اول آبان ماه سال ۵۶ بود. خبری دهان به دهان میان کوچه پس کوچه های نجف تکثیر می شد. خبر این بود: پسر حاج آقا روح الله از دنیا رفته است. وجودش را تاب نیاورده بودند و او را به شهادت رسانده بودند.
به خاطر دارم لحظه ای که توانستم او را تشخیص دهم دقایقی طولانی از خود بیخود شدم. بعد هم با دیدن انسان هایی که در پیاده رو جمع شده بودند و نیز رهگذران تقریباً توانستم جواب این مسأله غیر قابل حل را پیدا کنم. مسأله مهم این بود که من در تمام کشورها حتیٰ در کشور خودم برای صحبت کردن با یک مقام، باید از هزار مانع می گذشتم ولی اکنون هنوز از ورودم به تهران 24 ساعت نگذشته بود که توانستم خانۀ رهبر انقلاب را پیدا کنم.
به امام بگویید از بابت بچه های ما ناراحت نباشد ما سلامتی امام را می خواهیم.
حضرت امام به مدت پانزده سال در نجف به طور مرتب هر شب در یک ساعت معین در کنار قبر مطهر مولای متقیان می آمدند و زیارت جامعه کبیره را می خواندند
نظام یک مملکت نیاز به جاده و خیابان دارد و باید تعریض شود، بنابراین شما می توانید پول آن موقوفه را که به تعریض خیابان افتاده از شهرداری بگیرید و جای دیگری ملکی بخرید.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.