مجله کودک 284 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 284 صفحه 20

فاطمه : « این برنامه ی پرواز کردنه حسابی عوض ات کرده ، همه وقتتو گذاشتی . . . سر اون ، حواست به هیچی نیست و همش فکر اون هواپیماهایی ، دیگه منم تحویل نمی گیری ، حالا برای من عیبی نداره اما احسان یه کم حواست جمع باشه ، اون وضع غذا خوردن ات شده ، اون وضع درس خوندن ات شده ، مامان یهویی قاطی می کنه ها . » مامان : « آقا یه فکر بکنن ، از وقتی پول به احسان دادی و رفته او سی دی ها رو خریده همه ی چشم و چالش تو کامپیوتره ، می ترسم فردا . . . » بابا : « نگران نباش خانم ، الان می رم باهاش صحبت می کنم . » بابا : « سلام ، داری چه کار می کنی؟ مامانت یه چیزایی می گفت ، مثل این که خیلی از وقت ات رسر این برنامه ای که خریدی می ذاری آره؟ » احسان : « می شه بعدا نصیحتم کنین؟ الان وضع خیلی حساسه . » بابا : « نه پسرم ، باید مراعات . . . اون جوری که نیست ، فکر کنم باید گاز شو بگیری . . . یه لحظه پاشو ببینم . . . این چیه؟ بزار یه دونه از اون هواپیما بزرگ ها انتخاب کنیم ، یه موتوره ها که حال نمی ده . » احسان : « عمراً اگه همین رو بتونین بپرونین ، من ده روز که علافِ شم ، هر کاری می کنم بلند نمی شه که نمی شه . » بابا : « یه ذره حرف نزن ، دستتو هم از گردن خلبان بردار . » احسان : « بابا خسته شدم ، بلندشین دیگه ، اصلا کمک نمی خوام . الان یک ساعت و ربعه که شما نشستین ، مثلا مال منه ها ، حوصلم سر رفت ، بلند شین دیگه عجب گیری کردیم . » بابا :« اگه گذاشتی بفهمم که دارم چکار می کنم؟ عجولی پسر ، تو منو دست کم گرفتی؟ من یه زمان قرار بود خلبان بشم ، یعنی دلم خیلی می خواست خلبان بشم ،بیا ، بفرما ، بدو بیا و . . . . ساحت کن ، بالاخره بلند شد ، وای وای ، پس چرا داره کج می شه؟ حالا باید چه جوری کنترل اش کنم؟ کمک . . . » ادامه دارد سومری ها با استفاده از ابزار برنزی درو و شخم زدن ، کشاورزی خود را پیشرفت زیادی دادند . اولین کانال های آب هدایت شده برای کشاورزی ، از ابداعات مردم سومری در فن کشاورزی است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 284صفحه 20