مجله کودک 265 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 265 صفحه 12

کار پر اضطرابی است و مدام باید با اضطراب دست و پنجه نرم کرد . دامنه این سختی حتی می تواند از خود صدابردار فراتر رود و گاهی دیگر افراد خانواده را نیز به نوعی درگیر کند . مثلاً در مورد خود من ، کارم به نحوی است که گاهی مجبورم شب ها تا دیروقت کار کنم و حتی بعضی از روزهای تعطیل نیز سر کارم حاضر باشم . به همین خاطر همسرم خیلی سختی کشیده است اما هیچوقت اعتراضی نکرده و همیشه تحمل کرده است . — آیا پیش آمده که در حین صدابرداری ، یک کار را خراب کنید ؟ همیشه با تمام وجود کار کرده ام تا مشکلی پیش نیامد . اما بگذارید یک خاطره جالب برایتان بگویم . من تازه کارم را شروع کرده بودم . قرار بود از خواننده ای (آقای رحمان پور) صدا بگیرم . آقای عسگری از روز اول به من گفته بود که هنرمندانی که به اینجا می آیند با دستگاهها و امکانات اینجا کاری ندارند و صدابرداران را می شناسند و دوست دارند با آنها راحت باشند . من خیلی تلاش کرده بودم تا همه چیز خوب پیش برود و تمام دستگاهها را آماده کرده بودم . وقتی آقای رحمان پور به سالن رفتند و هدفون گذاشتند دائماً شکایت می کردند که صدا خوب نیست و چیزی نمی شنوند . من اعصابم خیلی خرد شده بود و تند تند همه دستگاهها را کنترل می کردم اما هیچ ایرادی پیدا نمی کردم . حتی یکبار هدفون آقای رحمان پور را گرفتم و روی گوش خودم گذاشتم و دیدم که صدا خیلی خوب است . اما هرچه به ایشان می گفتم که همه چیز خوب است و مشکلی نیست قبول نمی کردند . استاد من به آقای عسگری که وضعیت را به این شکل دید به آقای رحمان پور گفت خودم الآن درستش می کنم و یکی از ولوم ها را پایین آورد و دوباره آنرا درست سرجای قبلی برگرداند . آقای رحمان پور گفتند ، آها ، حالا صدا خوب شد و این در حالی بود که آقای عسگری هیچ تغییری به تنظیمات دستگاه نداده بود . آن موقع بود که پی به گفته آقای عسگری بردم . آقای رحمان پور ، آقای عسگری را می شناخت و با او راحت بود . در واقع در اینجا جدای از این دستگاهها و لوازم ، برای انجام جدای از این دستگاهها و لوازم ، برای انجام یک کار خوب همیشه سعی می کنیم تا پیوندی دوستانه بین نوازندگان و خوانندگان و همچنین صدابرداران ایجاد کنیم . اکنون ، من و آقاای رحمان پور خیلی با هم دوست هستیم و این خاطره را گاهی هردویمان تعریف می کنیم . ادامه دارد در تعقیب و گریز ، اودی به خانه همسایه ، پناه می برد جایی که دشمن دیرینه ی گارفیلد ، سگ سیاهی به نام « لوکا » سالهاست منتظر است تا گارفیلد را به چنگ آورد .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 265صفحه 12