مجله کودک 329 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 329 صفحه 14

«هفتماه» قسمت دوم محمدرضا یوسفی با نمنم برفی که میبارید ماه چهارم از راه رسید. بره سردش بود، ولی با نفسهای گرگ گرم میشد. آن روزها غذا کم بود و گرگ چیزی شکار نمیکرد. هقهاقهوق به شکمش فشار آورد تا بره را بالا بیاورد و آن را زیر دندانش بجود و بخورد. آنوقت بود که بره فهمید او را باری زمستانش ذخیره کرده است. محکم به شکم گرگ چسبید و کنار رودهی او یک کاسه پشکل کرد. از بوی پشکل حال گرگ به هم خورد و دیگر هقهاقهوق نکرد. بره با خودش گفت: «اینطوری وحشی میشوند.» گرگ سرش را پایین انداخت و راه افتاد. خرگوش سفید و کوچکی در میان برفها میدوید. بره چشمهایش را بست. گرگ به طرف خرگوش دوید. صدای گامبگومب، دامبدومب، بامببومب در گوش بره پیچید. چشمهایش را باز کرد. فهمید که گرگ به شکار میرود. خرگوش فرار میکرد و گرگ به دنبالش بود. خرگوش در لابهلای سنگها گم شد. ماه پنجم اصلاً ماه خوبی نبود. گرگ از گرسنگی راه افتاد و رفت سراغ همان گلهای که بره آنها را میشناخت. برهها کمی بزرگ شده بودند. گرگ آب دهانش را ملچملچملچ مزه کرد. دهانش را باز کرد تا بره دندانهای تیزش را ببینند و از ترس زهرهترک شوند. برهی بوی برهها و گوسفندها را فهمید و بعبع صدا کرد. گرگ با عجله دهانش را بست، امّا برهها و گوسفندها هم بعبع و معمع کردند. چوپان، گرگ را دید و با سگ گله به دنبال او دوید. در ماه ششم گرگ جدّیجدّی به این فکر بود که هقهاقهوش کند و بره را بالا بیاورد لای دندانش بجود و او را له کند و بخورد، امّا بره بزرگ شده بود. حتی دو شاخ کوچولو روی نام رز: ماکس کراف ارتفاع بوته: یک متر و بیست سانتی متر تیپ : پوشش زمینی استقامت گل: بسیار مقاوم زمان گل دهی: اواسط تابستان

مجلات دوست کودکانمجله کودک 329صفحه 14