مجله کودک 138 صفحه 7
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 138 صفحه 7

و هر سه دزد به رختخواب رفتند. دزد اول که نمی توانست بخوابد به فکر فرو رفت: اگر یک بار دیگر سراغ کمد شیشه ای بروم ثروتمند می شوم. با این فکر برخاست و به طرف کمد شیشه ای رفت. یک کیسه طلا برداشت و به رختخواب برگشت. دزد دوم هم می نمی توانست بخوابد فکر کرد اگر دو کیسه دیگر از کمد شیشه ای بردارم ثروتمندتر از آنها می شوم. پس بلند شد دو کیسه دیگر برداشت و به رختخواب برگشت. در همین حال سر دسته دزدها هم به فکر فرو رفته بود: اگر سه کیسه دیگر از کمد بردارم ثروتمندترین مرد دنیا می شوم. با این حرف بلندش د و سه کیسه دیگر برداشت و به رختخواب برگشت. دزد اول گفت: من چرا خوابیده ام؟ در حالی که می توانم طلای بیشتری داشته باشم. بنابراین رفت و کیسه های بیشتر و بیشتری از کمد شیشه ای بیرون آورد. دزد دوم صدای او را شنید و با خود گفت: من اینجا خوابیده ام و او دارد از من ثروتمندتر می شود. پس رف و به همراه دزد اول مشغول جمع آوری کیسه ها شد. سر دسته دزدها برخاست و گفت: الان چه وقت خواب است؟ در حالی که آن دو از من جلو افتاده اند؟ هر سه سخت مشغول کار شدند. آنها کیسه های طلا را یکی پس از دیگری از کمد بیرون می آوردند. تمام روز و شب هیچ یک از آنها دست از کار نکشید تا مبادا دیگری از او ثروتمند تر شود. فردای آن روز هم به همین ترتیب گذشت و آنها دیگر خوردن و نوشیدن را نیز کنار گذاشته بودند. در اثر بی خوابی در سال 1937 میلادی اولین کارگاه کوچک خود را سامان داد. محصول این کارگاه دوچرخه و موتورسیکلت بود. اما ساختن پیستون و رینگ از عمده ترین محصولات کارگاه کوچک هوندا شد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 138صفحه 7