کنیم.» کمی فکر کرد و گفت: «قبول!» و با هم رفتند و رفتند تا به رسیدند. گفت: «خانه­ی من آن جاست. بالای .» خندید و گفت: «من که نمی­توانم از بالا بیـایم. تو به خـانه­ات برو. من همین جا پایین می­نشینم.» بالای رفت و پایین درخت نشست. هر دو باز هم تنها بودند. کمی بعد رفت و برای پیدا کردن دوستی کوچک­تر از به راه افتاد. در راه را دید. با خوش حالی جلو رفت و به گفت: «من تنهـا هستم. می­آیی بـا من دوست شوی و در خانه­ی من زندگی کنی؟» کمی فکر کرد وگفت: «من تنها هستم. خوش حال می­شوم با یک زندگی کنم.» و رفتند و به رسیدند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 133صفحه 18