با معرفی شخصیت های داستان به کودک از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند
کرم عصبانی
کرم - ابر - خورشید - رودخانه - قورباغه
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود.
یک روز، وقتی که ......... کنار ....... بازی می کرد، ..... را دید که خیلی غمگین و بی حوصله است. ... به ....... گفت:« چی شده؟ چرا ناراحت و عصبانی هستی؟» ....... گفت:« از ..... و گرمای او عصبانی هستم. نمی دانم چرا یک ..... نمی آید و جلوی نور و گرمای ..... را نمی گیرد؟» .... گفت:« آهان! فهمیدم! دلت باران می خواهد!» . گفت:« من طاقت گرمای ....... را ندارم.» ...... گفت:« خب
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 257صفحه 18