بررسی آرا و اندیشه های حضرت امام خمینی (س) دربارۀ برنامه های اقتصادی دولت (تهیه و تنظیم، سیاستگذاری، خط مشی ها و ...)

فیروزه عزیزی[1] ـ فاطمه پاسبان[2]

مقدمه

     مکتب اقتصادی عبارت است از طرح کلی و هماهنگی که خطوط اصلی ارزشهای موردنظر یک مکتب را  در زمینه تولید، توزیع و مصرف نشان می دهد. بنابراین مکتب اقتصادی مجموعه ای از نظریه های اساسی است که سعی در حل مشکلات اقتصادی جامعه دارد.[3]

    مکتب اقتصادی اسلام بر مفاهیم و بینشهایی متکی است که به واسطه آنها، اقتصاد اسلامی با دیگر مکتبها تفاوتهای اصولی پیدا می کند. این بینشها را در دیدگاه اسلام نسبت به هستی، جامعه، تاریخ، مالکیت و ... می توان یافت. اگر چه این مفاهیم از مقولات ارزشی اند و اصطلاح علمی به شمار نمی آیند، ولی با نفوذ در روح و روان و اخلاق مردم و حضور آنها در رفتار انسانها، نقش فوق العاده ای در جلوگیری از پیدایش مشکلات اجتماعی و اقتصادی یا کمک به حل سریع و آسان آنها دارند.

     بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی جوامع دیگر، ناشی از بینش نادرست آنها درباره سود، ثروت، فقر، رفاه، تضاد منافع فرد و جامعه و تلقی آنها از انسان، جامعه، هستی،  تاریخ، مالکیت و ... است. با تصحیح بینشها و برداشتها و ظهور دیدگاههای درست درباره این مسائل اساسی و زیربنایی در اندیشه ها و رفتارها، جلو این گونه مشکلات و بحرانها را می توان گرفت. با نفوذ در استقرار این دیدگاهها در دل و ذهن انسانها، بسیاری از مکانیزمهایی که اقتصاددانان سرمایه داری به عنوان غیرقابل تفسیر مطرح کرده اند، تحقق نخواهد یافت و به جای آنها مکانیزمهای دیگری که رابطه مستقیم با این بینشهای مکتبی دارند، قرار می گیرند. بر اساس این بینشها و برداشتها، سیاستگذاریهای اقتصادی هم تغییر می یابند.[4]

    با توجه به اینکه کشور ما بر اساس مکتب اسلام شکل و قوام گرفته، در این برهه از زمان به منظور پی ریزی اقتصادی صحیح و متکی بر ارزشهای اسلامی، ناگزیر از شناخت جوانب مختلف و زوایای دقیق اقتصاد اسلامی هستیم. از آنجا که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) درباره مسائل اقتصادی رهنمودهایی ارائه کرده اند، در این مقاله سعی شده با مراجعه به سخنان آن بزرگوار، مطالب، موضوعات و رهنمودهای ایشان در زمینه برنامه های اقتصادی دولت (تهیه و تنظیم، اهداف، سیاستگذاری، خط مشیها و ...) تهیه و گردآوری گردند تا ان شاءالله در تهیه، تنظیم و تدوین برنامه های اقتصادی کشور ـ اعم از کوتاه مدت و بلندمدت ـ به کار گرفته شوند.

 1ـ مفهوم برنامه ریزی اقتصادی

     به معنای عام کلمه، برنامه ریزی یعنی روش گزینش و دستیابی به اهداف معین با ابزاری منتخب در یک مدت زمان مشخص. این چنین فعالیتی ممیزه انسان از حیوان است. برنامه ریزی فعالیتی است که بشر از آغاز بدان توجه داشته، زیرا هیچ اقدامی نیست که برای رسیدن به هدف خاصی طرح ریزی شود، مگر آنکه برای آن برنامه ریزی شده باشد.

     برنامه ریزی اقتصادی کوششی است برای هماهنگ ساختن تصمیم گیریهای اقتصادی و اجتماعی در بلندمدت و هدف آن جهت دادن و سرعت بخشیدن به توسعه یک کشور است. در واقع، برنامه ریزی اقتصادی تلاشی است آگاهانه که هر دولت برای رسیدن به الگوی مشخصی از توسعه دنبال می کند تا در جامعه و اقتصاد، تغییرات بنیادی و اساسی به سرعت رخ بدهد. برنامه ریزی اقتصادی را می توان به تلاش آگاهانه یک سازمان مرکزی برای تحت تأثیر قراردادن، جهت دادن و در مواردی، حتی کنترل تغییرات در متغیرهای اصلی اقتصادی ـ نظیر محصول ناخالص داخلی، مصرف، سرمایه گذاری، پس انداز و ...ـ یک کشور یا یک منطقه معین در طول زمان و بر طبق مجموعه هدفهای از پیش تعیین شده، توصیف کرد. این فرایند متضمن گزینش هدفهای اجتماعی، تعیین هدفهای مشخص کمّی، اشاعه و انتشار اطلاعات و همچنین سازماندهی چارچوبی برای اجرا، هماهنگی و نظارت بر برنامه است.

     عموماً دولتها برای رسیدن سریع به نرخ رشد اقتصادی بالا و افزایش خوداتکایی، یا به واسطه عدم برخورداری از مکانیزم بازار به طور کامل، ناکارابودن بخش خصوصی و نیاز به ایجاد اصلاحات ساختاری، اقدام به برنامه ریزی می کنند. اساس برنامه ریزی اقتصادی در سه مفهوم تأثیر، جهت و کنترل خلاصه می شود.

 برنامه ریزی بر اصول زیر استوار است:

      تلفیق پیوسته مدیریت متمرکز برنامه ای و حداکثر رشد، استقلال و ابتکار مقامات محلی، مؤسسات و نیروی کار شاغل در تولید.

      برنامه ریزی بر پایه رهنمودها و استفاده از اهرمهای اقتصادی، یعنی تلفیق تکالیف کاملاً اجباری برنامه ریزی توأم با بهره گیری از قیمتها، اعتبار، سود و دیگر اهرمهای اقتصادی که در اجرای برنامه و ارتقای کارایی تولید اجتماعی به هدایت هدفمند مدد می رساند.

      وحدت برنامه کلان اقتصادی، به این معنا که بین همه برنامه های ناظر به شاخه های مختلف تولید باید هماهنگی دقیقی موجود باشد.

      هماهنگی بین برنامه های بلندمدت و جاری.

      هماهنگی تفکیکهای بخشی و منطقه ای در چارچوب یک برنامه معین که از منافع مجموع اقتصاد و مناطق مجزای آن ناشی می شود.[5]

 کارهای اساسی برنامه ریزی اقتصاد شامل موارد زیر می شود:[6]

     ارزیابی نیازهای تولیدی و غیر تولیدی به منظور ارضای حداکثر ممکن آنها تا حد وجود منابع.

      تعیین منابع مادی، مالی و کار جامعه و تخصیص آنها به کارآمدترین وجه و کاربردشان بر حسب نیازمندیهای جاری و بلندمدت.

      جستجوی شیوه های وصول به آهنگهای بالای رشد اقتصادی، در عین حفظ تلفیق حداکثر رشد تولید و مصرف.

      برقرار کردن توازن صحیح میان عرصه ها، بخشها و عناصر گوناگون درون سیستم و حفظ تناسب رشد اقتصاد.

      تأمین شرایط مناسب فنی، اقتصادی و تشکیلاتی برای اجرای موفق برنامه ها[7].

 پی ریزی و شرایط لازم برای موفقیت برنامه ریزی اقتصادی شامل موارد زیر است:

     ـ سازمان برنامه ریزی،

     ـ اطلاعات آماری،

     ـ تعیین اهداف برنامه،

     ـ  تعیین اولویتهای برنامه،

     ـ بسیج منابع اقتصادی،

     ـ تعادل در برنامه،

     ـ وجود تشکیلات اداری مؤثر و سالم،

     ـ سیاست مناسب توسعه،

     ـ صرفه جویی های اقتصادی در بخش دولتی،

     ـ بنیاد آموزشی،

     ـ الگوی مصرف،

     ـ همکاری عمومی.

 2ـ اهمیت برنامه و برنامه ریزی اقتصادی

     دستیابی به توسعه و افزایش تولید و درآمد و بهبود کیفیت زندگی از آرمانهایی است که همواره ذهن آدمی را به خود مشغول ساخته است. امروز پدیده توسعه از واقعی زندگی است و به همان اندازه که مسائل اقتصادی را شامل می شود، یک مقوله اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز محسوب می شود. توسعه پایدار که همه جوامع بشری به دنبال آنند مقوله ای انسانی و طبیعی است.[8] الگوی توسعه در حقیقت حرکتی آگاهانه و با اراده برای تغییر وضع موجود و دستیابی به وضع مطلوب است. اهمیت برنامه ریزی در مجموعه دیدن و حرکت به سوی وضع مطلوب با برقراری پیوند متقابل بین عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بسیار بارز و مشهود است.

     در کشورهای در حال توسعه اهمیت برنامه ریزی اقتصادی بنا به دلایل زیر لازم و ضروری می نماید.[9]

    1ـ چون در بیشتر کشورهای کمتر توسعه یافته بازار محصول و بازار عوامل تولید ناقص است، نیرویهای بازار در تولید به تخصیص کارآمد منابع با شکست روبه رو خواهند شد. به این سبب دخالت دولت در برنامه ریزی آن برای تحقق تخصیص کارآمد منابع لازم است، چه قیمتها به تصمیم گیرندگان علائم "اشتباه" نشان می دهند.

     2ـ سرمایه گذاران خصوصی معمولاً به معمارهای خارجی که در فرایند توسعه می تواند به وجود آید و قادر است بین خالص منفعت اجتماعی نهایی و خالص منفعت خصوصی نهایی اختلاف ایجاد کند توجه زیادی نمی کنند. لذا برای حصول تخصیص بهینه منابع برای از میان بردن تفاوت بین خالص منفعت اجتماعی نهایی و خالص منفعت خصوصی نهایی، برنامه ریزی لازم است.

     3ـ سرمایه گذاران بخش خصوصی معمولاً در پی به حداکثر رساندن سود در کوتاه مدت هستند. این امر منجر به تخصیص منابع در طرحهایی می شود که ممکن است در بلندمدت از نظر اجتماعی بهینه نباشند.

     4ـ رشد اقتصادی در صورتی که اصلاحات ساختاری و نهادی به طور همزمان رخ ندهد ممکن است به تعویق بیفتد. به همین علت، برنامه ریزی برای ایجاد اصلاحات لازم ضروری است تا امکان کسب رشد سریعتر به وجود آید. همچنین برنامه ریزی می تواند تأثیراتی روانی بر تفکر مردم داشته باشد، بدین معنا که برنامه ریزی راهنمای حصول به سطح بالاتر زندگی است.

     5ـ مسیر پیشرفت اقتصادی از طریق اتکا به نیروهای بازار بسیار طولانی است. با توجه به تفاوتهای موجود بین کشورهای ثروتمند و فقیر، راه رسیدن به نرخ بالای رشد در کوتاهترین زمان ممکن از اهمیت مضاعفی برخودار است. معمولاً این اعتقاد وجود دارد که برنامه ریزی به نرخ رشد در کشورهای کمتر توسعه یافته شتاب می بخشد.

     6ـ چون بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته دارای منابع بسیار محدودند، لازم است از این منابع به بهترین نحو، بهره برداری شود و این امر زمانی تحقق می یابد که تمام اقتصاد و بخشها و زیربخشهای آن در چهارچوب یک نظام برنامه ریزی مورد توجه قرار گیرد.

     بر اساس ضرورت طراحی اصول توسعه اقتصادی در قالب برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف بر اساس روش شناسی و تئوری حاکم بر نظام اجتماعی و اقتصادی به شمار می آید. بنابراین تئوری سعی بر ارائه راهبردهای نظری در عبور از مسیر ترسیم شده به وسیله روش شناسی برای رسیدن به آرمانها و اهداف معین دارد. بدین علت، نقش تئوری و نظر در تدوین برنامه های اقتصادی و اجتماعی توسعه حائز اهمیت است. فقدان تئوری یا توسل به اصول تئوریهای متفاوت در برنامه ریزی ـ بدون توجه به نظام اقتصادی واجتماعی حاکم بر جامعه ـ ما را به عدم تعادل و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد کشاند.

     از این رو ارائه یک مدل نو با توجه به روش شناسیهای موجود از راهکارهای اساسی برای موفقیت برنامه های توسعه محسوب می شود که این امر فقط در صورت مراجعه به تئوریها و روشهای جدید در جهان و سپس انطباق آنها با جامعه موردنظرامکانپذیر خواهد بود. در غیر این صورت، نتایج، مطلوب و بهینه نخواهد بود. از جمله مسائلی که در کشور ما لازم است تئوری برنامه ریزی و رشد و توسعه اقتصادی با آن هماهنگ و منطبق شود، ارزشهای اسلامی است. به منظور دستیابی به ارزشهای اسلامی در این باره لازم است به منابع اسلامی، گفتارها، رهنمودها و توصیه های افراد صالح و مجتهد رجوع شود. در این نوشتار سعی شده با مراجعه به سخنان و رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) که در واقع خود اسلام گویا بود، مطالبی در مورد برنامه و برنامه ریزی (تهیه و تنظیم، سیاستها، اهداف و ...) تهیه شود.

 3ـ رهنمودها، توصیه ها و سخنان امام خمینی (ره) در مورد برنامه ریزی (تهیه و تنظیم، سیاستها، اهداف و ...)

     امروزه لزوم برنامه ریزی اقتصادی و تهیه برنامه های توسعه به عنوان ابزار ضروری و اساسی هدایت و رشد اقتصادی به خصوص در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، پذیرفته شده و مورد توافق است. مسائل اقتصادی ـ اجتماعی پیچیده و عمده ای وجود دارد که حل آنها صرفاً از طریق اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت اقتصادی امکانپذیر است. موفقیت هر برنامه اقتصادی نیز بستگی به تهیه و تنظیم (تدوین)، اجرا و نظارت بر آن دارد. بنابراین همان طور که قبلاً اشاره شد، شرایط لازم برای موفقیت برنامه ریز اقتصادی عبارت است از:

     ـ سازمان برنامه ریزی،

     ـ اطلاعات آماری،

     ـ تعیین اهداف برنامه،

     ـ تعیین اولویتهای برنامه،

     ـ بسیج منابع اقتصادی،

     ـ تعادل در برنامه،

     ـ وجود تشکیلات اداری مؤثر و سالم،

     ـ سیاست مناسب توسعه،

     ـ صرفه جوئی های اقتصادی در بخش دولتی،

     ـ بنیاد آموزشی،

     ـ الگوی مصرف،

     ـ همکاری عمومی.

     با تنظیم و گردآوری سخنان، رهنمودها و بیانات امام خمینی (ره) می توان به موارد فوق که در حقیقت مرز پیروزی برنامه های اقتصادی است دست یافت. این رهنمودها به صورت زیر طبقه بندی شده اند که هر مورد، ضرورت توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت یک برنامه اقتصادی را به خوبی نشان می دهد. لازم به ذکر است که به منظور توصیف هر ویژگیِ مؤثر بر برنامه ریزی به تعدادی از رهنمودهای امام خمینی (ره) اشاره شده است.

 توجه به نظام برنامه ریزی و اقتصاد اسلامی

     1ـ «عمده مصرف بودجه است پس از دادن بودجه سادات و فقراء صرف در مصالح کشور است در تأسیس ادارات کشوری و لشگری و ساختمان های مقتضی برای وزارتخانه ها و توسعه معارف و فرهنگ و دائزه تبلیغات و ساختن راه ها و پل ها و بیمارستانها و مدارس و کشیدن خطوط آهن در موقع مقتضی و آنچه در عظمت کشور و معمور شدن آن دخالت دارد و از این قبیل است تهیه ساز و برگ ارتش به هر طوری دولت صلاح می داند و از جمله کلام آنچه برای اداره کردن کشور در داخل مملکت و برای حفاظت و استقال خارجی دخالت دارد از بودجه دولتی باید تهیه شود و اگر دائره حسابداری جمع و خرج بودجه دولت اسلامی را درست بکند خواهد دانست که این بودجه تکافو برای همه مصارف لازمه می کند علاوه بر این بودجه اجباری که باید دولت اگر، مردم ندادند باقوه جبریه از آنها بگیرد در اسلام مالیات های بسیاری بطور اعانه و اختیار هست که اگر اداره تبلیغات جریان صحیح پیدا کند ممکن است بودجه مملکت مضاعف شود».[10]

    2ـ «باید نظام اقتصادی اسلام را در مجموعه قوانین و مقررات اسلامی در کلیه زمینه ها و شئون فردی و اجتماعی ملاحظه کرد این مسلم است که از نظر اسلامی حل تمامی مشکلات و پیچیدگی ها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی بشکل خاص حل نمشود و نخواهد شد بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامی باید حل کرد و از معنویت نباید غافل بود که کلیه دردهاست».[11]

    3ـ «اسلام نه با سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم کننده توده های تحت ستم و مظلوم موافق است بلکه آن را بطوری جدی در کتاب و سنت محکوم می کند و مخالف عدالت اجتماعی می داند... و نه رژیمی مانند رژیم کمونیست و مارکسیسم ـ لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می باشد».[12]

    4ـ «برنامه ریزی در جهت رفاه متناسب با وضع عامه مردم توأم با حفظ شعایر و ارزشهای کامل اسلامی و پرهیز از تنگ نظریها و افراط گراییها و نیز مبارزه با فرهنگ مصرفی که بزرگترین آفت یک جامعه انقلابی است و تشویق تولیدات داخلی و برنامه ریزی در جهت توسعه صادرات و گسترش مبادی صدور کالا و خروج از تکیه به صادرات نفت و نیز آزادی واردات و صادرات به طور کلی تجارت بر اساس قانون و یا نظارت دولت در نوع و قیمت».[13]

 استقلال آزادی و حفظ نظام

     1ـ «برای بازماندگان شهدای قوای انتظامی پاداش در نظر بگیرید، بپردازید و برای بازماندگان پاسداران علاوه بر پاداش نظیر ارتشیان حقوق ماهانه، هزینه ای با توافق هیأت دولت و شورای انقلاب مقرر دارید که برای همیشه به آنان بدهند».[14]

    2ـ «بزرگترین آرزوی من این است که مردم ایران از چنگال ظلم نجات پیدا کنند و صاحب کشوری باشند آزاد و مستقل، دارای نظامی اسلامی که در آن حقوق انسانها آنچنان که اسلام دستور داده است رعایت شود و در راه پیشرفت و ترقی و سعادت انسانی سرمشق برای همه ملتها باشد».[15]

    3ـ «در رأس برنامه ملت و دولت باید استقلال همه جانبه کشور از قوای انتظامیه گرفته تا قوای مقننه و قضائیه و اجرائیه باشد».[16]

 فرهنگ و ارزشهای اسلامی

     1ـ «قضیه تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت صحیح باشد شما کوشش کنید که فرهنگ را، فرهنگ مستقل اسلامی درست کنید جوانهایی که در این فرهنگ تربیت مشوند همانهایی هستند که مقدرات کشور در دست آنهاست».[17]

    2ـ «دولت باید جهات معنوی را هم در نظر بگیرد یعنی چون تابع اسلام است باید روی رویه اسلام باشد. من باید به آقایان عرض کنم که شما در این کاری که دارید انجام می دهید که رسیدگی به امر متخلفین است چه در سطح دادستانها و قضاوت و اینها و چه در سطح ادارات و وزارتخانه ها و اینها یک امر بجاست که الزام شرعی الان دارد».[18]

    3ـ «باید دولت و همه دولتهایی که بعدها می ایند همه روی موازین اسلامی باشد. من از دولتها می خواهم که بدون وحشت از غرب و شرق با استقلال و فکر وارده باقیمانده رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند و فرهنگ دادگستری و سایر وزارتخانه ها و ادارا که با فرم غربی و غربزدگی برپا شده است به شکل اسلامی متحول کنند و به دنیا عدالت اجتماعی و استقلال فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را نشان دهد. دولت باید با شدت رفتار کند. دولت ها یک اقلیت هستند که باید برای خدمت این ملت باشند. دولت باید خدمتگزار ملت باشد نه حاکم بر ملت».[19]

    4ـ «اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ هرچند جامه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند وقوی باشد ولی پوچ و پک میان تهی است».[20]

    5ـ «اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ هرچند جامه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند وقوی باشد ولی پوچ و پک میان تهی است».[21]

    6ـ «رأس همه اصلاحات، اصلاحات فرهنگ است و نجات همه جوانهای ما از این وابستگی به غرب. راه اصلاح یک مملکت فرهنگ آن مملکت است اصلاح باید از فرهنگ شروع شود».[22]

    7ـ «کوشش کنید معنویت را تقویت کنید در بین این ملت، با معنویت است که شما می تواید استقلال خودتان را حفظ کنید و به مراتب کمال برسید».[23]

    8ـ «مسامحه و سهل انگاری در تعلیم و تربیت خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور می باشد و باید از آن احتراز کرد».[24]

 توجه به منابع طبیعی و محیط زیست

     1ـ «سیاست شما راجع به منابع زیرزمینی به بهترین وضعش چگونه است؟ منابع زیرزمینی تابع سیاست اقتصادی است در شرایط فعلی ما ناچار به فروش منابع مان هستیم البته با سیاستی مستقل».[25]

    2ـ «اخیراً چیزی به من خبر دادند که موجب تأثر شد و آن اینکه در بعضی از مناطق اشخاصی که از اهالی آنجاست. حمله کردند به این جنگلها و جنگلها را دارند خراب می کنند این جنگلها مال ملت است نباید در او خرابی کرد. باید به نظر ولی امرش و به نظر حاکم باشد جایز نیست بر آنها که بروند و جنگلها را ببرند و خرابی کنند».[26]

 توجه به کشاورزی و امنیت غدایی

     1ـ الان زراعت ما و کشاورزی ما به کلی منهدم است و باید آقایان توصیه بکنند در مجالسشان در مساجدشان توصیه بکنند اشخاص بفرستند که مردم را آگاه کنند که کشت و زرع بکنند که احتیاجمان از خارج برطرف شود. اشخاصی که در رأس واقع هستند اشخاصی که مردم از آنها اطاعت می کنند و مردم را هدایت می کنند اینها باید مردم را وادار کنند به اینکه کشاورزی را از سر بگیرند و کشاورزی را بصورت اول یا بهتر درآورند.[27]

    2ـ ما اگر چنانچه زراعت خودمان کشاورزی خودمان نتواند کفاف برای خودمان باشد. دستمان دراز باشد پیش آمریکا و امثال آمریکا برای ارزاقمان وابسته خواهیم بود نمی توانیم کاری انجام دهیم آن وقت در جهت سیاسی هم باید وابسته بشویم باید شماهایی که، مردمی که مسئول کشاورزی بودند باز هم مشغول باشند... دولت هم لازم است که پشتیبانی کند از کشاورزها، همراهی کند با آنها هم آنها مشغول باشند هم دولت تا اینکه راجع به کشاورزی که یکی از امور مهم مملکت ماست و ما باید صادر بکنیم محصولات خودمان را به خارج اینطور نباشد که ما باز هم گرفتار باشیم دستمان پیش خارجی ها دراز باشد برای اینکه نان به ما بدهند.[28]

    3ـ من متأسفم واقعاً و همه متأسفند که ما باید احتیاج داشته باشیم به دشمنهای خودمان ما باید خودکفا باشیم. این را باید کشاورزی مان همچو درست کنیم، همه دست به دست هم بدهند کشاورزها دولت اشخاصی دیگر که این کشاورزی به حدی برسد که ما بتوانیم صادر کنیم مملکت ما صادرکننده بوده است و حالا ما گرفتار این معنا شده ایم... همه چیزمان باید مستقل شود استقلال با وابستگی جمع نمی شود و ما فرهنگمان وابسته بشود استقلال نداریم اقتصادمان وابسته بشود استقلال نداریم اول باید آن مطلب را درستش کرد استقلال فرهنگی، استقلال اقتصادی اول باید او را درست کرد تا ما بتوانیم اسم خودمان را یک مملکت بگذاریم و یک مملکت مستقل بگذاریم.[29]

    4ـ کشاورزان محترم همت کنند و از اقدام برای کشت خصوصاً کشت دیمی غفلت نکنند ممکن است مفسدین قحطی ایجاد کرده و کشور را در مضیقه قرار دهند. بانکهای اسلامی به کشاورزان به منظور اداره کشاورزی، قرض الحسنه بدهند و مسلمانان در این امر حیاتی با این بانکها تشریک مساعی نمایند تا جلوی توطئه شیطانی گرفته شود.[30]

    5ـ همینطور شما ملاحظه می کنیم که وضع زراعت ما که یکی از چیزهای بزرگ است و اقتصاد مملکت ما بسته به اوست اینها به اسم اصلاحات از بین بردند و الان کشاورزی شما ورشکسته است و شما محتاجید به اینکه از خارج همه چیزها را بیاورید و همینطور مراتع ما را از بین بردند و غیر دادند به اسم ملی ملت را از آن محروم کردند و دامدارهای ما از بین رفتند این دامدارها این کشاورزها که محال خودشان نتوانستند زندگیشان را ادامه بدهند رو به شهرستانها آوردند که اینجا یک کاری پیدا کنند اینجا هم کاری صحیح نبوده است.[31]

    6ـ ایران مملکتی است که کشاورزی او باید کشاورزی غنی باشد.[32]

    7ـ الان می دانید که ما محتاج به خارجیم راجع به مواد غذایی باید خودمان این را جبران بکنیم و این به همت کشاورزان ماست.[33]

    8ـ در هر کشوری کارگر و کشاورز اساس آن کشور هستند، اساس اقتصادی کشور بسته به کار و کارگر و کشاورز است.[34]

    9ـ کشاورزان و کارگران اساس استقلال کشورند.[35]

    10ـ باید کارشناس های ایران و مردم راجع به این موضوع بسیار کوشش کنند که این خرابی ها رفع شود والبته مدت طولانی می خواهد بازسازی کشاورزی امری ضروری است که به این زودی ها تحقق پیدا نمی کند.[36]

 اقتصاد بدون نفت و خودکفایی

     1ـ ما باید بنابراین بگذاریم که احتیاجمان را از غیر سلب کنیم احتیاجمان را از دشمنان خودمان سلب کنیم که ما محتاج به دشمنانمان نباشیم که از دشمن بخواهیم یک چیزی بگیریم برای رزق خودمان این است که همه همت کنند.[37]

    2ـ مسئله اقتصادی همین طور یک مسئله مهمی است وابستگی اقتصادی مسأله ای است که وابستگی های بسیاری را به دنبال می آورد باید کاری بکنیم که زائد به خودکفا باشیم کشور ما یک کشوری است که می تواند بیش از احتیاج خودش تولید داشته باشد و صادر کند.[38]

    3ـ من متأسفم واقعاً و همه متأسفند که ما باید احتیاج داشته باشیم به دشمنهای خودمان ما باید خودکفا باشیم. این را باید کشاورزی مان همچو درست کنیم، همه دست به دست هم بدهند کشاورزها دولت اشخاصی دیگر که این کشاورزی به حدی برسد که ما بتوانیم صادر کنیم مملکت ما صادرکننده بوده است و حالا ما گرفتار این معنا شده ایم... همه چیزمان باید مستقل شود استقلال با وابستگی جمع نمی شود و ما فرهنگمان وابسته بشود استقلال نداریم اقتصادمان وابسته بشود استقلال نداریم اول باید آن مطلب را درستش کرد استقلال فرهنگی، استقلال اقتصادی اول باید او را درست کرد تا ما بتوانیم اسم خودمان را یک مملکت بگذاریم و یک مملکت مستقل بگذاریم.[39]

    4ـ برای کشاورزها برای کسانی که می توانند کمک به کشاورزها بکنند تکلیف است که کشاورزی اساس جمهوری بشود که انشاالله خوکفا شویم و در سالهای بعد صادرات داشته باشیم... این یکی از مسائل مهم اسلام است و باید کوشش کنیم و اقتصاد خود را اداره نماییم... اگر مملکت شما در اقتصاد نجات پیدا نکند و وابستگی اقتصادی داشته باشد همه جور وابستگی دنبالش می آید و وابستگی سیاسی هم پیدا می کنیم... خدا به ما زمین داده آب هم داده ولی زمین های موات زیاد و آبها هم هرز می رود رود کارون همنطور هرز می رود و زمین های اطرافش هم همینطور موات مانده است باید امروز همه دست به دست هم بدهند و کار کنند امروز باید کار کشاورزی که عبادت و اطاعت از خداست تقویت گردد.[40]

    5ـ ایران امکانات و ظرفیت های مختلف و فراوانی برای رشد اقتصادی دارد که اگر نفت هم نباشد می تواند به رشد خود و از بین بردن فقر نائل شود از قبیل معادن مختلف که در صنایع اهمیت زیادی دارد و همچنین امکانات کشاورزی و دامداری و مهمتر از همه وجود استعدادهای سرشمار و خلاق انسانی. نفت را در ضمن اینکه به هر کس که مشتری باشد و با رعایت عدل و انصاف از ما بخرد و پول آن را بدهد می فروشیم و سعی خواهیم کرد که از خود نفت در صنایع مختلف استفاده کنیم.[41]

6ـ ما نفت را به هر کس که از ما بخرد می فروشیم مشروط بر اینکه به قیمت عادلانه و بر مبنای تراضی طرفین باشد ارزهایی را که از این را ه بدست خواهیم آورد به مصرف آبادانی و عمران مملکت خواهد رسید.[42]

 نفت

     1ـ در صورتیکه آمر یکا دست از کارهایش بردارد و ایران را به حال خودش بگذارد و به هیچ وجه دخالت در سرنوشت مملکت ایران نداشته باشد امریکا هم یکی از مشتری هایی است که نفت به او داده می شود.[43]

    2ـ دستور داده ام تا نفت را برای داخل استخراج نمایند ولی هرگز اجازه نمی دهم نفتمان را خارجیان به یغما ببرند لذا گفته ام به خارج صادر نشود... تولید نفت در آینده بستگی به نیازهای کشورمان دارد... ما هرگز به کشورها اجازه نمی دهیم تا ایران را بازار مصرف خود گردانند ما وابستگی تجاری را از بین خواهیم برد.[44]

 اصلاح نظام اداری و ساختار آن

     1ـ دولت ها بفهمند که قدرت به این نیست که ظرف طلا باشد و ظرف نقره باشد قدرت به این نیست که پرده های کذا باشد... از مال این ملت ضعیف و خود ملت توی این غارها زندگی بکنند و شما در کافه های دادگستری و در کاخ های نخست وزیری تعدیل کنید خودتان را اگر از خودتان شروع نکنید نمی توانید اصلاح کنید. وزارتخانه ها را اصلاح کنید.[45]

    2ـ این اشخاصی که در ادارات حالا کم کار می کنند که شاید قدری هم عادت از سابقشان باشد اینها برایشان مشروع نیست که اجرت بگیرند از اداره، اجرت وقتی است که کار در مقابلش باشد و ما به دولت می گوئیم که اشخاصی که کم کار می کنند به اندازه ای که کم کار می کنند اجرت از ایشان کسر گردد و ندهند به اینها کسی که می آید و می نشیند سیگار می کشد در آنجا و در آخر ماه چند هزارتومان می خواهد او نباید بگیرد.[46]

    3ـ باید تمام ادارات از نخست وزیری تا کوچکترین اداره از تجمل پرستی و اسراف و کاغذبازی بپرهیزند و کار مردم را سریع انجام دهند.[47]

    4ـ البته مردم شریف می دانند که وزارتخانه ها و ادارات در جمهوری اسلامی باید از بن تغییر کند تا از فرم غربی و سلطنتی درآمده و بصورت انسانی و اسلامی درآید.[48]

    5ـ الان شما که کارمندان بانک هستید مشغول بشوید به درست کردن بانکها تکلیف اینست که شما که کارمند بانک مرکزی هستید مشغول بشوید به درست کردن بانکها شما اینها را اصلاح کنید آن کسی هم که می گوید فلان اداره خراب است مشغول درست کردن آن اداره شود... آنها هم باید مشغول شوند به درست کردن شهرداری ها و خدمت به شهر نه اینکه همه ما بنشینیم و کلیات را بگوئیم و دردها را بگوئیم و درمانش را از خدا بخواهیم.[49]

    6ـ چنانچه یکی از مشکلات و چیزهایی که هست قضیه کارمندهای دولت است. کارمندهای دولت هم از قراری که اطلاع به ما می دهند کار نمی کنند، کم کاری می کنند این تشریفات طاغوتی، تا هست اینها غلط است اینها همه باید تبدیل شود و درصدد برآیند که اصلاح بکنند.[50]

    7ـ در همه وزارتخانه و همه مراکز فساد باید اصلاح شود این امور اینطور نمی شود اگر عاجزند کنار بروند تا ما افرادی پیدا کنیم که عاجز نباشند و اگر حاضر نیستند چرا عمل نمی کنند؟ باید ادارات ما از این چیزهایی که جوانهای ما را به فساد می کشند باید اینها تزکیه بشوند.[51]

    8ـ در ادارات کم کاری چرا؟ الان مملکت دیگر برای خودتان است باید کار بکنید در کارخانه ها کم کار کردن چرا؟ سستی چرا؟ بیکاری چرا؟ مال خودتان است باید کار کنید در زراعت چرا کم کاری بشود؟ کسانی که در این قشرها هستند باید کار کنند... وزراتخانه ها احتیاج دارند که کار بکنند کار بشود مردم را معطل نکنند.[52]

    9ـ به فکر این باشید که برای این مملکت کار بکنید، ننشینید توی وزارتخانه ها و همان حرفهای سابق و همان کاغذبازیها و یک بودجه ای که برای یک جایی می خواهند اینقدر اینطرف و آن طرف برود که بشود اینها را بطور ضربتی کار بکنید برای مردم کار بکنید.[53]

    10ـ شما باید کوشش کنید همه تان هر کس در هر وزارتخانه هست باید کوشش کند که اجزاء آن وزراتخانه، افرادی که در آن وزارتخانه هست وضع روحیش جوری باشد که با مردم بسازد مردم باز احساس نکنند که این وزارتخانه هم وقتی ما بخواهیم کارمان را به وزیر بدهیم باید یک مدتی دم در بایستیم و یک مدتی آن مأمور و آن مأمور و آن مأمور تا برسانند ما را به آنجا، آنجا هم پشت در بایستیم اگر یک وقت خدای نخواسته دیدید که دارد اینطور می شود بدانید که دارید رو به تباهی می روید... اینهایی که شما را به وزارت رسانده اند مقدم بدانید.[54]

    11ـ در ادارات دولتی قوانین دست و پاگیری که در مجالس غیرقانونی رژیم سابق به تصویب رسیده و موجب تعویق و یا تحصیل امور شده و می شود و جامعه را به تنگ آورده است به طور انقلابی لغو کنید (گرچه خود لغو است) و بجای آنها قوانین مترقی را که رفاه ملت در آنها به بهترین وجه ملاحظه شده باشد جایگزین گردانید.[55]

    12ـ مجلس جمهوری اسلامی همان سان که در خدمت مسلمین است و برای رفاه آنان فعالیت می نماید برای رفاه و آسایش اقلیت های مذهبی که در اسلام احترام خاصی دارند و از قشرهای محترم کشور هستند اقدام و فعالیت می نماید.[56]

 اصلاح سیستم پولی و بانکی کشور

     1ـ سیستم بانکداری به این وضعی که الان در ایران هست این وضع طاغوتی است، ربا در اسلام حرام است... این سیستم باید متحول شود سیستم بانکی باید عوض شود. باید این بانکهایی که در ایران هست متحول بشوند از صورت طاغوتی که ربا خواری و رباگیری است به صورت اسلامی انشاءالله.[57]

2ـ ربا در اسلام حرام است و به هیچ شکل در اقتصاد اسلامی وارد نباید بشود.[58]

 مشارکت و همکاری مردم با دولت

     1ـ این باید یک سرمشقی باشد برای دولتها، برای ادارات، برای همه جا که مردم را از خودشان جدا نکنند مردم را از خودشان بدانند مردم هم آنها را از خودشان بدانند. اگر یک همچو تفاهمی بین دولت و ملت پیدا شد این دولت متکی به ملت است و سقوط ندارد.[59]

    2ـ چه نیکوست که طبقات تمکن دار بطور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است و از انصاف به  دور است که یکی بی خانمان و یک دارای آپارتمان باشد.[60]

    3ـ از این بترسید که خدای ناخواسته یک وقت این قضیه پیش آمد و شما از آن مردمی بودن بیرون رفتید و یک وضع دیگری پیدا کردید و خیال کردید حالایی که من نخست وزیرم، حالایی که من رئیس جمهورم، حالایی که من وزیر کذا هستم باید چه و چه باشم. آن وقت بدانید که آسیب می بینید یعنی آن وقت است که خارجی ها به شما طمع می کنند.[61]

 توجه و اهمیت به کار

     1ـ در هر کشور کارگر و کشاورز اساس آن کشور هستند. اساس اقتصادی کشور بسته به کارگر و کشاورز است. مع الوصف این دو جلوه اقتصادی که اساس اقتصاد، کار آن دو گروه می باشد در زمان رژیم سابق شکست خورد و ... شما کارگران محترم و کشاورزان محترم شما برادران که اساس اقتصاد ایران دست شماست در سابق تحت نظارت طاغوت بودید و کارهای شما نادیده گرفته می شد اما امروز انشاءالله در رژیم جمهوری اسلامی هستید و اسلام به کارگر و کشاورز بسیار اهمیت می دهد.[62]

    2ـ حکومت ما حکومت مستقل است و در صورتیکه کشورها دخالتی در امور داخلی ما نداشته باشند ما با آنها روابط دوستانه داریم.[63]

    3ـ ما با تمام دولتها در صورتیکه دخالت در امور داخلی ما نکنند و برای ما احترام متقابل قائل باشند با احترام رفتار می کنیم.[64]

    4ـ ما همانطور که در تولیدات داخلی کشور، هر دولتی مشتری آن باشد، می فروشیم و صادر می کنیم همانطور هم هرچه را که در داخل به آن نیاز داشته باشیم از خارج می خریم ولی در همه این تجارت ها بر مبنای دو طرف مساوی عمل خواهیم کرد و حاضر نیستیم که دولت بخواهد مبادلات اقتصادی را اهرمی برای نفوذ سیاسی و تحمیل اغراض استعمارگرانه خود قرار دهد.[65]

    5ـ ما در نوسازی کشور از همه امکاناتی که دولتهای خارجی مایل باشند در اختیار ما بگذراند ما فقط آزادی و استقلال بر اساس احترام متقابل از آن امکانات استفاده می کنیم و قراردادهایی منعقد می نمایم.[66] 

 توجه به گروههای کم درآمد و آسیب پذیر (عدالت اجتماعی)

     1ـ آری، لزوم حکومت به منظور بسط عدالت و تعلیم و تربیت و حفظ نظام جامعه و رفع ظلم و حراست مرزهای کشور و جلوگیری از تجاوز بیگانگان، از بدیهی ترین امور است، بی آنکه بین زمان حضور و غیبت امام و این کشور و آن کشور فرقی باشد.[67]

    2ـ و بحمدالله دولت هم رو به این است که انشاءالله مطالب را اصلاح بکند، گرانی را رفع بکند، ارزاق مردم خصوصاً، ارزاق مردم که موجب گرفتاری مردم است و ناراحتی بسیاری هم هست البته ناراحتی در طبقه بالاست، آنهائی که گرانی برایشان چیزی نیست آنهاست که هی به مردم تزریق می کنند که ارزانی نیست و چه و کذا. در هر صورت امیدواریم که انشاءالله این مسأله هم ـ این ـ حل بشود  این مشکل هم حل بشود و سایر مشکلات هم انشاءالله حل بشود.[68]

    3ـ من به دولت راجع به مجانی کردن آب و برق و بعضی از چیزهای دیگر فعلاً برای طبقات کم بضاعتی که در اثر تبعیضات خانمان برانداز از رژیم شاهنشاهی دچار محرومیت شده اند و با برپائی حکومت اسلامی به امید خدا این محرومیت ها برطرف خواهد شد سفارش اکید نمودم که عمل خواهد شد انشاءالله.[69]

    4ـ باید فرق باشد ما بین دولتی که می گوید من اسلام هستم و دولت اسلامی هستم با دولتهایی که طاغوتی هستند یک فرقش این است که عنایت شما فرماندارها یا خدمتگزاران به خلق به این طبقه با یک نفر آدم ضعیف او را با آنکه آن یکی باید جلو باشد او را جلو بیندازد من نمی گویم آن یکی را جلو بیندازید، می گویم عدالت باید باشد.[70]

    5ـ سرلوحه برنامه این دولت این است که ابتدا از مستمندان شروع کنند، از مرزها شروع کنند به تعمیر و رفع حوائجی که تا حالا نبوده است از قبیل برق و نمی دانم اسفالت و آب و امثال ذلک که من می دانم در بسیاری از جاها اینها نیست یا کمیاب است حالا هم درصددند که برسانند و می رسانند و من تأکید می کنم به اینکه زود برسانند.[71]

    6ـ امید آنست که رسیدگی به حال مستضعفین و مستمندان کشور که قسمت اعظم ملت مظلوم را دربرمی گیرد، در رأس برنامه ها قرار گیرد و در نخستین مجلس شورای اسلامی طرحهایی جدی در رفاه حال این طبقه محروم داده می شود و از طرف دولت منتخب شما بدون مسامحه به مورداجرا گذاشته شود تا در پیشگاه خداوند متعال بعضی از دیون خودتان را به این طبقه عزیز که جان خود را برای اسلام و آزادی و استقلال کشور در طبق اخلاص گذاشته و پیروزی را برای انقلاب اسلامی به ارمغان آوردند، ادا کرده باشید. طرحها و پیشنهادهایی که مربوط به عمران و رفاه حال ملت خصوصاً مستضعفین است انقلابی و با سرعت تصویب کنید و از نکته سنجی ها و تغییر عبارات غیر لازم که موجب تعویق امر است اجتناب کنید و از وزارتخانه ها و مأموران اجرا بخواهید که از کاغذبازی ها و غلط کاری های زمان طاغوت اجتناب کنند و رفاه ملت مظلوم و عقب افتادگی های آنها را بطور ضربتی تحصیل و ترمیم کنند.[72]

    7ـ به مستضعفان و مستمندان و زاغه نشینان که ولی نعمت ما هستند خدمت کنید.[73]

    8ـ خدا نیاورد آن روزی که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد.[74]

    9ـ پیش خدای تبارک و تعالی کمتر خدمتی است که به اندازه خدمت به زاغه نشینان فایده داشته باشد. ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزدانیم.[75]

    10ـ و بحمدالله دولت هم رو به این است که انشاءالله مطالب را اصلاح بکند، گرانی را رفع بکند، ارزاق مردم خصوصاً ارزاق مردم که موجب گرفتاری مردم است و ناراحتی بسیاری هم هست البته ناراحتی در طبقه بالاست، آنهایی که گرانی برایشان چیزی نیست آنهاست که هی به مردم تزریق می کنند که ارزانی نیست و چه و کذا. در هر صورت امیدواریم که انشاءالله این مسأله هم ـ این ـ حل بشود و سایر مشکلات هم انشاءالله حل بشود.[76]

 آموزش، تعلیم و تربیت و تحقیقات

     1ـ اداره ای که می شد به صد نفر، اداره بشود با پانصد نفر، هزار نفر اداره می شد. صد نفرش کار از او می آمد، به طور اهمال هم باز، باقی شان حقوق می گرفتند و آنجا می نشستند تفریح می کردند. یکدفعه هم در تلویزیون نشان دادند. اینها می خواهند اینطوری درست بکنند دانشگاه را، دانشگاه باید عالم درست بکند نه اداری. اداری یک مسئله کوچکی است حالا یک احتیاجی هست به او البته باید بروند آنجا اما دانشگاه باید عالم درست بکند. دانشگاه باید اشخاصی درست کند که مملکت خودش را اداره کند. از حیث علمیت اداره کند از حیث فرهنگ نه اینکه غایت آمال این باشد... اما کار نیست توی ادارات یک اداره که نمی تواند این همه جمعیت را بپذیرد و جز اینست که آنجا بودجه مملکت بیخودی صرف بکنند خودشان هم مهمل بار بیایند. یک قوه فعاله مهمی بار می آید و بودجه مملکت را از بین می برد، اینها باید اصلاح بشود.[77]

    2ـ آقایان در فکر این معنا نباشند که زیاد طرح بدهند و زیاد از مجلس بگذرد در فکر این باشند که خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد یعنی همانطوری که مبانی اهل علم است که در هر مسأله ای دقت می کنند مباحثه می کنند مجادله می کنند و در این مسائل هم باید اینطور باشد که سر و ته مطلب را بطور کافی مورد بررسی قرار بدهند مورد دقت قرار بگیرد و با دقت و همت زیاد مسائل طرح بشوند.[78]

    3ـ دولت باید درست توجه بکند که روئسایی را که انتخاب می کند برای دانشگاهها برای مدارس، معلمینی را که انتخاب می کند آنها برای تربیت اطفال اینها همه باید متحول بشوند.[79]

    4ـ اساتید دانشگاه بدانند که اگر چنانچه دانشگاه را بسازند کشورشان را بیمه کرده اند تا آخر.[80]

    5ـ معنی اسلامی شدن دانشگاه اینست که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا کند و یک مملکت مستقل، یک فرهنگ مستقل، یک دانشگاه مستقل داشته باشیم.[81]

    6ـ شما دانشگاهیها کوشش کنید که انسان درست کنید اگر انسان درست کردید مملکت خودتان را نجات می دهید.[82]

    7ـ دانشگاه که در رأس امور است و تقدیرات یک کشوری، مقدرات یک کشوری بسته به وجود آنهاست باید جدیت کنند که روی خودشان را از غرب و شرق بازگردانند.[83]

    8ـ مهمترین عامل در کسب خودکفائی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق همه جانبه مخترعین، مکتشفین و نیروهای متعهد و متخصص است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاک نگرش انحصاری علم به غرب و شرق بدرآمده و نشان داده اند که می توانند کشور را روی پای خود نگه دارند.[84]

    9ـ باید دانشگاهها خودکفا شوند که احتیاج به دانش غرب نداشته باشند.[85]

 قانون مداری و امنیت

     1ـ در ادارات دولتی باید همه از دولت برگزیده تبعیت کنند، در غیر این صورت شدت عمل لازم است. باید بی درنگ هر کس در هر اداره ای که خواست اخلال کند او را اخراج و به ملت معرفی نمایند. من تعجب می کنم که چرا اولیاء امور از نیروی مردم غفلت می کنند، مردم خود حساب ضد انقلاب را می رسند و او را رسوا می کنند.[86]

    2ـ باید همه بدانیم که پس از استقرار حاکمیت اسلام و ثبات و قدرت نظام جمهوری اسلامی با تأیید و عنایات خداوند قادر کریم و توجه حضرت خاتم الاوصیا و بقیة الله ارواحنا لمقدمه الفداء و پشتیبانی بی نظیر ملت متعهد ارجمند از نظام و حکومت قابل قبول و تحمل نیست که به اسم انقلاب و انقلابی بودن خدای نخواسته به کسی ظلم شود و کارهای خلاف مقررات الهی و اخلاق کریمه اسلامی از اشخاص بی توجه به معنویات صادر شود. باید ملت از این پس که حال استقرار سازندگی است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهت به کارهای خویش ادامه دهند و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند و قوه قضائیه را در دادخواهی و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند.[87]

    3ـ حکومت اسلام حکومت قانون است.[88]

    4ـ همه باید مقید به این باشند که قانون را بپذیرند و لو بر خلاف رأی شما باشد.[89]

    5ـ قانون برای اجرا و برقرار شدن نظم اجتماعی عادلانه، به منظور پرورش انسان مهذب است.[90]

    6ـ اگر همه اشخاصی که در کشور ما هستند و همه گروههایی که در کشور هستند و همه نهادهایی که در سرتاسر کشور هستند اگر به قانون خاضع بشویم و اگر قانون را محترم بشماریم هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد.[91]

    7ـ لازم است که همه کارگرها و کارمندان به یک نظم خاصی و با گوش دادن به آنهایی که در رأس هستند عمل کنند که به نتیجه مطلوب انشاءالله برسند.[92]

    8ـ در ادرات دولتی باید همه از دولت برگزیده تبعیت کنند، در غیر این صورت شدت عمل لازم است. باید بی درنگ هر کس در هر اداره که خواست اخلال کند او را اخراج و به ملت معرفی نمایند.[93]

 توجه و احترام به مالکیت خصوصی

     1ـ مصادره اموال متجاوزین بکلی از طرف افراد غیرمسئول و یا محاکم غیر صالحه شدیداً محکوم است. تمام مصادرات باید از روی موازین شرعیه با حکم دادستان و یا قضاوت دادگاهها باشد و هیچ کس حق دخالت در اینگونه امور را ندارد. متخلفین شدیداً باید مؤاخذه شوند زمین ها باید روی موازین شرعیه توزیع گردد و بعد از اثبات این موضوع محاکم صالحه حق اخذ دارند. هیچ کس حق تجاوز به زمین یا مسکن و یا باغ کسی را ندارد... اگر کسی بر خلاف موازین اسلامی و قانونی اقدامی بنماید شدیداً قابل تحقیق است.[94]

    2ـ مالکیت در اسلام پذیرفته شده است ولیکن اسلام در چیزهایی که حق مالکیت به آنها تعلق می گیرد و نیز در شیوه و شرایط پیدا شدن این حق دستوراتی داده است که نظام اقتصادی سرمایه داری امروز دنیا جدا می کند و اگر این حدود و شرایط مراعات شود جامعه نه مشکلات و نابرابریهای دنیای سرمایه داری امروز را پیدا می کند و نه دولت اسلامی به بهانه های مختلف هر گونه آزادی را از انسانها سلب می کند.[95]

    3ـ مالکیت در صورتی که مشروع باشد، روی موازین باشد محترم است چه ما مرتجع باشیم چه نباشیم و مالکیت غیر مشروع محترم نیست.[96]

    4ـ هیچ کس حق ندارد در مال کسی چه منقول و چه غیرمنقول در مورد حق کسی دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع، آن هم پس از بررسی دقیق ثبوت حکم از نظر شرعی[97]

 اطلاع رسانی و تبلیغات

     بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفین هر چه زودتر بیلان کار خودشان را بدهند تا مردم از فعالیت این دو نهاد انقلابی مطلع گردند. بنیاد مسکن باید روشن کند که چه میزان کار کرده است و بنیاد مستضعفین صورت اموال منقول و غیرمنقول طاغوتیان خصوصاً شاه و دار و دستۀ کثیفش را در سراسر ایران به روشنی برای مردم بیان دارند و برای مردم بگویند چه کرده اند، اموال شاه خائن را به چه کسانی داده اند؟ آیا راست است که بنیاد مستضعفین بنیاد مستکبرین گردیده است؟ اگر چنین است تصفیه ضروری است و غفلت از این امر مهم، حرام. باید این دو نهاد دقیقاً برای مردم شرح دهند که چرا از این سریعتر نتوانسته اند کار نمایند و اگر کسانی به اسم مستضعفین خلاف می کنند بر دادگاههای سراسر ایران است که سریعاً اقدام نمایند.[98]

    2ـ توجه داشته باشید بالاترین چیزی که می توان این انقلاب را در این جا به ثمر برساند و به خارج صادر کند تبلیغات است. تبلیغات صحیح.[99]

    3ـ باید خدمت کنید و خدمتتان را بگویید به آنها (مردم) و وقتی گفته می شود عمل به دنبالش باشد و انشاءالله امیدوارم که اگر انگیزه اینطور باشد موفق می شوید.[100]

 

فهرست منابع

1ـ بری. ل. با، برنامه ریزی اقتصادی، ترجمه سیدحسین منصور، تهران: نشر نو، 1363.

2ـ تودارو، مایکل، برنامه ریزی توسعه: مدلها و روشها، ترجمه عباس عرب مازار، تهران: سازمان برنامه. بودجه، 1363.

3ـ سازمان تبلیغات اسلامی، بلاغ: سخنان موضوعی امام، تهران: بخش اطلاعات و تحقیقات اجتماعی، 1363.

4ـ طاهری، شهنام، توسعه اقتصادی و برنامه ریزی، تهران: نشر آروین، 1376.

5ـ قره باغیان، مرتضی، اقتصاد رشد و توسعه، جلد دوم، تهران: نشر نی، 1373.

6ـ کلاریک و دیگران، مدلهای اقتصادی و برنامه ریزی توسعه، تهران: سازمان برنامه و بودجه، 1374.

7ـ مبانی اقتصاد اسلامی ،دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، 1371.

8ـ صحیفه امام، دوره 22 جلدی.

9ـ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، کلمات قصار امام خمینی: پندها و حکمتها، 1372.

10ـ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، رهنمودهای اقتصادی در بیانات حضرت امام خمینی، جلد اول و دوم، تهران، پدیده، 1364.

 

منبع: بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س)، ص 381.

[1] )) دانشجوی دکترای رشته علوم اقتصادی.

[2] )) عضو هیأت علمی گروه تحقیقات و بررسی مسایل روستایی جهادسازندگی خراسان.

[3] )) مبانی اقتصادی اسلام؛ دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، 1371.

[4] )) همان، ص 73.

[5] )) ل. با. بری، برنامه ریزی اقتصادی، ترجمه سید حسین منصور، تهران: نشر نو، 1363، صفحه 33.

[6] )) همان، ص 28.

[7] )) همان، ص 28.

[8] )) مرتضی قره باغیان، اقتصاد رشد و توسعه، جلد دوم، تهران: نشر نی، 1373، صص 873 تا 882.

[9] )) شهنام طاهری، توسعه اقتصادی و برنامه ریزی، تهران: نشر آروین، صفحه 292.

[10] )) کشف الاسرار، ص: 260.

[11] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد 1، ص: 168

[12] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 223

[13] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص، 157-159.

[14] )) رهنمودهای اقتصادی امام، ص: 94

[15] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 113

[16] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 113.

[17] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 58

[18] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص، 495-497

[19] )) بلاغ، سخنان موضوعی امام، ص: 225

[20] )) کلمات قصار، ص: 175

[21] )) کلمات قصار، ص: 175

[22] )) کلمات قصار، ص: 175

[23] )) کلمات قصار، ص: 42

[24] )) کلمات قصار، ص: 184

[25] )) رهنمودهای اقتصادی امام، ص: 162

[26] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد 1 ص: 176

[27] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 11

[28] )) رهنمودهای اقتصادی امام، ص: 110

[29] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 113ـ114

[30] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 166

[31] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 176

[32] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 223

[33] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 223

[34] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 223

[35] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 223

[36] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 154

[37] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 139

[38] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 134

[39] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 113ـ114

[40] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 141

[41] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 160

[42] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 160

[43] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 162

[44] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 162

[45] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 15

[46] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 39

[47] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 8

[48] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 8

[49] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 63

[50] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 111

[51] )) ابلاغ رهنمودهای موضوعی امام، ص: 73، ج: دوم

[52] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 43

[53] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 152

[54] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 16، ص، 446-448

[55] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 152

[56] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 152

[57] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 29ـ30

[58] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 167

[59] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 67

[60] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 220

[61] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 16، ص، 445-446

[62] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 71

[63] )) کلمات قصار، ص 144

[64] )) کلمات قصار، ص 144

[65] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 158

[66] )) رهنمودهای اقتصادی امام، ص: 158

[67] )) شئون و اختیارات ولی فقیه، ص: 24

[68] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 18،  ص، 82.

[69] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 6

[70] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 89

[71] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 100

[72] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 152

[73] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 220

[74] )) کلمات قصار امام خمینی، ص ، 220

[75] )) کلمات قصار امام خمینی، ص ، 220

[76] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 16، ص، 496-467.

[77] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 143

[78] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص، 469-471.

[79] )) بلاغ، سخنان، موضوعی امام، ص: 217

[80] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 199

[81] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 199

[82] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 201

[83] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 201

[84] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 203

[85] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 203

[86] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 13، ص، 121

[87] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص، 141-143.

[88] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 131

[89] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 131

[90] )) کلمات قصار امام خمینی، ص : 131

[91] )) کلمات قصار امام خمینی، ص: 129

[92] )) بلاغ، جلد یک، ص: 22

[93] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 12، ص، 207-209.

[94] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص: 148

[95] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد اول، ص:167

[96] ))  ر.ک: صحیفه امام، ج 10، ص، 476-477.

[97] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص، 140-141

[98] )) رهنمودهای اقتصادی امام، جلد دوم، ص: 149

[99] )) کلمات قصار، امام خمینی، ص: 203.

[100] )) ر.ک: صحیفه امام، ج 18، ص، 80-81.

. انتهای پیام /*