مجله خردسال 382 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 382 صفحه 20

موش آب کشیده یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا، هیچ کس نبود. در یک روستای قشنگ، یک خانه بود. توی حیاط خانه یک حوض بود. توی حوض زندگی میکرد. کنار حوض، انبار بود. توی انبار، زندگی میکرد. و با هم دوست بودند. اما آن دور و برها یک هم بود. ، نه با دوست بود، نه با . یک چاق هم بود که از صبح تا شب مراقب جوجههایش بود تا مبادا به سراغ آنها بیاید. اما از میترسید و اصلا کاری به کار جوجهها نداشت. یک روز، وقتی که برای خرده نان میریخت و با او

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 382صفحه 20