حوادث ناشی از طوفان شن و برخورد یک هواپیما و یک چرخ بال و کشته شدن 8 نظامی باعث شد نیروهای آمریکایی با شکست و سرافکندگی خاک میهمن عزیزمان را ترک کنند.
کسانى که از حال این ملت رنجدیده در این پنجاه سال آگاهند و به سرنوشت ایران علاقه دارند، از جمیع طبقات، از کارگر تا دهقان، از دانشجویان قدیم تا دانشگاهی ها، از لشکرى تا کشورى باید بدانند به دست آوردن آزادى در برکنار شدن شاه و دودمان او است که دشمن سرسخت ملت و نقطه اصلى بدبختى است
وقتی که حضرت امام نهضت را شروع کرد در نجف دودستگی بود. یک دسته ای متاسفانه با شاه ارتباطاتی داشتند و خرابکاری می کردند. پدر من عامل خوبی برای معرفی امام بود. پدر من علنا می گفت: «امروز ملا حاج آقا روح الله است. حاج آقا روح الله اقلاً صد شاگرد مجتهد دارد.»
مبارک باد بر آن حضرت چنین فداکاران و جانبازان در راه هدف بزرگ و اسلام عزیز، که با شهادت افتخارآمیز خود ملت عظیم الشأن ایران، بویژه روحانیت عالیقدر، را سرفراز مى نمایند
مردم اصفهان و علماء آن اولین شهری بود که هنگام پیروزی انقلاب اسلامی چهار ماه زودتر از سائر شهرستانها اعتصاب عمومی و مبارزه را شروع کردند. اولین شهری بود که از طرف حکومت پهلوی در آن حکومت نظامی و مقررات منع آمد و رفت به مدت یک ماه برقرار شد.
حضرت امام در بخشی از سخنرانى خود در جمع روحانیون طلاب، و ایرانیان مقیم عراق درباره قدرت روحانیت و خدمات سیاسی، علمی و مذهبی علماى شیعه در مسجد شیخ انصاری نجف دلیل مسالمت علما با سلاطین را ترویج تشیع دانستند و از رفتار علمایی چون، شیخ بهایی و علامه مجلسی دفاع کردند
نقشه استعمار محو اسلام و احکام مقدس قرآن است. نقشه آن است که به اسم اصلاحات، مملکت را به حال عقب افتادگى نگاه دارند و به اسم دانش دوستى و سپاه دانش، دانشگاه و مدارس علمیه را بکوبند و با نام اسلام احکام مقدس آسمانى را پایمال کنند و با اسم مقدس اسلام و قرآن احکام مسلّمه آن را یکى پس از دیگرى محو کنند
در آن روزها امام خمینى (س) به دلیل رسالت بزرگى که بر عهده داشتند، نمى توانستند در قبال این سمپاشیها و تبلیغات فریبنده بى تفاوت بمانند و در روز دوّم ذیحجۀ 1383 در حضور هزاران تن از علما، روحانیون، کسبه، دانشجویان و گروههاى مختلف مردم، در نطقى حماسى به تجزیه و تحلیل مستدل خواستهاى مردم و اعمال و رفتار رژیم شاه پرداختند
کتاب کشف اسرار اثری سیاسی، عقیدتی، اجتماعی از حضرت امام خمینی(س) است که در پاسخ کتاب سفسطه آمیز «اسرار هزار ساله» نگارش یافته است.
امام در این سخنرانى نیز بر موضع انقلابى و تزلزل ناپذیر خویش مجدداً تأکید کرده به مردم و روشنفکران مبارز هشدار دادند که قواى خود را در راه آزادى این و آن، که موجب بازماندن از مبارزه مى شود، صرف نکنند و هدف را در نظر داشته باشند
ناآرامى و نگرانى مردم و بى تابى آنان در برابر ادامه محاصره امام، برخى از مقامات روحانى را بر آن مى داشت که براى امام در نزد رژیم شاه پادرمیانى کنند و آزادى او را بخواهند، لیکن امام با سرسختى و قاطعیت آنان را از هرگونه وساطت باز مى داشت و هرگونه التزام و تعهد از جانب آنان به رژیم شاه را ناروا و مغایر با وظایف دینى پیشوایان روحانى مى دانست.
اعلامیۀ «شاه دوستى یعنى غارتگرى» که در آن شرایط خفقان بار و وحشت آور صادر شد، ابتکارى ژرف در مقابل نقشه و برنامۀ شاه در یورش به فیضیه بود و غول مقوایى مخوفى را که شاه از خود ساخته بود، درهم شکست
مردم لازم است از مدرسه فیضیه دیدن نمایند و جنایات غیر انسانى دستگاه حاکمه را از نزدیک ببینند و نیز به بیمارستانها سرکشى کنند و از روحانیان مجروح و مصدوم عیادت به عمل آورند تا دریابند که دستگاه حاکمه با روحانیت چه کرده است!
افشاگری های امام از طریق بیانیه ها و سخنرانی های مستدل و منطقی ولی کوبنده نقشه های رژیم را نقش بر آب می کرد ایشان با برشماری اقدامات خلاف قانون اساسی رژیم، سقوط استقلال کشور و ترویج فساد و فحشا را به عنوان نتایج قطعی اصلاحات شاهانه مطرح و از این رو برای دین و دنیای مردم بیمناک بود، و بر اساس تکلیف به مخالفت با اقدامات آنها می پرداخت
آتشى که در کانون سینه ها و قلبها روشن شده است، خاموش شدنى نیست یا لا اقل به این زودى خاموش نخواهد شد و ممکن است شماها شاهد انفجار عظیم آن باشید
در تقویم تاریخی مردم قم حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین زیادی ثبت شده است اما بدون شک یکی از روزهای شیرین در حافظه تاریخی مردم قم، دهم اسفند 57، سالروز ورود امام خمینی(س) به قم و پایان دوری 15 ساله از ایشان است، روزی که خاستگاه انقلاب میزبان معمار انقلاب شد.
پس از پیروزى انقلاب، عده اى از سیاستبازان قدیمى که سالها در خارج از کشور به سر مى بردند و پیدا بود که آشنایى چندانى با فضاى ایران و جامعه آن نداشتند فرصت را مغتنم شمرده به سرعت به کشور باز گشتند تا از انقلابى که ثمره خون دهها هزار شهید انقلاب بود، سهمى ببرند از جمله این افراد، آقاى على شایگان بود که پس از 21 سال به ایران باز گشته بود
چون انقلاب خیزش بلند برداشت، نخست وزیر «نیم ساعته» حتى یک لحظه هم مقاومت نکرد و بیدرنگ فرار را بر قرار ترجیح داد! و زمانى که رئیس ستاد ارتش خبر تشکیل جلسۀ سران ارتش و اعلام بىطرفى آنها را بر سر میز نهار به او داد، در دم از سر میز برخاست و شتابان راه گریز گرفت و سنگر را خالى کرد
از همان روز سیزدهم بهمن که حضرت امام تشریف داشتند مدرسه رفاه تا بیست و دو بهمن، خیابان ایران پر از جمعیت بود. انگار مردم برای زیارت یک امامزاده رفتند
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.