نقش نهادهای تأدیبی و تربیتی در پرتو رهنمودهای امام خمینی «قدس سره»

محمدعلی ارجمندی محبی ـ کارمند اداره کل

زندانهای تأدیبی وتربیتی استان خراسان

بسمه تعالی

مقدمه:

با درود به روان پاک امام خمینی «قدس سره» که طلوعش طلیعۀ آگاهی و ایمان و آزادگی بود و رهنمودهایش، نصایح پر مایۀ پیامبرگونه اش، رهبری و هدایت های کم نظیرش و بالاخره نگاه پرعطوفت و مهربانانه اش همه و همه در بین اُمت حزب الله درک و لمس می شود. او که درس ایمان و عدالت را به نسل امروز آموخت و مکتب تربیتی اسلامی را احیاء نمود، مکتبی که در آن هدف غایی بشر رسیدن به کمال و عبودیت پروردگار است.

کلام شیوا و دلنشین امام «ره» در گوش جهان طنین افکند و بنیان ظلم و ظالمین را برهم ریخت و طعم شیرین عدالت اجتماعی را به کام محرومین جامعه چشاند.

ره آورد انقلاب اسلامی ایجاد زمینه برای اجرای حدود الهی و قوانین تأدیبی بر طبق قانون مقدس اسلام است که در منشور آن بر اصلاح نفس و روح مجرمین و تربیت آنان تأکید نموده و  «زندان» را تنها بمنظور اصلاح و سازندگی تجویز می نماید، چرا که اگر هدف تنها رسیدن به جسم مجرم باشد نه تنها خدمتی انجام نشده است بلکه گامی است در جهت پرورش جرم در امعه.

تأدیب و زندان در نظام جمهوری اسلامی همچون جراحی، یک عضو فاسد است با این تفاوت که برخلاف جراحی عمومی حق نداریم عضو جدا شده را بیرون بیندازیم، بلکه باید ترسیم و مداوا نموده و مجدداً به پیکر مقدس جامعه پیوند بزنیم، چرا که اجتماع برای ادامه حیات به همۀ اعضای خود نیازمند است، و این تنها عذر موجهی است در قبال هزینه های گزافی که صرف زندانها (تأمین و تربیت) می شود. حال جهت تبیین دیدگاههای بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (قدس سره) در ارتباط با نهادهای تأدیبی و تربیتی به کلام گهربار ایشان رجوع نموده و فرازهایی از آن را به بحث می گذاریم. امید است مورد توجه دست اندرکاران برگزاری کنگرۀ اندیشه های امام خمینی(ره) بوده باشد و توانسته باشیم سهم کوچکی از وظیفه خود را نسبت به اسلام عزیز و رهبر معظم انقلاب اداء کرده باشیم. انشاءالله

اهمیت تربیت از دیدگاه امام خمینی «قدس سره»

تربیت بمعنای پروردن و پروراندن از مادۀ «رُبّو» است و این لغت بمعنای بالا رفتن، اوج گرفتن و افزودن، رشد کردن ... است و در اصطلاح به معنی کوشش است جهت ایجاد دگرگونی مطلوب در فرد، به کمال رساندن تدریجی و مداوم او. بطور کلی تربیت دارای دو جنبۀ فردی و اجتماعی است:

1 ـ جنبۀ فردی: عاملی است برای سازندگی و وسیله ای جهت هدایت و رشد اوست. و از طریق تربیت صحیح، انسان به بلندترین نقطۀ کمال می رسد و از افراد بشری که با زمینه های گوناگون خام بدنیا می آیند می توان انسانهایی ساخت، متفکّر، مدبّر - خلاق با فضیلت و تقوا و....

2 ـ جنبۀ اجتماعی: عاملی است برای همسازی و تفاهم داشتن حیات اجتماعی توأم با صلح و سعادت و زندگی در سایۀ حفظ و رعایت قوانین، که وجودش برای ادامۀ حیات همۀ جوامع ضروری است.[1]

حضرت امام خمینی «قدس سره» نیز در سخنانشان مکرر به اهمیت داشتن تربیت صحیح چه از جهت فردی و چه اجتماعی می فرمایند:

 «انسان یک موجودی است که اگر چنانچه مهار نشود و سرخود بار بیاید و یک علف هرزه ای باشد و تحت تربیت واقع نشود، هر چه بزرگتر بشود به حسب سال و بلندپایه تر شود به حسب مقام، آن جهات روحی تنزل می کند و آن معنویات تحت سلطه شیطان بزرگ که همان شیطان نفس است واقع می شود[2] و هیچکس نمی تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به اینکه تعلیم و تربیت بشوم رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع می کرد».[3]

تزکیه قبل از تعلیم و تربیت

واژۀ تزکیه از ماده «زکی» به معنی افزایش و نمو است و در اصطلاح به معنی تهذیب استعمال می شود و این بدان خاطر است که تهذیب نفس موجب رشد و نمود و کمال انسان می گردد. چنانکه این موضوع در مسئلۀ زکاة نیز صادق است. زکاة، ظاهراً چیزی از مال را کم می کند ولی در حقیقت موجب افزایش و برکت مال می شود.

در قرآن کریم تزکیه فقط در مورد نفس و روح و جنبه های معنوی انسان بکار رفته است. (قَد۫ اَف۫لَحَ مَن۫ زکَّیهٰا وَ قَد۫ خَاَبَ مَن۫ دَسیهٰا) *واژۀ تربیت نیز که از ریشۀ «رُبُّو» است به معنای افزایش و نمو می باشد. بنابراین هر دو لغت «تربیت و تزکیه» از نظر لغوی دارای معانی مشابهی هستند.

 در مضامین قرآنی و احادیث اسلامی آنگاه که سخن از تزکیه و تعلیم به میان می آید، تزکیه در نوبت نخستین قرار می گیرد. قرآن کریم هنگامی که هدف بعثت انبیاء را در طی آیاتی ذکر می کند به اهمیّت والای تزکیه و تقدّم آن بر تعلیم اشاره می نماید آنجا که می فرماید: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی ال۫امُّیینّ رَسُولا ًمِن۫هُم یَت۫لوٰا عَلیهم آیٰاتهِ وَ یُزَکِّیهم وَ یُعَلّمُهم ال۫کِتٰابَ وَ ال۫حِک۫مَةَ وَ اِن۫ کٰانُوٰا مِن۫ قَب۫لُ لَفیِ ضَلٰالِ مُبِیَن۫».                                                                             (سوره الجمعه آیه 2)

حضرت امام خمینی «قدس سره» در باب ضرورت تزکیه قبل از تعلیم و تربیت می فرمایند:

 «غایت بعثت این تزکیه است، غایت آمدن انبیاء این تزکیه است، و دنبالش آن تعلیم اگر انسانها تزکیه نشده و تربیت نشده وارد بشوند در هر صحنه، در صحنه توحید، در صحنه معارف الهی، در صحنه فلسفه، در صحنۀ فقه و فقاهت، در صحنۀ سیاست و در هر صحنه ای که وارد بشود، اشخاص که تزکیه نشدند و تصفیه نشدند و از این شیطان باطن رها نشوند، خطر اینها به بشر خطرهای بزرگ است».[4]

تربیت یک جامعه ابتدا از تربیت تک تک افراد آن جامعه آغاز می شود. چرا که تا فرد خود تربیت صحیح نشده باشد قادر به ساختن جامعه نخواهد بود. در این مورد آیةالله مظاهری نقل می کند:

وقتی خدمت استاد بزرگوارمان رهبر عظیم الشأن انقلاب امام خمینی(ره) بودم دسته ای از کارمندان شرکت نفت به خدمت ایشان آمده بودند. آن گروه گفتند: آمده ایم ببینیم انقلاب از ما چه می خواهد و نیامده ایم بگوئیم که از انقلاب چه می خواهیم، معلوم است که رهبر عظیم الشأن انقلاب از این سخن خیلی خوشحال شدند، برای اینکه واقعاً سخن لطیفی گفتند: ایشان در جواب فرمودند انقلاب از شما دو چیز می خواهد:

1 ـ خودسازی: انسان خودش را باید بسازد، مخصوصاً معلم یا مربی یا کسی که با جوانها و بچه ها سر و کار دارد، اوّل باید خودش را بسازد «قل کل یعمل علی شاکلته» سوره اسراء آیۀ 84

2 ـ وظیفه ای که بشما واگذار شده است خوب انجام دهید، هر کس عهده دار وظیفه ای است.[5]

همچنین حضرت امام خمینی قدس سره در جای دیگری می فرمایند:

 «مبارک آن وقتی است که خودمان بتوانیم خودمان را بسازیم و دنبال آن کشور را، هر اصلاحی نقطۀ اولش خود انسان است. اگر چنانچه خود انسان تربیت نشود. نمی تواند دیگران را تربیت کند، امیدوارم که این مجاهده نفسانی برای همۀ ما حاصل بشود و دنبال آن مجاهده ای برای ساختن یک کشور و ما آن روز عید داریم که مستمندان، مستضعفان، به زندگی صحیح رفاهی و به تربیت های صحیح اسلامی انسانی برسند».[6]

علل جنایات و مفاسد در نگاه امام(ره)

امام خمینی(قدس سره) محیط اجتماعی را اساسی ترین مسئله در ارتباط با ایجاد مفاسد اخلاقی و جرم و جنایات در یک اجتماع می دانند. این محیط از اجتماع کوچک خانواده شروع شده و به خانوادۀ بزرگ اجتماع می رسد و ایشان سالمسازی محیط این اجتماعات را شرط اساسی رفع مفاسد و جنایات می دانند و می فرمایند:

 «محیط است که اگر فاسد باشد اینها را می کشد به فساد، وقتی در یک جامعه ای سلامت حکمفرما باشد افراد خودبخود سالم بار می آیند، که یک خانواده ای که همۀ اشخاص خوب هستند، بچه هایشان سالم بار می آیند مگر باز وارد بشوند در یک جامعۀ فاسد که آنها فاسدشان بکنند و الا طبعاً اینطوری است بچه های کوچک نفسشان مستعد از برای این است که نقش بگیرد یا از طرف فساد یا از طرف صلاح. اگر بچه در یک جامعه صالح بود. بچه هایش هم صالح بار می آیند، اگر فاسد بود، بچه ها هم فاسد بار می آیند».[7]

رابطه جرم و مشکلات اقتصادی

مشکلات اقتصادی و عدم تأمین معاش جوانان که در آرزوی تشکیل خانواده و شروع یک زندگی مستقل هستند، از علل عمدۀ بروز انحرافات اخلاقی و اجتماعی هستند. تأثیر فقر و محرومیت اقتصادی در سلامتی جهانی و کیفیت فرهنگی زندگی خانوادگی و فرصتهای تحصیلی کاملاً مشهود است. بالاتر از همه اینکه از میزان شرکت اجتماعی، مخصوصاً در زمینه های سیاسی ـ اجتماعی، اقتصادی می کاهد. بنابراین سامان دادن به وضع اقتصادی، اجتماعی و حمایت از جوانان و فراهم نمودن امکانات تحصیلی و معیشتی آنان از سوی دولت و افراد اجتماع در کاهش چشمگیر انحرافات و جنایات بسیار مؤثر خواهد بود. در این راستا رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند:

 «... این جوانان (اشاره به یکی از دانشجویان) بعد از بیست سال تحصیل، کار می خواهد، فردا که فارغ التحصیل می شود سرگردان است، اگر معاشش فراهم نشود، نمی تواند دین خود را حفظ کند، شما خیال می کنید آن دزدی که شبها از دیوار، با آن همه مخاطرات بالا و یا زنی که عفت خود را می فروشد، تقصیر دارد؟ وضع معیشت بد است که این همه جنایات و مفاسد که شب و روز در روزنامه ها می خوانید بوجود می آورد.» [8]

لزوم اجرای حدود الهی در مورد مجرمین

حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه برای حفظ حقوق بشر و اصلاح جامعه می فرمایند:

 «جامعه باید تربیت بشوند. حدود الهی برای تربیت جامعه است نه برای انتقامجوئی، اگر قاتل را نکشند قتل زیاد می شود. و «فی القصاص حیوة» در قصاص زندگی است. اگر ما درِ قصاص را ببندیم، هر کس بکُشد کارش نداشته باشیم قتل زیاد می شود. زندگی مردم از بین می رود. هر کس دلش خواست هر کس را می کشد. قصاص برای این است که زندگی بشر تأمین شود. تربیت است، برای مصلحت جامعه است تمام حدود الهی برای مصلحت جامعه است. اگر آن آدمی که فلان کار می کند و در شرع برایش فلان جزا را قرار داده اند. اگر این جزا نباشد، امثالش زیاد می شود، اینکه این جرم را کرده است، این حد را هم بخورد. این برای اینست که مصلحت بشر را دارد ملاحظه می کند، برای حفظ بشر است، حدود الهی برای حفظ حقوق بشر است، بشر همه حق حیات دارند، اگر جلوگیری از چند تا از این فسادها بشود. جامعه اصلاح می شود. و ما منظورمان اصلاح جامعه است، اصلاح جامعه به همین چیزهاست که این سیاستها باشد» [9]

رعایت و اجرای قانون بصورت عادلانه به ایمان مردم نسبت به معیارهای حقوقی در اجتماع کمک می کند، زیرا احساس عدالت اجتماعی خود می تواند انگیزۀ مناسبی برای جلوگیری از ارتکاب جرم باشد.

افراد یک اجتماع زمانیکه برخورد قوانین الهی را با مجرمین که تربیت پذیر نیستند و وجودشان مانع اصلاح و رشد جامعه است شاهد باشند، نه تنها خود آلوده به جرم و فساد نمی شوند، بلکه با احساس آرامش روحی و امنیت روانی به زندگی خود ادامه می دهند. (طبق اصل 186 قانون اساسی نیز اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرایم و اصلاح مجرمین را از وظایف قوۀ قضاییۀ می داند) لذا مجرم اگر قابل تربیت شدن باشد باید طبق دستورات شرع مقدس اسلام و نظر حضرت امام خمینی «قدس سره» با او همچون یک بیمار رفتار نمود و با رفع موانع و مشکلات زندگی وی، او را مداوا کرد. در غیر اینصورت اجرای حدود الهی در مورد وی تنها به اصلاح کل جامعه کمک می کند و از نظر معنوی کاری به نفع اوست زیرا، بار مسئولیت و گناه، او را سبکتر می کند و این عمل به گفته کلام گهربار امام قدس سره همانند جراحی بر روی بیمار است و همچنین می فرمایند:

 «اگر یک نفر فاسد که مشغول فساد است بگیرند و بکشند، به صلاح خودش است، برای اینکه اگر زنده بماند فساد زیادتر می کند و فساد که زیادتر کرد، عمل چون ریشۀ عذاب است، عذابش در آنجا زیادتر می شود. این یک جراحی است برای اصلاح آن کس که کُشته می شود. یک کس که دارد یک زهر کشنده را بخیال این که یک شربت است می خواهد بخورد اگر چنانچه جلوش را شما بگیرید و با فشار و زور و کتک از دستش بگیرید یک رحمت بر او کردید ولو او خیال می کند که طعمۀ او را از دستش گرفتید و یک زحمتی برایش ایجاد کردید، لکن، خیر، اینجور نیست» [10]

نقش تربیتی نهادهای تأدیبی

با توجه به روایات در صدر اسلام محل ویژه ای برای زندانی کردن افراد وجود نداشت، لذا اسیران را یا در مسجد بطور موقت نگاه می داشتند و یا در میان مسلمین که با حکومت وقت همکاری صمیمانه داشتند تقسیم می کردند تا از آنان نگهداری نمایند، نخستین زندان در اسلام را حضرت علی(ع) در کوفه از «بوریای فارس» ساختند و آنجا را «نافع» نفع رساننده نامیدند و سپس زندان دیگری از خاک و گل بنا کردند و نام آنرا «مخیس» خوار کردن، نرم کردن نامیدند. کیفر حبس بر پایه تفکر اصلاحی و توبه بوده است.

از حضرت علی(ع) نقل شده است که آن حضرت به افرادی از زندانیان که قصد حضور در نماز جمعه را داشتند اجازه می داد که به نماز بروند و بعد از اتمام دوباره به زندان برگردانده می شدند.[11]

نهادهای تأدیبی (زندان، ندامتگاه ـ اندرزگاه ـ کانونهای اصلاح و تربیت) در نظام اسلامی باید محلی جهت تربیت مجرمین باشد. مجرم نه تنها در حین تحمّل مجازات بایستی اصلاح و تربیت شود. بلکه موقع خروج از زندان و پس از آزادی نیز باید تحت مراقبت و حمایت و راهنمایی قرار گیرد تا دوباره مرتکب جرم نشود. و امّا در مدتی که دوران محکومیت خود را در این نهاد می گذراند فرصت مناسبی است که ضمن دور بودن از محیط آلودۀ زندگی خود با آگاهیهای صحیح و برنامه های عملی ارائه شده از جانب مسئولین ذی ربط، خود را و قدر خود را بعنوان یک انسان مسلمان بشناسد و نفس خود را از ارتکاب جرایم باز دارد.

رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه دربارۀ این نقش حساس و مهم نهادهای تأدیبی می فرمایند:

 «زندان اسلامی باید روی همان موازین اسلامی باشد. همانیکه وقتی که شخص اوّل اسلام، جضرت امیر را ضربت می زند بعد که می برندش سفارش می کند که این را به همان، غذایی که خودتان، مثلاً ماها می خوریم بدهید به آنها و همانطور چه بکنید. وقتی مواجه بشوند اینها با یک اخلاق صالح و خوبی، یک دسته شان که توطئه گرند و اینها که اصلاً دنبال این مسائل نیستند. امّا یک دسته دیگر از مردم، اینها کم کم آرام می شوند. کم کم همانطوری که گفتند، بعضیشان تربیت می شوند و اینها را با اخلاق خوب و رفتار خوب تربیت کرد، [12] باید زندانها محل تربیت باشد، خوب کسانیکه در زندان هستند برایشان صحبت بشود. ارشاد بشود، آقایان صحبت کنند برایشان، ارشاد کنند ....» [13]

و در جایی دیگر میفرمایند: «زندانها را به دانشگاه تبدیل کنید».

به امید آنکه در سایۀ اجرای قوانین و حدود الهی در نهادهای تأدیبی و گسترش اخلاق اسلامی در اجتماع، هرگز شاهد فروپاشی شخصیت انسانها و ارتکاب جرم نباشیم.

والسلام علی من اتبع الهدی

محمدعلی ارجمندی

منبع: مجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)، ص 530.

منابع


[1] . زمینه تربیت، دکتر علی قائمی

[2] . ر.ک:صحیفه امام ، ج 14، ص 169-170، انتشارات سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، انتشارات سروش 1369 .

[3] . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 17، ص 319-320 .

* قرآن کریم: سوره الشمس، آیه 9 - 8

[4] . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 15، ص 491-492 .

[5] . جهاد با نفس، آیت الله مظاهری ج 1 ص 22 ـ 21

[6] . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 17، ص 236-237 .

[7] . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 12، ص 285-286 .

[8] . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 7، ص 307-309 .

[9] . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 10، ص 102-103 .

[10] . ر.ک: صحیفه امام ، جلد 9

[11] . حقوق زندانیان و علم زندانها، تاج زمان دانش، انتشارات داتشگاه تهران ص 146 ـ 145 .

[12] . ر.ک:صحیفه امام ،جلد 10، ص 102-103 .

[13] . سخنرانی های امام(ره)، تاریخ 18 / 11 / 61.

. انتهای پیام /*