از آداب قرائت، که موجب تأثیر در نفس نیز هست و سزاوار است که شخص قاری مواظبت آن کند، ترتیل در قرائت است. و آن، به طوری که در حدیث است، عبارت است از حد توسط بین سرعت و تعجیل در آن، و تأنّی و فتور مفرط که کلمات از هم متفرق و منتشر گردد.
کسی که خود را عادت داد به قرائت آیات و اسماء الهیّه از کتاب تکوین و تدوین الهی، کم کم قلب او صورت ذکری و آیه ای به خود گیرد، و باطن ذات محقّق به ذکر اللّه و اسم اللّه و آیت اللّه شود.
مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است که در اعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گردد، و از مرتبه ملکه به مرتبه تحقق رسد.
یکی از وصایای رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، وصیت به تلاوت قرآن است. و فضل تلاوت و حفظ و حمل و تمسک و تعلم و مداومت و مزاولت و تدبر در معانی و اسرار آن بیش از آن است که به فهم قاصر ما درست آید.
اول آیه ای که به رسول اکرم، به حسب روایات و تواریخ، وارد شده است، آیۀ إقرَأ بِاسْمِ رَبِّکَ «سورۀ عَلَق، آیۀ ۱: «بخوان به نام پروردگارت» است. این آیه اولین آیه ای است که، به حسب نقل جبرئیل بر رسول اکرم خوانده است و از اول به «قرائت» و به تعلم دعوت شده است.
تا تزکیه نباشد تعلیم کتاب و حکمت میسور نیست؛ باید تزکیه بشود نفوس از همۀ آلودگیها؛ که بزرگترین آلودگی عبارت است از آلودگی نفس انسان و هواهای نفسانیه که دارد.
امام خمینی(س) از همان آغاز مبارزات خود در دهه چهل، در مواضع خود مسئله فلسطین را نیز مطرح کرد و مواضع ایشان در این مسئله، همواره صریح و روشن بوده است، ایشان تا زمانی که در ایران حضور داشت و همچنین در سالهای طولانی تبعید، از این مسئله مهم اسلامی غافل نبوده و «آنچه گفتنی بود» را گفته است چنانکه در سال ۱۳۴۳ در این باره می فرماید...
انگیزۀ نزول این کتاب مقدس و انگیزۀ بعثت نبی اکرم برای این است که این کتاب در دسترس همه قرار بگیرد و همه از او به اندازۀ سعۀ وجودی و فکری خودشان استفاده کنند.
پیغمبر اسلامی که قرآن را آورده است و قرآن و سنت او اساس اسلام است، اساس او بر اخوت و برادری است. مؤمن باید برادر مؤمن باشد، این حکمی است که در قرآن است.
قرآن کتابی است برای انسان سازی، در تمام مراحلی که انسان طی می کند، قرآن در همۀ مراحلش دعوت دارد و راه دارد. و تمام قصه هایی که در قرآن نقل شده است ـ گاهی هم تکرار شده است، برای این بوده است که مسئله اهمیت داشته است ـ این قصه ها راهنمای مردم بوده است و برای تهذیب بوده است.
مردی را دیدم که کارگزارش را نه برای اختلاس های نجومی، که فقط برای قبول دعوت یک نوکیسه بصری و نشستن بر پای سفره یک دلال سوداگر، چنان تهدیدی می کند، که مو را به تنش راست...
غایت تربیت، حرکت در «صراط مستقیم» است. و منتهی الیه این صراط مستقیم؛ کمال مطلق است، الله است. دعوت شده است که ما تحت تربیت انبیا برویم و تحت تربیت بزرگان از اولیا واقع بشویم، تا آنها ما را هدایت کنند به راه مستقیم.
جهاد نفس، جهاد اکبر است. برای اینکه همۀ جهادها اگر بخواهد نتیجه داشته باشد و بخواهد انسان در جهادها پیروز بشود موکول به این است که در جهاد نفس پیروز باشد.
زیر مجموعه این دعاهای ما، طهارت دل می خواهد، شرح صدر می خواهد، کینه زدایی می خواهد، عداوت زدایی می خواهد، دهها بیماری را کنار گذاشتن می خواهد، آن گاه قرآن را به دست گرفتن می خواهد، قرآن به سر گذاشتن می خواهد و این مطالب را از ذات اقدس الهی مسئلت کردن می خواهد، از کریم, متاع ماندگار خواستن شایسته است. اگر خدای ناکرده کینه ای نسبت به دیگران داریم بگوییم خدایا من از او گذشتم تو از او بگذر، حقی داریم بگذریم تا با صفای ضمیر، با شرح صدر دلی بخواهیم داشته باشیم که جای غیر او نباشد تا او محبت خود را، ارادتمان را، به قرآن که ثقل اکبر است و همچنین ارادتمان را به عترت طاهرین (علیهم السلام) که ثقل اصغر است در قلب ما مستقر بکند.
در قرآن کریم آیات زیاد راجع به امور معنوی؛ یعنی آن وجهۀ انسانی که از عالم غیب است، [وجود دارد]. تا مدتها وضع اینطور بود که توجه به آن احکام اجتماعی و سیاسی و اینها که در اسلام بود، توجه کم بود یا نبود. کم کم دستجاتی پیدا شدند که مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و مسائل روز را عنوان کردند و اینها از این طرف افتادند؛ یعنی توجهشان به صِرفِ همین اجتماعیات و احکام سیاسی و احکام حکومتی [بود] و به [طرف]این ورق نگاه کردند.
مراسم رونمایی از کتاب «در جست و جوی مصلحت»، جدیدترین کتاب خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی(ره) با حضور حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی، حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری، حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری، حسین علایی، علی مطهری، پیروز حناچی، حسین کمالی، علیرضا علوی تبار و ... در خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی برگزار شد.
قرآن کریم ـ که در رأس تمام مکاتب و تمام کتب است حتی سایر کتب الهیه،آمده است که انسان را بسازد؛ انسان بالقوه را انسان بالفعل و موجود بالفعل کند.
انبیا هم برای این آمده اند، همه انبیا آمده اند برای اینکه دست انسان را بگیرند و از این چاه عمیقی که در آن افتاده است- آن چاهی که از همه عمیق تر است، چاه نفسانیت انسان است- در آورند و جلوه حق را به او نشان بدهند.