
چهرهی امام ایجاد نشد. انگار نه انگار که سوزن به
بدن ایشان وارد میکردی، و آن بزرگوار خم به
ابرو نیارود.»
حضرت امام تا زمانی که درد کمر یا درد
زانو خیلی شدید نمیشد، شکایت نمیکردند
و در سالهای اخیر، در مواردی که درد قفسه
سینه و قلب، طاقتفرسا نمیشد، به ما اطلاع
نمیدادند. در مواردی که کم خونی عضلهی
قلب، حال ایشان را وخیم میکرد، امام عزیز سنگ
صبور ما بودند و از قیافه و حرکات ما ملتهب
میشدند که به شدت نگران بودیم و ما دلداری میدادند.
بعضی اوقات مجبور میشدم، متخصصهای دیگری را خدمت حضرت امام ببرم.
بعد از معاینه و هنگام خداحافظی، همیشه من بعد از همه از اتاق خارج میشدم. هنگام
خداحافظی، حضرت امام دست مرا رها نمیکردند و میفرمودند:
حق ویزیت آقایانی که اینجا دعوت میکنی پرداخت شود.
گاهی خدمتشان عرض می کردم که: «تمام پزشکان افتخار میکنند برای اظهار نظر
پزشکی به حضورتان برسند و حق ویزیت برایشان مطرح نیست.» ولی حضرت امام به
پرداخت حق ویزیت اصرار میکردند و دستهای مرا رها نمیکردند تا قول دهم که
فرمایش ایشان اجرا خواهد شد.
ایشان میفرمودند:
صلواتی برخورد نکنید، باید حق ویزیت و حق مدت زمانی که برای آمدن به جماران
سپری میکنند، حساب و پرداخت شود.
ولوو 80 S
مجلات دوست کودکانمجله کودک 260صفحه 5