
هفتهی گذشته از «پرواز انقلاب» برایتان نوشتیم که با آن
حضرت امام رحمتا... علیه پا برخاک میهن اسلامی گذاشتند.
از وقتی که خلبان هواپیما اعلام کرد: «ما الان روی آسمان تهران
هستیم»، صدای صلوات در هواپیما قطع نمیشد. هواپیما
که در فرودگاه به زمین نشست،صلواتها دوچندان اوج
گرفت. مرحوم حاج سید احمدآقا آمد و گفت: «هیچکس
پیاده نشود. همه سر جایشان بنشینند تا ابتدا امام پیاده
بشوند.» درِ هواپیما هنوز بازنشده بود. از پنجره دیده
میشد که مرحوم شهید مطهری، تنهای تنها در محوطهی
فرودگاه ایستاده است. بقیه در سالن بودند. هیچکس
داخل باند فرودگاه نبود. کمیتهی استقلال از حضرت
امام نگذاشته بود کسی داخل محوطهی فرودگاه شود تا
شلوغی و بینظمی ایجاد نشود. هواپیما که آرام گرفت،
موتورهایش را خاموش کرد و ایستاد. درِ هواپیما را باز
کردند. مرحوم مطهری در حالی که اشک در چشمانش
حلقه زده بود، خدمت امام آمد.
امام که از هواپیما پیاده شدند،ژاندارمری و بعضی از
پرسنل نیروی هوایی که اتومبیل آورده بودند، با شادمانی
خاصی، حضرت امام را سوار بنز آبی رنگی کردند و ایشان
را به سالن انتظار فرودگاه بردند. وقتی حضرت امام
با اتومبیل راه افتادند،بقیه هم از هواپیما خارج شدند.
پس از لحظاتی در سالنی که حضرت امام در آن ایستاده
بودند، صدای سرود معروف «خمینی ای امام!» برخاست.
مردم همه میخندیدند و هم گریه میکردند. وقتی
جملهی «خمینی ای امام!» گفته میشد، سقف فرودگاه به لرزه
در میآمد. امام مظلومانه از ایران تبعید شدند و در اوج قدرت به
ایران بازگشتند. انسان به یادآیاتی ازقرآن کریم میافتادکه درآن خداوند
به پیامبر میفرمایند: «تو به زودی با پیروزی و قدرت باز میگردی.»
حضرت امام درسالن انتظار فرودگاه، مشغول صحبت شدند. شهید مهدی
عراقی ومرحوم حاج سیداحمدآقا خیلی برای جان حضرتامام نگران بودند. مرحوم
شهید بهشتی هم به شدت مراقب اوضاع بود. همه شانه به شانه امام ایستاده بودند و
نام توپ: اورلیکون
کشور سازنده: سویس
وزن:405 کیلو گرم
سرعت حرکت گلوله:متر برثانیه
حداکثر برد: 1500 متر
مجلات دوست کودکانمجله کودک 272صفحه 8