سنجاب فریاد زد: «تو چه وقت به مسافرت رفتی که ما نفهمیدیم؟ من و تو از روزی که به دنیا آمده ایم، همین جا توی این جنگل و روی یک درخت زندگی میکنیم. چرا دروغ میگویی؟»
میمون، غمگین و ناراحت دستش را جلوی چشمهایش گرفت.
شاید میخواست گریه کندکه ناگهان فیل گفت: «میمون دروغ گو نیست! او یک قصه گوی ماهر است!»
همه با تعجب پرسیدند: «قصه گو؟»
فیل گفت: «بله! قصهگو یعنی کسی که فکر و خیالهای قشنگش را طوری برای دیگران تعریف کند که آنها هم
سرگرم شوند و هم چیزهای تازه یاد بگیرند.»
آن روز تعریف کردن ماجراهای سفر فیل، تا شب طول کشید.
اما هنوز که هنوز است قصههای قشنگ میمون تمام نشده و همه از شنیدن آنها هم خوشحال میشوند و
هم سرگرم.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 153صفحه 6