مجله خردسال 218 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 218 صفحه 4

کرم فراری مهری ماهوتی یکی بود، یکی نبود. صبح بود. جوجه­ی زرد نوک گلی توی باغچه گردش می­کرد. صدایی شنید. کی بود؟ چی بود؟ کرم تپلی! جوجه دنبال او دوید. کرم گفت: «ای داد! اگر فکری به حال خودم نکنم، او مرا می­گیرد و می­خورد.» فوری گفت: «سلام جوجه جان! جوجه­ی مهربان! تو کجا؟ این جا کجا؟» جوجه گفت: «جیک، جیک، جیک... آمده­ام یک ناهار خوش­مزه بخورم، شاید هم یک کرم.» کرم گفت: «اما من فقط آمده­ام گردش.» جوجه پرسید: «مگر کرم­ها هم گردش می­کنند؟» کرم جواب داد: «بله من پای گل­ها ,لای سبزه­ها, همه جا می­گردم تازه گاهی هم می­روم آب تنی. راستی تو هم شنا بلدی؟» جوجه گفت: «شنا هم شد کار؟ من فقط به فکر خوردن هستم، به فکر ناهار!» کرم گفت: «نکند می­خواهی مرا بخوری؟» جوجه گفت: «می­خواهم ناهار بخورم، یا تو را یا هر چیز دیگر.» کرم زرنگ گفت: «هنوز تا ناهار وقت داریم. بیا کمی بازی کنیم.» جوجه پرسید: «چی بازی؟» کرم جواب داد: «بیا تا آخر باغچه مسابقه بدهیم ببینیم کدام زودتر به آن جا می­رسیم.» جوجه­ی نوک گلی گفت: «قبول» بعد مسابقه شروع شد. جوجه پاهای بلندی داشت. تند تند قدم بر می­داشت. گاهی هم می­پرید ولی کرم، دست و پا نداشت. نمی­توانست تند برود.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 218صفحه 4