مجله کودک 359 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 359 صفحه 34

یک بار به حرف گربه گرمایی گوش کرد و تمام در و پنجره ها را باز کرد اما هم خودش سرما خورد و هم سرمایی جیغ کشید و صورت پیرزن را چنگوال انداخت . پیرزن کم کم از این وضع خسته شد و تصمیم گرفت از دست هر دو تا گربه خلاص شود اما گربه ها هیچ جوری از خانه او نمی رفتند . روزی پیرزن نقشه ای کشید گربه سرمایی را لای پتوی گرمی پیچید و توی زنبیلش گذاشت گربه گرمایی را لای پارچه ای نازک پیچید و توی همان زنبیل جا داد زنیل را به دست گفت و از خانه بیرون رفت و ان قدر از خانه دور شد که حتی دودکش خنه اش را هم نمی دید . بعد زنبیل را کنار درختی گذاشت و با عجله از آن دور شد . پیرزن راحت و آسوده به خانه برگشت نفس راحتی کشید حالا هر وقت دلش می خواست می توانست پنجره را باز کند یا ببندد . روز اول به او خوش گذشت . روز دوم هم خوب بود ا ما روز سوم پیرزن احسلس تنهایی کرد ایا جیغ و دادهای گرمایی و سرمایی بهتر از سکوت نیست ؟ میگویل تورس 32 ساله دفاع چپ و راست تیم از ابتدا در رئال مادرید بازی کرده است

مجلات دوست کودکانمجله کودک 359صفحه 34