ماجرای سخنرانی حاج اقا مصطفی و گریه مردم قم بمناسبت دستگیری امام به روایت دکتر بروجردی

اول آبان ماه سال ۵۶ بود. خبری دهان به دهان میان کوچه پس کوچه های نجف تکثیر می شد. خبر این بود: پسر حاج آقا روح الله از دنیا رفته است. وجودش را تاب نیاورده بودند و او را به شهادت رسانده بودند.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

خاطرات آیت  الله اسماعیل فردوسی  پور

خاطرات آیت الله اسماعیل فردوسی پور

ذکرهای دائمی حضرت امام بعد از نماز دو ذکر بود، که حضرت امام خمینی (س) مقید بودند حتماً بعد از هر نماز انجام دهند؛ یکی تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها و دیگر چهار قسمت از قرآن کریم یعنی سوره حمد، آیة الکرسی، آیه 18 آل عمران و دیگر آیه 26 سوره آل عمران.

آرامش روزهای آغازین پیروزی، در سایه توکل عمیق امام به خدا

آرامش روزهای آغازین پیروزی، در سایه توکل عمیق امام به خدا

به امام عرض کردم: «خانم ها که به ملاقات شما می آیند در اثر فشار جمعیت غش می کنند، چادرهایشان می افتد و دست و سر و گردنشان پیدا می شود و بی حجاب می شوند، و دوم این که مردها باید این ها را بردارند و ببرند، چون ما زنان امدادگر نداریم، بنابر این جمع کردن این ها مشکل است. اگر اجازه بفرمایید ما دیدار خانم ها را تعطیل کنیم.» امام که خیلی هوشیار بود، فهمید که من می خواهم چه بگویم، لذا با قیافه ای خیلی جدی، جمله ی جالبی به من فرمود: «شما گمان می کنید اعلامیه من و شما شاه را بیرون کرده است؟ همین ها شاه را بیرون کردند.

تب و تاب وصال امام و امت

تب و تاب وصال امام و امت

ماشین امام از در شرقی و رسمی وارد بهشت زهرا شد. یک خرده که جلو آمدیم، ماشین تلویزیون میان جمعیت گیر کرد. از ماشین پایین پریدم، دیدم اصلا ماشین امام در میان جمعیت دیده نمی شود. این همه نیرو که کمیته ی استقبال سازماندهی کرده بودند، به کار نیامد. اصلا ماشینی در کار نبود. کوهی از آدم بود که همدیگر را هل می دادند.

فرار شاه

فرار شاه

احمد خبر رفتن شاه را برایمان آورد. باورکردنی نبود، اما احمد گفت واقعیت دارد و در ایران مردم در خیابانها به جشن و شادی پرداخته اند. اشک شوق از چشمان همه جاری شد. با پخش این خبر سیل گزارشگران و دوستانی که در پاریس حضور داشتند به نوفل لوشاتو سرازیر شد.

برخی ویژگی های ممتاز شخصیتی حضرت امام خمینی(س)

برخی ویژگی های ممتاز شخصیتی حضرت امام خمینی(س)

خاطراتی که از امام بر زبان و قلم نزدیکان یا افرادی که از نزدیک ایشان را دیده اند شنیدنی و خواندنی است و بسیاری از انسان های تعالی خواه با دانستن چنین خاطراتی جان را جلا، روح را صیقل و روان را شاداب می سازند و می آموزند که چگونه باید زیست تا به حیاط حیات طیبه راه یافت.

امام و انقلاب اسلامی

امام و انقلاب اسلامی

کار واقعاً دشواری است که انسان بیاید و ادعایی کند و با این همه شیطنت که شده است، دوباره اسلام را برگرداند در زندگی مردم. این کار را امام شروع کردند. ماها حق داریم در این مسأله قضاوت کنیم، چون ما از لحظه اول در محضر امام بودیم و از همان ابتدا شاهد تصمیمات و تفکرات امام و تشکیل نطفه انقلاب در حوزه بودیم.

آرزوی امام

آرزوی امام

امام یک آرزوی بزرگ داشت که در زمان خودشان خیلی ندیدند، اما پایه اش را گذاشتند‏‎ ‎‏و رفتند، و آن هم استقلال اقتصادی و بی نیازی کشور و نشان دادن بعد سازندگی مکتب‏‎ ‎‏اسلام است. این برای امام فوق العاده مهم بود.

آشنایی با امام

آشنایی با امام

من و شماری از دوستان هم مباحثه، به امام نزدیک‏‎ ‎‏و نزدیکتر شدیم، هم در وارد کردن امام به جلوس در ایام عید و عزا نقش داشتیم و هم به‏‎ ‎‏شکلی در گرداندن بیت ایشان و این همه، زمینه ای بود برای آشنایی هر چه بیشتر با‏‎ ‎‏افکار و اهداف امام.

کاپیتولاسیون

کاپیتولاسیون

قضیه کاپیتولاسیون یک قضیه مهمی است، زود از آن نگذریم. من به عنوان یکی از‏‎ ‎‏شاگردان امام، جزو اولین آدمهایی بودم که خبر آن را شنیدم. آن هم از رادیوهای بیگانه.‏‎ ‎‏رفتم خدمت امام گفتم. امام قدری تحقیق کردند، فرمودند: «مسأله بسیار خطرناکی‏‎ ‎‏است.» مرا مأمور کردند و من رفتم تهران. گفتند بروید و حقایق را پیدا کنید. من هم آمدم‏‎ ‎‏تهران... دو یا سه روز طول کشید و من برگشتم خدمت امام. امام فرمودند: سفر خیلی‏‎ ‎‏پرباری بود.

سفری به عراق و دیدار با امام

سفری به عراق و دیدار با امام

من امام را خیلی دوست می داشتم،‏‎ ‎‏واقعاً بیشتر از پدر.

اشتیاق دیدار

اشتیاق دیدار

حاج احمد آقا، و برخی دوستان از پاریس تلفن می کردند که امام احوال‏‎ ‎‏می پرسند. من گفتم از ایشان اجازه بگیرید به دلیل اهمیت مسائل داخل، فعلاً در تهران‏‎ ‎‏باشم؛ در حالی که به شدت مشتاق زیارت ایشان هستم.

صفحه 32 از 57 < قبلی | 31 | 32 | 33 | 34 | 35 | بعدی >