آزادیهای فردی و سیاسی
جمهوری اسلامی براساس آزادی و استقلال
طرز حکومتی که ما پیشنهاد می کنیم، حکومت جمهوری اسلامی است و اساسش بر آزادی و استقلال کشور، و عدل و تعدیل تمام دستگاههای دولتی است. و این در وقتی که عمل شود، دنیا خواهد دید که چیست.(63)
16 / 8 / 57
* * *
آزادی جناحها
جناحهای سیاسی در آنجا در اظهار عقاید خود آزادند.(64)
21 / 9 / 57
* * *
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 40
سلب آزادی در رژیم گذشته
به تصدیق خود شما خاندان پهلوی یعنی شاه و پدرش بیش از پنجاه سال است که با دیکتاتوری بر ایران حکومت می کنند، و با پشتیبانی قدرتهای استعماری از هیچ جنایتی به ملت ایران دریغ نکرده اند. ذخایر کشور، مخصوصا نفت را در اختیار اجانب گذاشته اند. هرگونه فریاد آزادیخواهی و اعتراض به دیکتاتوری را با سرنیزه خاموش کرده اند. قتل عامهای مکرری در این پنجاه سال به دست این دودمان انجام شده است. آزادی به تمام معنی از مردم سلب شده است. هیچ گاه مردم حق انتخاب نداشته اند. گویندگان و نویسندگان کشته شده اند و یا زندانی هستند و یا ممنوع از گفتن و نوشتن. مطبوعات را از نوشتن حقایق محروم کرده اند و در یک کلمه، تمامی مبانی بنیادی و دموکراسی را نابود کرده اند، که تمامی این واقعیتهای تلخ را در یک سال اخیر، هم شاه و هم اطرافیانش اعتراف کرده اند.(65)
23 / 9 / 57
* * *
به دست گرفتن سرنوشت خود
عقل این است، حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی به دست خودش باشد، هر ملتی سرنوشتش به دست خودش باشد، این صحیح؛ ملت ایران حالا سرنوشتش باید به دست خودش باشد؛ الآن اگر بخواهد یک کسی را تعیین کند برای وکالت، تعیین کند برای ریاست جمهور، حق دارد که خودش قرار بدهد.(66)
1 / 11 / 57
* * *
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 41
جلوگیری از فساد
ما جز از فساد، جلوگیری از هیچ چیز نمی کنیم. آزادند مردم.(67)
8 / 11 / 57
* * *
فداکاری برای کسب آزادی
خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده؛ برای اینکه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق به سر بردیم. نه مطبوعات داشتیم، نه رادیو صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم؛ نه خطیب می توانست حرف بزند، نه اهل منبر می توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد؛ نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را می توانستند ادامه بدهند. و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود. و الآن هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناق هم باقی است.(68)
12 / 11 / 57
* * *
محدودیت آزادی در زمان سابق
اگر در زمان سابق بود، شما امکان نداشت که بیایید و اینجا بنشینید و با من صحبت بکنید. آقا امکان نداشت که بیایند در اصفهان با شما تماس بگیرند؛ امکان نداشت که شما بتوانید یک کلمه حرف بزنید، یک احقاق حقی بکنید. فورا شما را می گرفتند و می بردند به زندانها، و با آن حبسها و با آن بساط. خوب، این حبسها شکسته شد. چی می خواهد بشود؟ این حبسها همه خراب شد و از بین رفت؛ و حالا جز آن اشخاصی که خائن هستند و به شما خیانت کردند کسی دیگر تو حبس نیست. این «چه شد» یعنی چه؟ خوب،
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 42 همین شده است که حالا ما آزادانه نشسته ایم با هم صحبت می کنیم. شما آزادانه در هر جا دلتان می خواهد صحبت می کنید و حرفهایتان را می زنید؛ روزنامه ها هم ولو مزخرفات هم می نویسند، لکن آزادانه دارند می نویسند، و درِ حبسها بکلی بسته شد.(69)
23 / 2 / 58
* * *
آزادی، پیامد انقلاب اسلامی
شما را آزاد کردیم. آزادید حالا تا خودتان کار کنید. شما آن وقت در قید بودید، در حبس بودید، و هر روز یک مأموری بالای سرتان می آمد و تحکم بر شما می کرد و یک کلمه اگر می گفتید به حبس می رفتید، این الآن از سر شما برداشته است و شما راحت شدید.(70)
30 / 2 / 58
* * *
آزادی، بهترین نعمت
الآن شما بحمدالله آزادی را، که بهترین نعمتهای الهی است، به دست آوردید. الآن اینجا مطمئن هستید که بلند بشوید بروید بیرون، نمی آیند شما را بگیرند، شما را ببرند، که چرا رفتید آنجا اجتماع کردید. اگر چند وقت پیش از این بود، [در] یک همچو اجتماعی الآن ساواکیها ریخته بودند و همه تان را گرفته بودند و برده بودند. ما را هم، ما را هم چه کرده بودند. حالا بحمدالله اینها دیگر نیست در کار. الحمدلله که دست آنهایی هم که غارتمان می کردند، آنها هم دستشان کوتاه شد. آنان را دستشان را هم بریدند. بنابراین، ما الآن سنگری را که پیش بردیم: یکی دست این
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 43 چپاولگرها را کوتاه کردیم. و یکی آزادی برای خودمان تهیه کردیم. استقلال داریم و آزادی.(71)
30 / 2 / 58
* * *
آزادی، امانت الهی
ما تاکنون آزادی را به دست آوردیم؛ همه الآن آزادانه از محل خودتان آمدید و با هم ملاقات می کنیم که قبل از این همچو آزادی برای شما نبود؛ برای ما هم نبود. ما الآن آزاد هستیم؛ آزادی یک نعمت بزرگ الهی است؛ آیا در این موقع که آزاد هستیم، ببینیم که از این آزادی آیا سوء استفاده می کنیم یا استفاده مشروع؟ آزادی یک امانت الهی است که خداوند نصیب ما کرد؛ آیا این امانتی که خدای تبارک و تعالی به ما داد و ما را آزاد کرد، با این آزادی چه می کنیم؟ آیا آزادی را صرف صلاح ملت و اسلام می کنیم؟ یا آزادی را صرف جهاتی که برخلاف مسیر نهضت و برخلاف رضای خداست؟(72)
11 / 3 / 58
* * *
حفظ امانت خدا
الآن ما همه در بوته امتحان گذاشته شدیم. قشرهای ملت ـ همه ـ از روحانیون گرفته است تا دانشگاهی، از نیروی هوایی گرفته است تا نیروی زمینی، و تا نیروی دریایی، بازارهای اسلام، سرحدات اسلام، عشایر ایران، همه ما الآن آزادیم و در تحت امتحان. خداوند ما را با این نعمت امتحان خواهد کرد. اگر ما آزادی را در مسیر خودش، برای صلاح ملت، برای صلاح اسلام، در خدمت کشور، از این آزادی استفاده کردیم، از امتحان درست بیرون
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 44 آمده ایم؛ و اگر خدای نخواسته آزادی را صرف کردیم برخلاف مسیر ملت و اسلام، حالا که آزاد شدیم خودمان را به هرج و مرج بکشیم، حالا که آزاد هستیم به زیردستان خودمان ظلم کنیم، حالا که آزاد هستیم برخلاف نظامات اسلامی و برخلاف نظامات ملی عمل کنیم، هرج و مرج بپا کنیم، چون آزاد هستیم تحت هیچ قاعده نباشیم، تحت هیچ یک از قواعد اسلامی و ملی نباشیم، اگر اینطور باشد، آزادی را صرف کردیم برخلاف مسیر ملت و برخلاف مسیر اسلام. توجه داشته باشید که از این امتحان آبرومند بیرون بیاییم. اگر منِ طلبه وقتی آزاد شدم، به رفقای خودم، به زیردستهای خودم، به دوستان خودم تعدی کردم، برخلاف مسیر نهضت عمل کردم، برخلاف مسیر ملت عمل کردم، من به این آزادی که خدای تبارک و تعالی داده است خیانت کرده ام. اگر شما برادرهای نظامی من هم حالا که آزادی پیدا کردید بخواهید از این آزادی سوءاستفاده کنید، برخلاف مسیر ملت، برخلاف مسیر کشور، عمل بکنید، برخلاف نظامات مقرره عمل بکنید، شما هم مثل من از این امتحان بیرون نیامدید، و خدای نخواسته خیانت کردید. امانت خدا را حفظ کنید. به امانت خدا خیانت نکنید.(73)
11 / 3 / 58
* * *
استفاده از آزادی برای صلاح ملت
شما آزادید؛ آزادی را صرف کنید در صلاح ملت، در صلاح کشور. و آزادی برای این نیست که هرکس هر کاری می خواهد بکند. قاچاق فروشی بکند، گرانفروشی بکند، سرحدات را به هم بزند، نظام را به هم بزند؛ جهات مقررات ملی و دولتی و اسلامی را ملاحظه نکند. معنای آزادی این نیست. آزادی در حدود
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 45 مقررات است. مقررات را باید حفظ کرد. کسی حق ندارد به شما تعدی بکند؛ شما آزادید، و کسی حق ندارد شما را محدود کند؛ لکن مقررات را باید همه حفظ بکنیم. من که در اینجا هستم و شما که در سرحدات هستید باید مقررات را حفظ بکنیم؛ باید نظامات را حفظ بکنیم؛ باید جهاتی که مقرر شده است برای ما و شما همه حفظ بکنیم، تا ان شاءالله این کشور را به سامان برسانیم.(74)
11 / 3 / 58
* * *
سوء استفاده از آزادیهای ابتدای انقلاب
در مملکت ما هم وقتی که این فتح بزرگ به دست شما زنها و مردهای محترم انجام گرفت، همه چیز را آزاد گذاشتند: تبلیغات را آزاد گذاشتند، مکتبها را آزاد گذاشتند به طوری که در این چند ماه تقریبا حدود دویست تا شاید گروههای مختلف اظهار وجود کردند! حتی کمونیستهایی که فاسد و مفسدند اظهار وجود کردند. لکن بعد از آن که ما احساس بکنیم که اینها اظهار وجودشان فقط برای تبلیغ نیست، فقط برای این نیست که می خواهند مکتب خودشان را عرضه کنند، بلکه مسئله، مسئله توطئه است.(75)
27 / 5 / 58
* * *
آزادی در جهت رشد انسان
این آزادی که الآن برای ملت ما هست، برای زن، برای مرد، برای نویسنده ها، این آزادی آزادی است در کلیه اموری که این امور به نفع خود شما هست. شما آزادید بیایید بیرون مطالبتان را بگویید؛ انتقاد از دولت بکنید؛ انتقاد از هرکس که پایش را کج گذاشت بکنید. هیچ کس نیست که به شما بگوید چرا. بروید در
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 46 جهاد سازندگی؛ با ملت خودتان بروید و همراهی کنید آزادید، می روید می کنید. تمام چیزهایی که در رشد انسان، در رشد خواهرها و برادرها، و این کودکهای عزیز، دخالت دارد، اینها همه آزاد هستند.
آنی که اسلام جلویش را گرفته و آزاد نیست؛ قماربازی است که تباه می کند ملت را؛ شرابخواری است که تباه می کند ملت را؛ انواع فحشایی که در زمان این مرد جنایتکار بود و فراهم کرده بودند اسبابش را. اینهاست که در اسلام ممنوع است.(76)
8 / 7 / 58
* * *
آزادی انتقاد در اسلام
آن که از سرتاسر کشور فریادش در خیابان و در کوچه ها و در مدارس و در همه جا بلند بود این بود که «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی». این سه تا کلمه بر سر زبان همه بود. آن روز، هیچ فکر دیگر نداشتند جز اینکه این رژیم را ساقطش کنند و تبدیلش کنند به یک رژیم دیگری، و آزادی به دست بیاورند بعد از اختناق پنجاه و چند ساله ـ اگر نگوییم دو هزار و پانصد ساله ـ و استقلال به دست بیاورند که ممالک دیگر آقایی اینجا نکنند و نیایند و ما را اسیر خودشان بکنند. اصول مسائلی را که ابتدایی؛ یعنی مسائل ابتدایی ملت ما بود این سه تا بود. اینها که می گویند «انقلاب شد و هیچی نشد»، می گویند این اصولی که اصولِ خواستِ دستِ اول ملت بود، این نشده است؟ یعنی الآن باز رژیم سلطنتی است؟ یعنی الآن باز اختناق است؟ یعنی الآن باز مشاورهای این دولتهای بزرگ در اینجا مشغول کار هستند و مشغول فعالیت هستند، و دولت ما یا ملت ما تحت سلطه
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 47 آنهاست؟ خوب، اگر اینها را به شما بگویند، جوابش را شما خودتان می دهید که نه، اینها الآن حاصل است، این آزادی است که شما و ما را در اینجا جمع کرده است. شما پنج سال پیش از این امکان برایتان داشت که در یک همچو جلسه ای بنشینید صحبت بکنید؟ این آزادی است که شما در بیرون، در هر جا صحبت می کنید، انتقاد می کنید، از رژیم سابق انتقاد می کنید، از دولت لاحق انتقاد می کنید، اینها همه آزادی است. هیچ کس هم نمی آید به شما بگوید که نه، انتقاد نکنید. پس آزادی الآن حاصل است برای ما یکی از آن چیزهایی که ملت ما فریاد می کرد برایش، به دست آورده.(77)
16 / 8 / 58
* * *
انتقاد اساس آزادی
در رژیم سابق، کسی قدرت حرف زدن نداشت، کسی قدرت انتقاد نداشت. یک کلمه انتقاد با نابودی او تمام می شد. یک قلم که یک نصف سطر در انتقاد می نوشت نابودش می کردند. حالا راه انتقاد باز است، همه می آیند انتقاد می کنند، همه از دولت انتقاد می کنند، همه از هر چیزی که صحیح نیست انتقاد می کنند، ارشاد می کنند. چطور حالا با آن وقت، مِثل هم است؟(78)
17 / 8 / 58
* * *
آزادیهای اوایل انقلاب
هر جا که شما ملاحظه کنید که یک انقلابی واقع شده است و یک کودتایی واقع شده، یک چیزی واقع شده، درِ کشورشان را به خارج بستند، همه فرودگاهها را ممنوع کردند، تمام مطبوعات را
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 48 قدغن کردند که نباید منتشر بشود و برای مردم اختناق پیش آوردند. اختناق فوق آن اختناقهایی که سابق بوده. و گاهی در بعضی شان به مجردی که این پیروز شده، قتل عام ایجاد کردند. شروع کردند به کشتن مردم. هر که احتمال می دادند که یک چیزی باشد می کشتند. نه اینکه یک کسی را، یک شهر را قتل عام می کردند. و انقلاب ما از باب اینکه اسلامی بود، از باب اینکه از ملت بود، انقلابی نبود که یک قدرتی به یک قدرت غلبه کند، یعنی یک قدرت نظامی به یک قدرت نظامی یک کودتایی شده باشد، این حرفها نبود. متن نهضت از خود مردم بود. جوشید از خود بین مردم بین زن و مرد و انقلاب هم اسلامی بود. اسلام اینها را وادار کرد که یک همچو انقلابی بکنند. همچو انقلاب اسلامی که از متن ملت بجوشد، دنبالش دیگر این مسائل کم است، هست، اما کم است. و لهذا دیدید که دنبال این انقلاب، تمام راهها و همه جاها هم باز بود. هیچ زاید جایی را جلویش نگرفتند. تمام روزنامه ها و احزاب آزاد شد. آزادِ آزاد، و کشتار نسبت به مردم هیچ نبود در کار، که آنطوری که آنجا بساط درست می کردند نبود. بله آنهایی که کشتار کرده بودند گرفتند بعضی شان را محاکمه کردند و بعد از محاکمه به جزای خودشان رساندند. اما اینطور نبود که همین طور درو کنند مردم را. یک میلیون جمعیت را بکشند. این حرفها نبود در کار. و اینطور مسائل در عین حالی که در ایران نبوده است، و باید گفت ایران آرامترین انقلاباتی که در دنیا واقع شده در ایران واقع شده.(79)
17 / 10 / 58
* * *
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 49
حاکمیت مردم
در ایران اسلامی، مردم تصمیم گیران نهایی تمامی مسائلند.(80)
6 / 3 / 61
* * *
انتقاد یک هدیه الهی
نباید ماها گمان کنیم که هر چه می گوییم و می کنیم کسی را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهی است برای رشد انسانها.(81)
16 / 10 / 66
* * *
کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 50