‏‏در دنیای پرفتنه امروز که عصر انفجار اطلاعات لقب گرفته است و در زمانه ای که مرزهای جغرافیایی، معنا و مفهوم پیشین خود را در ساختار جدیدی از معرفت و تحول مبنایی در حیات بشری، رفته رفته از دست می دهند و اقتدار ملی هر کشور در بعد فرهنگی آن جلوه و ظهور می یابد، پاسداری از ارزش های فرهنگی، رویکردی واقع بینانه و استراتژیک خواهد بود. چنین است که هر ندایی از رهایی و هر پرچمی از آزادگی در گستره گیتی، مورد هجوم توفان های زهرآگین اتحادیه جهانی زر و زور و تزویر قرار می گیرد. در این میان، رسالت همه آنانی که به عدالت، آزادی و رهایی می اندیشند و به آرمان بزرگ پیامبران ایمان دارند، آن است که از فرهنگ ایستادگی و وارستگی در این تهاجم بی حساب با هر وسیله ممکن صیانت و پاسداری کنند. درخشان ترین و فروزان ترین ستاره آسمان فرهنگ رهایی، مشعل پرفروغ فرهنگ شهادت است. تکریم و تعظیم شهیدان، تلاشی مقدس است در برافراشتن پرچم های سرخ استقلال و آزادی بشریت، از یوغ ذلت و اسارت و گام بلندی است در راستای احیای ارزش های مکتب توحید و عدالت؛ زیرا که، «شهادت، مرگ در راه ارزش هاست» و هر شهید، مشعلی است که در بلندای عزت و سرافرازی یک ملت، جاودانه می درخشد.

امام بزرگوار برای خانواده شهدا حرمت و ارزش بسیاری قائل بودند و با ‎‏همه مشکلات جسمانی که داشتند هرگز دستور لغو ملاقات خانواده ‎‏شهدا را با خود صادر نفرمودند. ایشان در در دیدار با خانواده شهدا می فرماید: «من از شما ها عذر می ‏خواهم. من از ملت ایران عذر می ‏خواهم. من از ملت ایران عذر می ‏خواهم. من از این مادرهایی که بچه ‏های خودشان را از دست دادند، معذرت می ‏خواهم. من از این برادرهایی که عزیزان خودشان را دادند، از دست داده ‏اند، معذرت می ‏خواهم. من از این ارتشی هایی که جوانان خودشان را از دست داده ‏اند، از این پاسدار ها که جوان های خودشان را از دست داده ‏اند و برادران خودشان را، معذرت می ‏خواهم که عُرضۀ این را ندارم که کار را درست کنم. من از حضرت مهدی ـ سلام‏اللّه‏ علیه ـ من از پیشگاه پیغمبر اکرم معذرت می ‏خواهم. من از پیشگاه ولی عصر امام مهدی ـ سلام‏ اللّه‏ علیه ـ معذرت می ‏خواهم. من از پیشگاه ملت ایران معذرت می ‏خواهم. من از شما برادران، برادران ارتشی، برادران پاسدار، برادران ژاندارمری و سایر قوای انتظامی که در راه اسلام جوان های خودشان را دادند، معذرت می ‏خواهم. ما نتوانستیم برای شما کاری انجام بدهیم. ما ضعیف هستیم. ما باز گرفتار کاغذبازی هستیم. ما باز گرفتار آرم هایی شاهنشاهی هستیم. مملکت ما باز مملکت شاهنشاهی است. وزارتخانه‏ های ما، وزارتخانه ‏های ما باز وزارتخانه ‏های طاغوتی است و ما نتوانستیم این ها را اصلاح کنیم. باید به اسرع وقت اصلاح شود و اگر اصلاح نشود به اسرع وقت اصلاح می ‏کنیم. (صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۴۷۵)

امام خمینی در حکم تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی لازم می دانند که «باید رسیدگی کامل به خاندان شهدا و آسیب دیدگان و معلولین در این راه، چه در انقلاب و چه قبل و بعد از آن به نحو احسن و با مراعات احترام آنان بشود. (صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۱۸۵)

امام بزرگوار برای خانواده شهدا حرمت و ارزش بسیاری قائل بودند، با ‎‏همه مشکلات جسمانی که داشتند هرگز دستور لغو ملاقات خانواده ‎‏شهدا را با خود صادر نفرمودند. در هفته یک روز ملاقات امام، متعلق به ‎‏این عزیزان بود. بنیاد شهید این ملاقاتی ها را بر مبنای استانی تنظیم ‎‏می کرد و خانواده های چند شهر به صورت یک گروه واحد به ملاقات ‎‏می آمدند. آنها به تهران می آمدند و در هتل کوثر استراحت می کردند و ‎‏صبح روز بعد به زیارت امام می آمدند، روال بر این بود که پس از معرفی ‎‏خانواده ها از طرف رئیس و نماینده امام در بنیاد شهید جناب ‎‏حجت الاسلام والمسلمین کروبی خدمت امام، معظمٌ له به ابراز احساسات ‎‏آنها پاسخ می دادند و چند دقیقه هم در خدمت آنها می نشستند. در پایان ‎‏ملاقات مردم با شعار: «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه دار» ‎‏حسینیه را ترک می کردند.‏ (منبع: کتاب تشنه و دریا؛ ص ۱۲۴ – ۱۲۵)

امامی که در برابر ابر قدرت ها ‎‏مثل کوه می ایستادند، وقتی یکی از خانواده ‎‏شهدا ‎‏و یا ‎‏یک برادر جانباز به خدمت ایشان می رسید، بسیار احساس ‎‏عجز و شرمندگی می کردند. این احساس را ‎‏بارها ‎‏اظهار کرده بودند. ‎‏می فرمودند: من احساس حقارت می کنم وقتی پدر شهیدی به دیدار آقا ‎‏می آمد و ما در معرفی او می گفتیم که آقا ‎‏ایشان پدر سه شهید یا ‎‏چهار ‎‏شهید هستند امام حالت شرمندگی به خود می گرفتند.‏ ‏‏از افرادی هم که در راه انقلاب صدمه ای دیده بودند، دلجویی و به ‎‏آنان محبت می کردند.‏

(منبع: خاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی؛ ص ۸۷)

. انتهای پیام /*