بازاریان و اصناف
نقش بازاریها در جنگ
من می دانم که شما قمی ها ـکه خدا حفظتان کند و همه بازاریهای ایران، تهران، یزد، همه جا، اینها علاقه مندند به اسلام. اینها زحمت کشیدند، خون دادند، جوان دادند برای اسلام. اینهایی که همه
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 223
چیزشان را برای اسلام دادند و حالا هم دارند می دهند. اینهایی که جوانهایشان را می فرستند به سر حد و می بینند در مَعْرَض خطر است. در معرض کشته شدن است، و بعد هم اگر کشته بشود تبریک می گویند. یک همچو ملتی که برای اسلام اینطور فداکاری کرده است، نخواهد کسی توانست که به این زودیها منحرفش کند.(365)
26 / 8 / 59
* * *
پشتیبانی بازار ازدولت در جنگ
در همۀ قشرها اشخاصی که مخالف با مصالح عمومی مسلمین باشند و فعالیتهایشان بر این باشد که جیبهای خودشان را پر کنند، هست. بازار هم افرادی هستند که در همچو وقتی که کشور ما مبتلای به جنگ است و پیرزنها و پیرمردهای دهاتی هرچه دارند، دارند در راه این اسلام و جنگ می دهند. باز در بین بازار اشخاص منحرفی هستند که از خدا بی خبرند، و در یک همچو موقعی کارشکنیها می کنند برای دولت، و کارشکنیها می کنند برای این جنگی که الآن ما داریم. مورد تأسف است این معنا که قشرهای میلیونی ملت در تمام دهات و قصبات و شهرها و بازارها برای این جنگ نگران هستند و پشتیبان این جنگ و این جنگزده ها و این ارتش و این پاسدارها هستند. لکن یک عده ای در مقابل این توده های عظیم در هر جایی از مملکت هستند و در بازار هم هستند که در مقابل اسلام خودشان را قرار دادند. در مقابل کشور اسلامی خودشان را قرار دادند. کوشش کنید، آقایان بازاری کوشش کنند در اینکه مبادا اینها بازار را متهم کنند. مبادا اینها بازار را بدنام کنند. بازار ایران خوشنام است و همیشه پشتیبان کشور و ملت و اسلام بوده است، و در هر مشکلی، بازار در حل آن مشکلها دخالت داشته است و جزء ملت بوده است. و همان ملت است و همان
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 224 مردم است که در بازارها مجتمع هستند و مشغول اقتصاد ملت هستند و مشغول کارهای صحیح هستند. توجه داشته باشید که یک گروه کوچکی که منافعشان از دست یا رفته یا خوف این را دارند که از دست برود؛ یعنی منافع نامشروعشان از دستشان رفته است، کاری نکنند که بازار را متهم کنند، از قول بازار یک چیزی نگویند. اگر یک وقت از قول بازار یک مطلبی را منتشر کنند، بازاریها اعتراض کنند و به آنها بگویند که شما اسمای خودتان را بنویسید در اعلامیه های خودتان. باید خیلی امروز ما توجه به این مسائل داشته باشیم. اجتماع بازار؛ یک اجتماعی است که اگر در یک مسیر اسلامی حرکت بکند ـو بحمدالله حرکت می کند مملکت را از آسیب نگه می دارد. همین بازار است که پشتوانۀ ارتش است. و همین بازار است که در این زمان پشتوانه کشور است و دولت است. و اگر تفرقه در بازار باشد و بعض از اشخاصی که تفرقه افکن هست گذاشته بشود که فعالیت بکنند، خدای نخواسته این ستون سِتَبر اسلام را یک وقت از بین می برند.... انصاف نیست که در بازار گرانفروشی باشد. در موقعی که مردم ایران، زن و بچۀ مردم ایران برای جنگزده ها دارند از منافع خودشان می گذرند و آن چیزی که دارند هدیه می کنند، مبادا در یک همچو موقعی در بازار، اشخاصی پیدا بشوند که گرانفروشی کنند که موجب فلج مردم و ناراحتی مردم بشود. اگر خدای نخواسته از اعمال ما یک شکستی واقع بشود به اسلام، مسئولیت ما پیش خدای تبارک و تعالی بسیار بزرگ است.(366)
25 / 10 / 59
* * *
هشدار به بازار ازتحلیل غیرواقعی از جنگ
مبادا در بازار یک وقت راجع به ارتش ایران، راجع به دادگستری ایران، راجع به پاسبانها و پاسدارها و اینها مسائلی طرح بشود که
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 225
اسباب تضعیف آنها بشود. و خصوصاً ارتش و پاسدارها و ژاندارمری که الآن مشغول به جنگ هستند و در ردیف اول جنگ واقع شدند و کشته می دهند و خون نثار می کنند. مبادا یک وقت مسائلی طرح بشود در بازار یا جاهای دیگر که موجب تضعیف بشود. باید این نکته توجه به آن بشود که مردم عادی اطلاع از فنون جنگ ندارند. فنون جنگ را ارتش دارد آن هم ردۀ اوّل ارتش، نه همه. اگر یک روز پیشروی می شود، یک روز عقب نشینی می شود. نباید این را در مجلس یا در بازار یا در نطقها طرح بکنند که چرا اینطور شد. شما مطلع نیستید از کیفیت جنگ. کیفیت جنگ یک روز جلو رفتن هست، یک روز عقب رفتن هست. و اینها همه از مسائلی است که آنهایی که تشخیص می دهند باید این امر را انجام بدهند. اشخاصی که تشخیص نمی دهند، ننشینند تو خانه هایشان در بین مردم بیایند بگویند که چرا اینطور شد، چرا اینطور شد؟ اینها از مسائلی است که امروز لازم است احتراز از آن بشود. من به همه نصیحت می کنم که راجع به جنگ که الآن ما مبتلا هستیم، نیایند اظهار نظر بکنند که «به نظر من اینطور است». نظر شما هر چه هست، اما اعلام نباید بکنید. نباید یک مطلبی را که موجب تشویش خاطر رؤسای ارتش است، موجب تشویش خاطر رئیس جمهور هست، موجب تشویش خاطر دولت هست، یک حرفهایی زده بشود بدون اینکه مطلع باشید دارید چه می کنید. شما خیال می کنید که می خواهید خدمت بکنید و به حسب واقع خدمت نیست. توجه به این مسائل باید کرد و هر کس رفت جبهه و برگشت نیاید فریاد بکند که جبهه چه بود. شما و من تشخیص نمی دهیم که در جبهه باید چه بشود. جبهه را آنهایی که متخصصند تشخیص می دهند که باید چه جور باشد و جبهه را چه جور نگهداری کنند و چطور موازین جنگ را اجرا بکنند. اگر خدای
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 226
نخواسته به واسطۀ حرفهای ما، به واسطۀ اقدامات ما در جبهه یک سستی پیدا بشود، یک دلسردی پیدا بشود در جبهۀ جنگ، مسئولش همۀ ما هستیم.
بازار باید یکدل دنبال جبهه باشد و از پشت سر جبهه را تقویت بکند.(367)
25 / 10 / 59
* * *
خدمات بازار به جبهه
در این جنگ هم، بازار هم در جبهه فرستاد و هم در پشت جبهه خدمت کرد. و الآن هم باز، بازار است که خدمت می کند و از اسلام عزیز و از جمهوری اسلامی نگهداری می کند.(368)
10 / 11 / 61
* * *
توجه دادن بازاریان به دشمن
حالا من عرض می کنم به شما، ما فرض می کنیم که حضرت امیر ـسلام الله علیه امروز در ایران بود و رئیس دولت بود و ملاحظه می کرد که یک جمعیتی، صدام و آنهایی که با او موافقند، یعنی همۀ دولتهای دنیا به استثنای بعضی، این هجوم کرده است به ایران و خرابی کرده است و نفوس مردم را تلف کرده است و آواره کرده است و غارت کرده است و خرابی. حضرت ببینند که الآن اسلام و ملت اسلام و اعراض و نفوس ملت اسلام در خطر این است که این یأجوج و مأجوج بریزد به ایران و همان کاری را که در اهواز کرد و خرمشهر کرد در تهران بکند و در مشهد بکند و در اصفهان. اگر حضرت احساس این معنا را کرد، چه می کرد؟ می نشست موعظه می کرد؟ می گفت که خودم تنها درست می کنم؟ پول نداشت، کافی نبود،
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 227 مالیات تنها کافی نبود، چه بکند؟ حضرت آن وقت حکم می کرد به اینکه مردم به حسب توانشان، مستضعفین، طایفۀ کم درآمد، اینها کنار و طایفه هایی که پردرآمدند، صد میلیون مثلاً اینها هرسال درمی آورند و بیشتر و خصوصاً آنهایی که کاری به کار این مسائل ندارند، البته نوع بازرگانان این جور نیستند، نوع تجار این جور نیستند، نوع کسبه اینطور نیستند، امّا در بینشان خوب اشخاصی هست، شما هم می شناسید که یک معامله چند صد میلیونی می کند و در آن معامله هم بیشتر از صد میلیون نفع می برد و حساب و کتابی هم در کارش نیست. امیرالمؤمنین با این کشوری که در معرض خطر است چه می کرد؟ همۀ افراد را می فرستاد جنگ. با فشار، اموال اشخاصی که ثروتمند بودند و اینها را می گرفت و می فرستاد و اگر نمی رسید عبای خودش را می داد، عبای من را هم می داد، کلاه شما را هم می داد برای حفظ کشور اسلام، برای حفظ نوامیس خود این مردم. شما می دانید که اگر خدای نخواسته صدام یک وقت دستش به تهران برسد چه خواهد کرد؟ برای شما اموال می گذارد؟ برای شما اَعراض می گذارد؟ برای شما نفوس می گذارد؟ می دانید چه خواهد کرد؟ می دانید که خطر دارد الآن؟ خطر، صدام قابل آدم نیست، اما صدام و آنهایی که پشتوانۀ او هستند، دولتهایی که پشتوانۀ او هستند، آنهایی که کمک می کنند به آنها، قدرتهای بزرگی که اسلحه می دهند، قدرتهای بعد از او که آدم می فرستند، تجهیزات می فرستند و افراد می فرستند، خوب، یک همچو خطری الآن برای ایران هست. آیا در یک همچو خطری که، متوجه همه است، نه متوجه یک قشری، خطر خوزستان متوجه همه جای ایران است، خطر خرمشهر و آبادان و ـعرض می کنم که آنجاهایی را که آنها آن وقت در تصرف داشتند و آن کردند که مغول نکرده بود در طول تاریخ، این متوجه به همه است. انصاف است که در
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 228
یک همچو وقتی احتکار بشود، این ملت را در مضیقه بگذارند؟ انصاف است که در یک همچو وقتی گرانفروشی بشود که دولت به جان بیاید و نتواند درستش بکند، یا باید کمک کرد به این دولت؟ تکلیف نداریم ما که کمک می کنیم تکلیف شرعی. این اصناف محترم، این بازاریهای محترم، اینها می توانند مبارزه کنند با گرانفروشی، با اینکه اجناس را به قیمت ارزانتر بفروشند. آن مقدار که گیرشان آمده، اگر اجناس را به قیمت ارزان بفروشند، محتکرین کنار می روند، نمی توانند نگه دارند، یا محتکرین را بروند خود اصناف بروند آنجا، به آنها بگویند آقا چرا این کار را می کنید؟ خوب، در یک همچو وقتی که همه چیز ما، در معرض خطر است، ما حق داریم که بنشینیم هی گله کنیم از که اینکه مثلاً فلان چیز کم است، فلان چیز زیاد است؟ خوب نمی تواند. مسأله بالاتر از این معنایی است که من و شما خیال کنیم؛ مسأله، مسألۀ امریکا است نه مسألۀ صدام. مسألۀ فرانسه هست، مسألۀ شوروی است.(369)
10 / 11 / 61
* * *
حمایت بازار از دولت در جنگ
ما امروز در جنگ هستیم آقا، شوخی نیست. مسألۀ جنگ شوخی نیست، خرج جنگ شوخی نیست، مقاومت در مقابل جنگ شوخی نیست، یک لشکر را یا چندین لشکر را تجهیز کردن برای مقابله، اینها یک اموری است که دولت گرفتارش هست و دارد خدمت می کند. ما این دولتی که خدمت می کند باید تقدیرش بکنیم، کمکش بکنیم. چهار نفری که توجه ندارند، یک چهار نفر دیگری هم که منافق هستند می آیند هی به او یک چیزی می گویند، به آنها یک چیزی می گویند، ناراحتی ایجاد می کنند در مردم. خدا می داند که با این جنگ
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 229 و با این وضعی که الآن برای ایران هست، و آن محاصرۀ اقتصادی که هست و آن کمکها و کارشکنیهایی که هست و آن تبلیغات سوئی که بر ضد شما و بر ضد اسلام هست، مع ذلک دولت ایستاده و دارد خدمت می کند، این اعجاز است. باید ما کمکش بکنیم. زیر بغلش را بگیریم تا بتواند کار بکند. باید اشکالاتی که هست، من می دانم، خود آنها هم می دانند که اشکال زیاد است، امّا چه کنند اینها؟ خوب اشکال خیلی زیاد است، اما چه بکنند؟ بگویند که رها، هر کس هر کار می خواهد بکند؟ خوب، یک عده ای هستند که وارد می کنند و به قیمتهای چندین مقابل می فروشند، یک عده ای هستند که احتکار می کنند، یک عده هست نمی کنند خوب، این بیچاره دولت چه بکند؟ جنگ را رهایش کند، می شود؟ آوارگان را رها کند می شود؟ مستضعفان را رها کند، می شود؟ شما ببینید در همین بساطی که الآن برای ملت ما پیش آمده است و دولت هم آن قدر در مقابل اینها مقاومت کرده، چقدر ساختمان کرده برای مردم، چقدر راهسازی کرده برای مردم.... از آن طرف بازار را ما باید حفظش بکنیم با تمام قوا، همه مان موظفیم. بازار است که ما را نگه داشته، همه را نگه داشته، از آن طرف، بازار باید دولت را حفظ کند. اگر رها کند چه بکند دولت. آقای موسوی، نخست وزیر یک کاسب است، مثل شما کاسب بوده دیگر، پدرش هم الآن ظاهراً کاسب است. خوب، آن که چیزی ندارد که خودش بدهد، وزیرهای دیگر هم همه از همین قبیلند. دولت خودش که چیزی ندارد. دولت می خواهد دفاع از جان شما، از ناموس شما، از مال شما، از حیثیت شما بکند. خوب، ما خودمان باید این کار را تکفل کنیم، و آن مقدار که می توانیم، اینهایی که سرمایه های کلان دارند. اگر یک وقتی شما شنیدید که این آقایان بعضی می گویند تروریست اقتصادی
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 230 و محتکرین را می گویند، محتکرین را می گویند، عامۀ بازار محتکر نیستند، متعهدند آنها؛ آنها خلاف شرع نمی کنند. یک دسته هستند که هم نق می زنند، هم کاری به این کارها ندارند، هم مال مردم را احتکار می کنند و گران می فروشند و بازار سیاه درست می کنند، یک دسته اند اینها. اینطور نیست که به بازار کسی جسارت کند؛ من تا حالا از هیچ کس نشنیدم که در بازار یک حرفی زده باشد. خوب، این بازاری است که بازار مسلمین است، این بازاری است که از اول تا حالا خدمت کرده و حالا هم خدمت می کند، بعدها هم خدمت خواهد کرد. بنابراین، ما هم در گرفتاریهای دولت باید ملاحظه کنیم، هم گرفتاری مستضعفین و بیچاره ها را باید ملاحظه بکنیم، هم گرفتاری این آواره هایی که آمدند و الآن هستند. ما که نمی توانیم این آواره ها را، خصوصاً این آواره هایی که از خود ما هستند، از اهواز آمدند، از ـعرض بکنیم خرمشهر آمدند، از این بلادی که مورد تعدی واقع شده است آمدند، از خوزستان آمده اند، بالاخره از جاهای دیگر هم آمده اند، و همین طور میهمانهایی که داریم، خوب افغانی هستند، مسلمان هستند، یا فرض کنید که عراقی هستند، یا بیچاره ها را از خانه هایشان دور کردند، مالشان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا. خوب، باید چه کرد با اینها؟ نباید اینها را پذیرایی کرد؟ ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند. ما باید از آنها پذیرایی کنیم. خدمت کنیم به آنها، و این دولت است که دارد این کارها را می کند. عمق کارِ دولت را ما نمی توانیم درست بفهمیم، تا یک دولت نیاید بنشیند، تا بعضی از آقایان محترم اصناف نروند پیش دولت بنشینند، از این نمایندگان، دولت برایشان تشریح کند که ما گرفتاریمان چی هست؛ آن قدری که آنها گرفتاری دارند ما تصورش را نمی توانیم بکنیم. بنابراین، ما دو طرف قضیه را باید ملاحظه کنیم. یعنی از همۀ ابعاد ما باید توجه بکنیم
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 231 به مسائل و مشکلاتمان، و اسلام همۀ ما را مسئول قرار داده. وقتی اعراض و نفوس مسلمین در معرض خطر است، برای همۀ ما واجب است که اگر به اندازۀ کافی ندارند آنها جمعیت، پاشیم برویم؛ آن که می تواند باید پا بشود برود. برای همه واجب است که حالایی که یک عده ای داوطلب شدند و بحمدالله زیاد هم هستند و رفتند و تو جبهه ها هم الآن، الحمد لله خوب است، لکن پشت جبهه مشغول باشند به تأیید دولت، مشغول باشند به اینکه دولتی که در هر ماه چند صد میلیون خرج جنگ فقط می کند، هر روز هر روز چند صد میلیون خرج جنگ را دارد دولت، از آن طرف هم عایدی دولت مهمش نفت بود که نفت را حالا نمی گذارند ما استخراج کنیم زیاد. نمی شود هم نفتی که مال نسلهای آینده است همه اش را درآورند و حالا خرج کنند و چهار روز دیگر زندگی نتوانند بکنند. باقی اش این است که خوب مردم کمک کنند، خیرخواه ها کمک کنند، ما نصیحت می کنیم، استدعا می کنیم از آنها که کمک کنید به این دولتی که مشغول گرفتاری اش هست و آن همه گرفتاری دارد. دولت هم باید به شما کمک کند، طرفینی است قضیه، یک طرف را نباید حساب کرد. از آن طرف دولت آن مقداری که می تواند باید خدمت کند، آن قدری که توان دارد باید خدمت کند به بازار و به مستمندان و به دیگران. از آن طرف هم آقایان همه باید خدمت بکنند. منتها اینکه حالا من دارم می گویم، به گوش یک عدۀ زیاد امّا کم مایه، کم سرمایه، به گوش آنها می رود، امّا یک عده ای هم هستند که سرمایه های هنگفت دارند، آنها این حرفها را خیلی گوش نمی دهند. حساب آنها با خدای تبارک و تعالی است.(370)
10 / 11 / 61
* * *
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 232