مجله خردسال 146 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 146 صفحه 18

آرام به گفت: «زود باش از این جا برو!» رفت و به دنبال راه افتاد. از رودخانه گذشت و آن طرف رودخانه، را دید که با خیال راحت مشغول خوردن علف بود. فریاد زد: « جان! بیا جلو که خیلی گرسنه هستم.» از دیدن ، خیلی ترسید. جلو رفت و گفت: «به! به! چه غذای خوش مزه­ای!» می­خواست بپرد و را بگیرد که فریاد زد: « عزیز ! یک بزرگ بزرگ می­بینم که کمی جلوتر مشغول خوردن علف است. بیا برویم و را بخور!» با خودش فکر کرد که یک بزرگ بزرگ خیلی بهتر از یک است. گفت: «قبول!»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 146صفحه 18