توحید ذاتی

معانی توحید ذاتی از دیدگاه امام خمینی (س)

امام خمینی (س) توحید ذاتی را دارای دو بُعد می داند؛ احدیت و یکتایی (توحید احدی)، واحدیت و یگانگی (توحید واحدی)، و هر دو بعد را مورد بررسی قرار داده است:

۱- توحید احدی: امام خمینی (س) بساطت ذات را همان نفی مطلق ترکیب از خداوند می داند و بر این باور است که اقسام ترکیب در ذات خداوند راه ندارد، چه ترکیب عقلی، نوعی، مقداری، وهمی و چه ترکیب خارجی؛ زیرا حق تعالی ماهیت ندارد و مرکب از وجود و ماهیت نیست، همچنین تمام اجزای مقداری، خارجی و فرضی در مورد ذات واجب تعالی باطل است.(۱) حضرت امام در بیان بساطت ذات حق تعالی با استناد به سوره اخلاص، واژه احد (مقام احدیت) را وصف چیزی می داند که در ذهن و خارج کثرت نمی پذیرد، از این رو مراد از احدیت خداوند آن است که ذات الهی از هرگونه ترکیبی مبرا است و برهان بر این مطلب همان صرف الوجود و هویت مطلقه است.(۲)

۲- توحید واحدی: یعنی واحدیت و یگانگی خداوند، که درباره آن، دو مطلب مورد توجه است:

الف) نفی مثل، نظیر و همتا برای خداوند و اثبات یگانگی او؛ امام خمینی (س) با استناد به برخی آیات الهی نظیر «لیس کمثله شی» و «لم یکن له کفواً احد» خداوند را ذاتی بی مانند می داند که نظیر و همتایی ندارد از این رو حق تعالی شریک و مثلی ندارد.

ب) نفی وحدت عددی و اثبات وحدت حقیقی برای حق تعالی؛ یعنی یکتایی که نظیری برای او نیست.(۳)

امام خمینی (س) در بیان ادله توحید ذاتی معتقد است اگر ذات واجب تعالی از اجزا ترکیب یافته باشد از چند حالت بیرون نیست؛ یا باید همه آن اجزا نیز واجب الوجود باشند یا بعضی از آنها واجب الوجود و بعضی ممکن الوجود یا همه آنها ممکن است وجود باشند. حضرت امام با نفی تالی و بطلان آن، بطلان مقدم را نتیجه می گیرد؛ زیرا اگر اجزای تشکیل دهنده ذات واجب، همگی واجب الوجود باشند و در واجب ترکیب خارجی مثل ترکیب هیولا و صورت انجام بگیرد، لازم می آید تاثیر و تاثر و فعل و انفعال در واجب حاصل شود و این خلف فرض است و اگر بعضی از اجزا واجب و بعضی ممکن، در این صورت نیاز واجب به ممکن لازم می آید. امام خمینی (س) با بطلان تالی با اقسام سه گانه آن به طور منطقی بطلان مقدم را نتیجه می گیرد که ذات واجب، مرکب از اجزا نیست و با اثبات احدیت و نفی اجزای درونی به بسیط بودن محض حق تعالی می رسد؛(۴) همچنین ایشان در بیان ادله دیگری بر توحید ذاتی معتقد است، اگر واجب الوجود لذاته متعدد باشد، از آنجا که لازمه کثرت و دوتا بودن، تمایز است، یک ما به الاشتراک است و یک ما به الامتیاز؛ یعنی هر دو در وجوب وجود شریک هستند و هر یک از دیگری ممتاز است. سه احتمال وجود دارد: ۱- ما به الاشتراک و ما به الامتیاز، هر دو ذاتی و داخل ذات ۲- ما به الاشتراک، عین ذات و ما به الامتیاز، خارج از ذات ۳- ما به الامتیاز، عین ذات و ما به الاشتراک، خارج از ذات باشد. هر سه احتمال باطل است؛ بنابراین واجب الوجود باید واحد باشد.(۵)

(۱) خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی (س)، ج۲، ص۱۰۷-۱۰۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۵. ترکیب مقداریه

(۲) خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸. ترکیبات عقلیه

(۳) خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۱۵-۳۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ کمثله؛ خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی (س)، ج۲، ص۶۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۵. کمثله

(۴) خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی (س)، ج۲، ص۱۰۵-۱۰۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۵. استیفای اقسام

(۵) خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی (س)، ج۲، ص۶۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۵. ما به التفاوت

. انتهای پیام /*