مجله کودک 315 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 315 صفحه 34

مازیار اول سبدهای زیتون را جابه جا کرد بعد هم آتشی را که باد خاموش کرده بود ، دوباره روشن کرد؛ بعد چند تکه هیزم در اجاق گذاشت و کتری چای را روی آتش قرار داد . وقتی کارهایش تمام شد یک تکه نان خورد و رفت پیش بچه های دیگری که توی باغها کنار هم نشسته بودند و داشتند برای خودشان با تکه های کاغذ ، فرفره می ساختند . وقتی همۀ زیتونها جمع شد آن ها را توی سبدها جا دادند و بقیه با هم به طرف خانه راه افتادند . مازیار هم فرفره اش را ، مثل بقیه بچه ها ، بالای گاری گذاشت که با وزش باد بچرخد و خودش هم مانند بقیه به دنبال گاری راه افتاد . گاری که به خانه رسید همه حسابی خسته شده بودند . خواهر مازیار فوراً سفره حصیری را که به دیوار آویزان بود آورد و روی زمین انداخت و رفت که شام بیاورد . پدر ، آنقدر خسته بود که حتی نتوانست صبر کند تا شام را بیاورند ، همانطور که پشتش را به دیوار تکیه داده بود ، خوابش برد . مازیار ، خیلی آرام ، تلویزیون را روشن کرد و برای اینکه صدای تلویزیون پدرش را از خواب بیدار نکند رفت و جلوی تلویزیون نشست و صدای تلویزیون را خیلی کم کرد . خواهرش شام را آورد و گذاشت وسط سفره ، مازیار آنچنان سرگرم دیدن برنامۀ تلویزیون R مثل Rocjet [راکت- موشک] : اولین بار چینی ها در قرن 13 ، راکت را اختراع کردند . ماده ی به حرکت درآورنده ی راکت چینی ها باروت بود . ششصد سال بعد یک انگلیسی به نام « ویلیام کانگریو » در طی جنگ های ناپلئون از راکت استفاده

مجلات دوست کودکانمجله کودک 315صفحه 34