مجله کودک 327 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 327 صفحه 3

لطیفه به یک بادکنک فروش می گویند: چرا ورشکست شدی؟ می گوید: آخه همه را به شرط چاقو فروختم! به یک نفر می گویند چرا پرتقال را با پوست می خوری؟ می گوید وقتی می دانم داخلش چییست، چرا پویستش را بکنم؟ به یک قصاب خبر می دهند که صاحب یک بچه چهار کیلویی شده ای، قصاب می گوید با استخوان یا بی استخوان! آرین ساسانی نژاد 12 ساله از تهران عید نوروز چو بهار می آید فرخنده نوروز می آید توپ چو در شود شور و شوق بیدار شود در سر سفره ی هفت سین بود سین اول سماق سین دوم سرکه سین سوم سکه سین چهارم سیر، که باشد پنجمین سین سبزه سنجد و سمنو باشند ششمین و هفتمین سین ها سین های دیگر هم هست آن دو سیب و سنبل است پرهام پیمان پو 12 ساله از تهران گل و سبزه و شمع باز هم رسید عید نوروز باز هم رسید اول نوروز گل و سبزه و شمع روی سفره بوی عطر پیچیده توی خونه شیرینی و میوه برای سفره خنده و خوشحالی توی خونه کسی نیست غمگین با عید ما کسی نیست تنها با عید ما سامان رحیمی 12 ساله از تهران لطیفه رئیس: این چه وضعشه آقا، شما چرا صبح ها دیر میاین سر کار؟ کارمند: آقای رئیس عوضش ظهرها زودتر میرم خونه! یکی میره خواستگاری یه بلیت اتوبوس میده به دختر. بابای دختر میگه: آخه مرد حسابی این چه کاری است که تو می کنی؟ طرف میگه:مگه نشنیدی ارائه ی بلیت نشانه ی شخصیت شماست. یک روز یه هواپیما سوخت تمام می کنه. خلبانش میگه مسافرا پیاده شن، هل بدن! اولی: چرا امروز رنگ تمام لباسات سبزه؟ دومی: آخه مجری گفت که منتظر حضور سبز شماییم. یارو می افته تو چاه میگه: خدارو شکر که تهش سوراخ نبود. معلم میگه: بچه ها کتاب تاریخ تون رو در بیارید. یکی بلند میشه میگه مگه تاریخ داریم. آقا؟ من فکر کردم ریاضی داریم علوم آوردم نقاشی کنیم؟ یک نفر کدو تنبل می خره، می فرستش کلاس تقویتی فرامرز عارفی مقدم 12 ساله از تهران لطیفه عیدی در ایام عید وقتی که یک دختر خجالتی از عمه اش عیدی می گرفت، گفت قابلی نداره اگر لازم دارید باشه! طلبکار و بدهکار طلبکاری به در خانه ی بدهکاری می رود و سراغ او را می گیرد نوکر بدهکار می گوید: آقا از منزل بیرون رفته اند. طلبکار می پرسد: آقا نگفتند کی بر می گردند؟ نوکر می گوید: خیر اما وقتی آمدند می پرسم و دفعه ی دیگر که آمدید به شما می گویم! گوش سنگین بیمار: دکتر گوشم آنقدر سنگین است که صدای سرفه ام را نمی شنوم. دکتر این دارو را بخر و بخور! بیمار با این دارو گوشم خوب می شود؟ دکتر: خیر صدای سرفه تان بلند تر می شود تا گوشتان آن را بشنود! علی رضا منش از کرمان لطیفه یه نفر می ره پیش دوستش میگه من این پازل رو بعد از دو سال حل کردم. دوستش می گه: دو سال زیاد نیست؟ می گه نه بابا روی جعبه اش نوشته 4 تا 7 سال آرش زرین شاه 13 ساله از تهران لطیفه یک بار دو دزد تنبل می روند از یک بانک دزدی می کنند و بعد از اینکه دزدیشان تمام شد. دوستش به دیگری می گوید: بیا پول ها را بشماریم. دومی می گوید: حال داری؟ فردا رادیو اعلام می کنه حمیدرضا بنیادی 13 ساله از تهران جدول سودوکو طراحان محمد محمدی رمضانی و آرش زرین شاه از تهران نام رز: الیزابت هارکنز ارتفاع بوته: 80 سانتی متر تیپ: بوتهای گل درشت استقامت گل: بسیار مقاوم زمان گل دهی: تابستان تا پاییز

مجلات دوست کودکانمجله کودک 327صفحه 3