مجله کودک 494 صفحه 16
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 494 صفحه 16

افطار در قطار قسمت آخر چشمهای مرضیه از تماشای کوه و دشت و بیابان، خسته شده بود. در این وقت فکری به ذهنش رسید و از آن تعجب کرد. زود پیش پدر رفت و کنارش روی صندلی نشست و یکدفعه پرسید: «راستی بابا، مگه ما الآن مسافر نیستیم؟» پدر روزنامه را کنار گذاشت و گفت: «چرا دخترم، هستیم!» مرضیه پرسید: «پس چهطور توانستیم روزه بگیریم؟ آخه روزهی مسافر که درست نیست!» پدر فکری کرد و گفت: «درست است دخترم! مسافر، معمولاً روزه نمیگیرد و اگر بگیرد، روزهاش باطل است. اما با یک شرطهایی در سفر هم میشود روزه گرفت!» مرضیه گفت: «چه شرطی؟» پدر گفت: «ببین؛ ما امروز صبح، وقت سحر، سحری خوردیم و نیت روزه کردیم. بعد از اذان ظهر هم در خانهی عمو نماز ظهر نوک کج و قوی، قامت راست، پاهای قوی و پنجهدار از ویژگیهای ظاهری طوطیها است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 494صفحه 16