مجله کودک 327 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 327 صفحه 13

حتی با دوست اش به پشت بام رفتند و آنجا را هم گشتند. اما اثری از آیدا نبود. مهشاد خیلی غصه می خورد فکرش به هیچ جا نمی رسید. بغض گلویش را فشار می داد و گریه هم امان اش را بریده بود. مهسا هم هر کاری می کرد نمی توانست او را آرام کند. نظر مهسا این بود که در این شرایط بهترین کار گفتن جریان به پدر و مادر مهشاد است. اما مهشاد نمی خواست آن ها هم نگران شوند. مهشاد این چه صدائیه؟ مثل این که یه صدایی داره از اون تو میاد تو هم می شنوی؟ آیدا برین کنار دیگجه چرا اومدین و چسبیدین به در خونه ی من ؟ همه اش که دارین سر و صدا می کنین و نمی ذارین آدم یه چرت بزنه. الانه که اصلان خان رو هم بیدار کنین. نمی گی مبارک باشه؟ خونه ی جدید منه تو هم بیا تو ببین چه خوبه برای کیفت ات دیگه جا ندارم اون رو باید در بیارید یاالله دیگه . زود باش برو تو چقدر گنده ای ها اما بالاخره جات می دم. فردای آان روز مهسا با مهشاد صحبت کرد و با صحبت های خود فکری را به سر مهشاد انداخت. مهشاد: ایدا جان ببین درسته که خونه ی ما یه اتاق بیشتر نداره اما مال من و مال تو که نداره. یه فکر بیا این وسایل رو برداریم و تو هم بیا و خونه ات رو گوشه همین اتاق درست کن. هم گرمه هم این که دیگه هیچوقت هم مجبور نیستی خرابش کنی. بجنب دیگه. زود بسازش منم کمک ات می کنم. عید تو راهه می خوام برای عید خونه ات آماده باشه. و برای عید دیدنی بیام خونه تون. نام رز: پارامنتیه ارتفاع بوته: یک متر و سی سانتی متر تیپ: رزهای قدیمی استقامت گل: بسیار مقاوم زمان گل دهی: اواسط تابستان

مجلات دوست کودکانمجله کودک 327صفحه 13