هر چقدر در مکتب اهل بیت علیهم السلام شاگرد زرنگ تر باشی به همان میزان به آنها شباهت پیدا می کنی. امام هم یکی از آن شاگردهای ممتاز بود. خانم حائری همسر حاج آقا مصطفی خمینی از نوع رفتار امام و تقیدشان به نظافت و نظم روایت شیرینی دارد.
بعضی از گزارش های مکتوب من خدمت امام(ره) بعدها در بین اسناد ساواک که پس از یورش مأمورین به بیت امام و جمع آوری اسناد و نامه ها به دست آنها افتاده بود، پیدا شد که در این «خاطرات مستند» به آنها اشارتی دارم.
چیز مهمی که دول اسلامی را بیچاره کرده است و از ظل قرآن کریم دارد دور می کند، آن قضیۀ نژادبازی است. این نژاد ترک است، باید نمازش را هم ترکی بخواند! این نژاد ایران است باید الفبایش هم چه جور باشد! آن نژاد عرب است، عروبت باید حکومت کند نه اسلام! نژاد آریایی باید حکومت کند نه اسلام! نژاد ترک باید حکومت کند نه اسلام!...
در اینکه چرا دولت موقت به قدرت رسید، اما و اگرهایی وجود دارد که حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری به روایت آن پرداخته است.
مرحوم صادق طباطبایی در خاطرات خود به اتفاق هایی اشاره کرده است که دقایقی پس از انتخاب مهندس بازرگان به نخست وزیری روی داده است که خواندنی است.
سرکار خانم دکتر فاطمه طباطبایی، همسر مرحوم حاج احمد آقا که رابطه ای عمیق با امام خمینی (س) داشت، در گفت و گویی که سال ۷۶ به مناسبت هفته زن انجام داد، به جنبه زهد امام پرداخته و اینگونه روایت کرده است:
هواپیمای حامل امام خمینی(س) و چند تن از همراهان ایشان به علاوه خبرنگاران و خدمه هواپیما در نیمه شب 11 بهمن از فرودگاه شارل دوگل فرانسه با هجمی انبوه از نگرانی ها، اضطراب ها و دلهره ها که ناشی از عدم اطمینان کامل از سلامت جان امام در طول مسیر می شد، به سمت ایران حرکت کرد. رفتار امام از جمله نماز شبشان و سکون و آرامشی و سکونت قلبی که داشتند بسیار عجبی می نمود.
امام خمینی(س) در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط ممکن آن روزها و ساعت ها تصمیم به بازگشت به ایران گرفت و علی رغم کارشکنی های بختیار و نامساعد بودن فضای امنیتی و همچنین علی رغم توصیه بسیاری از نزدیگان مبنی اسقاط حکومت به دست مردم و تأمین کامل امنیت، با اطمینانی خاص که نشأت گرفته از تلألو نور توحید در وجودش بود، قاطعانه تصمیم بر بازگشت به ایران گرفتند. در حالی که ملت ایران با چشمانی منتظر و قلبی نگران لحظه به لحظه منتظر آمدن امام بودند.
همانطور که در جریان انتقال حضرت امام از پاریس به تهران اضطراب و نگرانی در میان دوستداران و ملت ایران حاکم بود، بلافاصله بعد از حضور امام در ایران توسط باقی مانده های رژیم پهلوی، دستور حکومت نظامی شدید اعلام شد و به این ترتیب احتمال حمله موشکی یا هر نوع ترور به محل اقامت اولیه امام داده می شد. همراهان حضرت امام در آنجا واگویه هایی شنیدنی از آن ساعات و روزها دارند.
محسن رفیق دوست در خاطراتش در وصف سکونت قلب و حالات روحانی امام در مسیر انتقال ایشان از فرودگاه مهرآباد به بهشت زهرا(س) چنین می گوید: در مسیر امام به بهشت زهرا(س) یک مرتبه در خیابان شهید رجایی (یادآوران سابق) وقتی که ماشین روی دست مردم قرار گرفت، حاج احمد آقا حالش منقلب شد. افتاد در ماشین و چند لحظه ای حال طبیعی نداشت و بیهوش بود. ولی کوچکترین تغییر حالتی جز همان لبخندی که امام داشتند در صورت ایشان مشاهده نمی شد. در ادامه روایت مختصر حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری، پیرامون حواشی و اتفاقات آن روز و برخورد امام با آن بحبوحه جمعیت را از نظر می گذرانیم.
مرحوم صادق طباطبایی در خاطرات خود به چگونگی پذیرش رئیس شورای عالی سلطنت به وسیله امام اشاره کرده است.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.