نویسنده: سید محمد موسوی بجنوردی

چکیده

یکی از مسائلی که به خصوص در احکام نماز و روزه مطرح می شود این است که هنگام نماز صبح و امساک برای روزه چه زمانی است. این مسأله وقتی که با ایام خاص، مثلا شبهای مهتابی، مقارن شود از حساسیت بیشتری برخوردار می گردد. نویسنده در این مقاله با بررسی آیه و روایاتی که در این خصوص وارد شده است، به بررسی آغاز و پایان وقت نماز صبح می پردازد و در انتها با بیان آرای حضرت امام در این مورد و ارائه روایات مطرح شده از جانب ایشان، نظر خویش را در مورد وقت نماز صبح در شبهای مهتابی بیان می دارد.

کلمات کلیدی

نماز، طلوع فجر، فجر صادق، فجر کاذب، خط افق، روزه، نماز صبح، تبین، شبهای مهتابی، رودخانه جوشان

چـکیده: یکی از مسائلی که به خصوص در احکام نماز و روزه مطرح می شود این است که هـنگام نـماز صـبح و امساک برای روزه چه زمانی است. این مسأله وقتی که با ایام خاص، مثلاً شبهای مـهتابی، مقارن شود از حساسیت بیشتری برخوردار می گردد. نویسنده در این مقاله با بررسی آیه و روایـاتی که در این خصوص وارد شـده اسـت، به بررسی آغاز و پایان وقت نماز صبح می پردازد و در انتها با بیان آرای حضرت امام در این مورد و ارائه روایات مطرح شده از جانب ایشان، نظر خویش را در مورد وقت نماز صبح در شبهای مهتابی بیان می دارد.

کـلیدواژه: طلوع فجر، فجر صادق، فجر کاذب، خط افق، روزه، نماز، نماز صبح، تبین، شبهای مهتابی، رودخانه جوشان.

فجر در لسان آیات و روایات

در اسلام انجام برخی از مناسک، همچون روزه، منوط به معیارهای خاصی است. از جـمله ایـنکه جواز افطار و اکل و شرب در ماه مبارک رمضان، منوط به بیداری افراد بوده است یا اینکه درتمام مدت ماه مبارک رمضان، نکاح بر مردان حرام بوده است و چون این احکام بـرای افـراد پیر و ناتوان و مردان مشکلاتی را به همراه داشته با نزول آیه جدید، ملاک «خواب و بیداری » برداشته شد و به جای آن ملاک «شب و روز» وضع گردید. به این صورت که روزه داری و پرهیز از مـفطرات در طول روز واجب و افطار با دخول شـب جـایز شـد . همین طور نکاح در شبهای ماه مـبارک رمـضان حـلال گردید.

خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می فرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبوُا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمْ الْخَیْطُ الاَبْیَضُ مِنَ الخَیْطِ الاَسَودِ مِن الْفَجْرِ» [بقره: ۱۸۷] «بـخورید و بـیاشامید تـا رشته سپید [بامداد] از رشته سیاه [شب] بر شـما نـمودار گردد». خط ابیض تعبیری زیبا و کنایه از آغاز روز است و خط اسود کنایه از ابتدای شب. در ابتدای همین آیه آمده است کـه: «اُحـِلَّ لَکـُمْ لَیْلَه الصّیامِ الرَّفَثَ اِلی نِسائِکُمْ». در انتهای آن نیز آمده است: «وَاَتمُّوا الصـِیّامَ اِلَی اللَّیْلِ». در کل معنایی که از این آیه استنباط می شود این است که تا فرارسیدن شب از نکاح و خوردن و آشامیدن امـساک کـنید.

مـلاک شب و روز یا لیل و نهار علاوه بر روزه، در مورد سایر احکام، مثل اوقـات نـماز، نیز تشریع گردیده است . در مورد ابتدای وقت نماز صبح، در قرآن و روایات به کلمه فجر اشاره شـده اسـت . از جـمله آیه شریفه که می فرماید: «اِنّ قُرآنَ الْفَجْرِکانَ مَشْهُوداً» [اسراء: ۷۸] یعنی نماز صـبح هـمواره مـقرون با حضور (فرشتگان) است.

در روایات زیادی نیز به کلمه فجر اشاره شده است، از جـمله:

[۱] عـن ابـن ابی عمیر، عن ابن اذینه، عن زراره، عن ابی جعفر(ع) (فی حدیث ) قال: اذا طلع الفجر فـقد دخـل وقت الغداه [حر عاملی: ۲۰۷، ح ۲].

امام باقر (ع) فرمودند که وقت نماز صبح با طـلوع فـجر (یـعنی فجر صادق) داخل می شود. این روایت دارای سند معتبر است و کلینی در کافی و شیخ در تـهذیب و اسـتبصار به آن اسناد کرده اند .

[۲] محمد بن الحسن باسناده عن حسین بن سعید، عن فـضّاله بـن ایـوب، عن العلاء بن رزین، عن محمد بن مسلم قال: قلت لأبی عبدالله (ع): رجل صلّی الفـجر حـین طلع الفجر فقال: لابأس [حر عاملی: ۲۰۸، ح ۴].

از ابی عبدالله در مورد کسی که نـماز صـبح را هـنگام طلوع فجر می خواند سؤال کردند فرمودند: اشکال ندارد.

این روایت صحیحه است و شیخ آن را در تهذیب و اسـتبصار نـقل کـرده است .

[۳] محمد بن الحسن باسناده عن احمد بن محمد، عن احمد بـن مـحمد بن ابی نصر، عن عبدالرحمن بن سالم عن اسحاق بن عمار قال: قلت لابی عبدالله(ع): أخـبرنی عـن أفضل المواقیت فی صلاه الفجر قال: مع طلوع الفجر، ، انّ الله تعالی یـقول «اِنـَّ قُرآنُ الفَجْرِ کانَ مَشهُوداً» یعنی صلاه الفـجر تـشهده مـلائکه اللیل و ملائکه النهار فاذا صلی العبد صـلاه الصـبح مع طلوع الفجر اثبت له مرتین، تثبته ملائکه اللیل و ملائکه النهار [حر عاملی: ۲۱۲، ح ۱].

از حـضرت در مـورد بهترین وقت نماز صبح سـؤال شـد و حضرت فـرمودند زمـان طـلوع فجر، و سپس اشاره به سخن خـداوند مـتعال کردند که نماز صبح در اول فجر مشهود ملائکه است و اگر بنده در آن هنگام نـمازش را بـه جای آورد، دو گروه از ملائکه روز و شب آن را ثبت مـی کنند . این روایت موثقه را کـلینی در کـافی و شیخ در تهذیب و استبصار نقل کـرده اند.

[۴] و فـی (المجالس و الاخبار) باسناده الآتی عن زریق، عن ابی عبدالله (ع) انّه کان یصلّی الغـداه بـغلس عند طلوع الفجر الصادق اول مـایبدو قـبل انـ یستعرض، و کان یـقول: «وَ قـُرآنَ الفَجْرِ اِنَّ قُرآنَ الفـَجْرِ کـانَ مَشْهُوداً» انّ ملائکه اللیل تصعد و ملائکه النهار تنزل عند طلوع الفجر، فانا احبّ ان تـشهد مـلائکه اللیل و ملائکه النهار صلاتی [حر عـاملی: ۲۱۳، ح ۳].

در ایـن روایت بـیان شـده کـه امام صادق(ع) نماز صـبحش را در تاریکی و اول طلوع فجر صادق و قبل از زیاد شدن روشنایی می خواندند و می فرمودند: من دوست دارم که نمازم مـشهود دو دسـته از ملائکه صبح و شب واقع شود کـه مـسلماً مـوجب رحـمت بـیشتر می شود.

فجر صـادق و کـاذب

اما اینکه منظور از «فجر» در لسان آیات و روایات چیست نیاز به تأمل و بررسی بیشتری دارد. چرا که پایـان شـب و طـلوع صبح دو نور در آسمان پدید می آید که یـکی را فـجر اول و دیـگری را فـجر ثـانی مـی گویند .

فجر اول، خطی بسیار نورانی و مستطیل شکل است که از سطح افق جدا شده و در آسمان پدیدار می گردد و بسیار سریع از بین می رود. این فجر به فجر کاذب نیز معروف اسـت و بعد از زوال آن، تاریکی، آسمان را فرا می گیرد؛ اما پس از چند دقیقه، به تدریج از سطح افق، نوری بسیار ضعیف با حالت جوشان پدیدار می گردد که با گذشت زمان، لحظه به لحظه افزایش می یابد تـا حـدّی که به منزله رودخانه ای در حال جریان می شود که از آن به فجر ثانی یا فجر صادق تعبیر می گردد.

در عرف عرب، منظور از ابتدای صبح و ظهور خط ابیض، طلوع فجر ثانی است. در روایـات نـیز برای تجدید زمان نماز صبح و سایر اعمال عبادی به فجر صادق و فجر کاذب و ویژگیهای آنها اشاره شده است . مثلاً فجر کاذب به ذنـب السـرطان یا دم روباه تشبیه شده کـه زود زوال مـی یابد. فجر صادق به النهر  السوراء یا رودخانه در حال جریان تشبیه شده که ابتدای وقت نماز صبح است .

در مورد فجر صادق و کاذب روایاتی بیان گـردیده کـه از میان آنها چند روایـت را ارائه مـی نماییم:

[۱] عن علی بن عطیه عن ابی عبدالله(ع) انه قال الصبح (الفجر) هو الذی اذا رأیته کان معترضاً کانه بیاض نهر سوراء [حر عاملی: ۲۱۰، ح ۲].

در این روایت فجر صادق به نهر سفید جـوشان تـشبیه شده است. این روایت بسیار معتبر است و در همه کتب اربعه توسط شیخ کلینی و شیخ صدوق و شیخ طوسی ــ قدس سرهم ــ نقل شده است.

[۲] و روی انَّ وقت الغداه اذا اعترض الفجر فأضاء حسناً، و امـّا الفـجر الذی یشبه ذنـب السرطان فذاک الفجر الکاذب، و الفجر الصادق هو المعترض کالقباطی [حر عاملی: ۲۱۰، ح ۳].

در این روایت تفاوت فجر اول یا فـجر کاذب و فجر ثانی یا فجر صادق بیان شده است. بنابر روایـت در فـجر کـاذب، نور و روشنایی زیادی ظاهر می شود که سریع از بین می رود این روایت شبیه روایت دم روباه یا ذنب السـرطان  اسـت، ولی بعد از آن نوری پدید می آید که به تدریج روشنایی آن زیاد می شود که فجر صـادق اسـت و ابـتدای وقت نماز صبح می باشد.

[۳] عن سعد بن عبدالله، عن احمد بن محمد بن عیسی، عـن علی بن حدید و عبدالرحمن بن ابی نجران جمیعاً عن حماد بن عیسی، عـن حذیر بن عبدالله، عـن زرارهـ، عن ابی جعفر(ع) قال: کان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یصلی رکعتی الصبح و هی الفجر اذا اعترض الفجر و اضاء حسناً [حر عاملی: ۲۱۱، ح ۵].

امام باقر(ع) فرمودند که شیوه نبی اکرم (ص) این بوده که نـماز صبح را در وقت فجر ثانی به جای آورند، زمانی که نور در آسمان پخش شده باشد . این روایت را شیخ طوسی ــ قدس سره ــ در تهذیب و استبصار نقل می کند.

[۴] عن محمد بن علی بن محبوب، عن احـمد بـن محمد بن عیسی، عن حسین بن سعید، عن فضاله، عن هشام بن الهذیل عن ابی الحسن الماضی(ع) قال: سألته عن وقت صلاه الفجر فقال: حین یعترض الفجر فتراه مثل نـهر سـوراء[حر عاملی: ۲۱۲، ح ۶].

امام موسی بن جعفر (ع) نیز ابتدای وقت نماز صبح را طلوع فجر ثانی می داند و آن را به نهر سوراء تشبیه می فرماید. این روایت را شیخ طوسی در تهذیب و استبصار نقل می کند.

آغاز و پایـان وقـت نماز صبح

البته در مورد تقارن ابتدای وقت نماز صبح با طلوع فجر ثانی، بین مسلمین اجماع و اتفاق نظر وجود دارد و حتی این مسأله از ضروریات فقه شیعه به شمار می آید . امـا آنـچه مـورد اختلاف بین شیعه و سنّی و حـتی مـورد اخـتلاف بین خود شیعیان است در مورد انتها و غایت وقت نماز صبح است که نظرات ذیل در مورد آن مطرح شده است:

۱ـ برخی از فقهای عـظام بـا اسـتناد به برخی روایات، انتهای وقت نماز صبح را طـلوع حـمره مشرقیه می دانند. از جمله این روایت:

عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن یزید بن خلیفه، عن أبی عبدالله(ع) قـال: وقـت الفـجر حین یبدؤ حتی یضیء [حر عاملی: ۲۰۷، ح ۳].

کلمه «حتی » نشان دهنده غـایت نماز صبح یعنی «پدید آمدن حمره مشرقیه» است. این روایت را شیخ کلینی در کافی و شیخ طوسی در تهذیب و استبصار نـقل کـرده اند.

۲ـ بـرخی دیگر از فقهای عظام با استناد به روایتهای دیگر، زمان جواز اتـیان نـماز صبح را توسعه داده و آن را از طلوع فجر ثانی تا طلوع شمس می دانند . از جمله این روایت:

عن احـمد بـن مـحمد بن عیسی، عن عبدالله بن المغیره، عن موسی بن بکر، عن زراره، عـن ابـی جـعفر(ع) قال: وقت صلاه الغداه ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس [حر عاملی: ۲۰۸، ح ۶].

حـضرت بـاقر (ع) وقـت نماز صبح را ما بین طلوع فجر و طلوع خورشید می داند. این روایت را شیخ طوسی در تـهذیب و اسـتبصار نقل می کند.

۳ـ برخی نیز، از جمله شیخ الطائفه، قائل به تفصیل بین حالت اخـتیار و اضـطرار شـده اند. اینان طلوع حمره مشرقیه را انتهای وقت نماز صبح برای فرد مختار، و طلوع شمس را انـتهای وقـت نماز صبح برای فرد مضطر می دانند. یعنی اگر فردی مختار بوده ولی عمداً نـمازش را تـا بـعد از طلوع حمره مشرقیه به تأخیر بیندازد، نمازش قضا خواهد بود. اما اگر فردی مضطر بـوده یـا دارای عذری باشد (اعم از خواب، گرفتاری، فراموشی و ...) زمان جواز اتیان نماز صبحش تـا طـلوع شـمس توسعه می یابد.

در بین فقهای عامه، شافعی در کتاب الام و احمد بن حنبل، امام حنابله، قائل بـه ایـن نـظر هستند. روایاتی که ظاهراً این نظر را تأیید می کنند به قرار زیر مـی باشند:

[۱] مـحمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن ابن ابی عمیر، عن حماد عن الحـلبی عـن ابی عبدالله(ع) قال: وقت الفجر حین ینشق الفجر الی ان یتجلل الصبح السماء و لایـنبغی تـأخیر ذلک عمداً ولکنّه وقت لمن شغل او نسی او نـام [حـر عـاملی: ۲۰۷، ح ۱].

در این روایت صحیحه، بکار رفتن واژه ینشق، از مـصدر انـشقاق، در مورد فجر صادق برای آن است که در فجر صادق نور موجود در افق دائماً در حـال زیـاد شدن می باشد، برخلاف فجر کـاذب کـه نور عـمودی مـوجود در افـق در ابتدا زیاد بوده ولی خیلی سریع زایـل مـی گردد.

طبق این حدیث شریف ابتدای وقت نماز صبح، طلوع فجر ثانی، و انـتهای آن تـا زمان روشن شدن هواست که فـقها از آن به طلوع حمره مـشرقیه تـعبیر می کنند. این زمان حدوداً نـیم سـاعت پس از طلوع فجر صادق می باشد. تأخیر نماز تا بعد از این زمان جایز نیست، مـگر درمـورد کسی که مشغول کاری بـوده یـا فـراموش کرده و یا در خـواب بـوده باشد که بعد از طـلوع حـمره مشرقیه هم می تواند نماز را به جای آورد. این مطلب کنایه از توسعه وقت نماز صبح در حـالت اضـطرار است.

[۲] عن النضر و فضاله عن ابـن سـنان یعنی عـبدالله عـن ابـی عبدالله (ع) قال لکل صـلاه وقتان، و اول الوقتین، افضلهما و وقت صلاه الفجر حین ینشق الفجر الی ان یتجلل الصبح السماء و لاینبغی تأخیر ذلک عـمداً و لکـنّه وقت من شغل او نسی او سهی او نـام ... [حـر عـاملی: ۲۰۸، ح ۵].

در ایـن روایـت نیز وقت نـماز صـبح تا طلوع حمره مشرقیه دانسته شده و بعد از آن را برای افراد مضطر جایز دانسته است.

[۳] عن سعد بـن عـبدالله، عـن احمد بن الحسن، عن عمرو بن سـعید عـن مـصدق، عـن عـمار بـن موسی، عن ابی عبدالله(ع) فی  الرجل اذا غلبته عینه او عاقه امر او یصلی المکتوبه من الفجر ما بین أن یطلع الفجر الی ان تطلع الشمس و ذلک فی المکتوبه خاصه [حر عاملی: ۲۰۸، ح ۷].

لسـان این روایت موثقه، در مورد شخص مضطری است که مریض شده یا خواب مانده یا دچار گرفتاری شده است . او تا طلوع آفتاب فرصت دارد که نماز صبحش را به جای آورد.

با بررسی کـل روایـات و لحاظ شرایط مختلف در متن آنها و بر طبق صناعت علمی و جمع روایی و آیات مشخص می شود که وقت نماز صبح از ابتدای طلوع فجر ثانی تا طلوع خورشید می باشد و اگر نماز بـه هـر دلیلی چه از روی اختیار و چه از روی اضطرار و چه از روی فراموشی و چه عمداً یا سهواً تا طلوع حمره مشرقیه اتیان نشود، بعد از آن نیز مجزی می باشد. مسلّم اسـت کـه وقت فضیلت نماز صبح تـا طـلوع حمره مشرقیه است و لذا می توان قائل شد که وقت فضیلت نماز صبح از طلوع فجر تا طلوع حمره مشرقیه، و وقت اجزای آن، از بعد از طلوع حمره مشرقیه تـا طـلوع شمس می باشد. کما ایـنکه در تـأیید این نظر و بیان وقت فضیلت نماز صبح، روایات دیگری نیز وجود دارد. از جمله روایتی که در مورد امام صادق(ع) وارد شده است که حضرت نماز صبحش را در تاریکی و هنگام طلوع فجر و قبل از زیاد شـدن روشـنایی می خواندند [حر عاملی: ۲۱۳، ح ۳].

شبهای مهتابی

گاهی در برخی از شبها ماه در سمت شرق آسمان قرار می گیرد و تمایلش به سمت افق بیشتر می شود، در نتیجه نور ماه موجب هلاک بیاض فجر می گردد . لذا احتمال غـلبه ایـن نور بـر نور فجر صادق در شبهای بیستم به بعد بیشتر از شبهای دیگر است. به این شبها، شبهای مهتابی یـا لیالی مُقمره می گویند.

اگر ملاک ابتدای نماز صبح «تبین» طلوع فـجر بـاشد و یـکی از شبهای مهتابی فرا رسد و نور فجر صادق، مقهور نور ماه گردد طلوع فجر صادق چگونه احراز می شود؟ نـماز  صـبح را چه زمانی باید به جا آورد؟ امساک از خوردن و آشامیدن در ماه مبارک رمضان چه حـکمی دارد؟ آیـا در چـنین شبهایی باید منتظر ماند تا نور صبح یا فجر صادق بر نور ماه غلبه کـند یا خیر؟

چنانچه پیشتر ذکر شد در قرآن کریم آیه ای هست که به این مـعنا دلالت می کند: «کُلُوا وَ اشْرَبوُا حـَتّی یـَتَبَیَّنَ لَکُمْ الْخَیْطُ الاَبْیَضُ مِنَ الخَیْطِ الاَسَودِ مِن الْفَجْرِ» ‍‍[بقره: ۱۸۷]. همچنین، شیخ کلینی در کافی روایتی آورده است که مکاتبه علی بن مهزیار را نقل می کند:

محمد بن یعقوب، عن علی بن محمد، عن سـهل بن زیاد، عن علی بن مهزیار قال: کتب ابوالحسن بن الحصین الی ابی جعفر الثانی(ع) معی: جعلت فداک قد اختلف موالؤک (موالیک) فی صلاه الفجر، فمنهم من یصلی اذا طلع الفجر الاول المستطیل فـی السـماء منهم من یصلی اذا اعترض فی اسفل الافق و استبان و لست اعرف افضل الوقتین فاصلی فیه، فان رأیت ان تعلمنی افضل الوقتین و تحده لی، و کیف أصنع مع القمر و الفجر لایتبین (تبین) معه، حـتی یـحمر و یصبح و کیف اصنع مع الغیم و ما حد ذلک فی السفر و الحضر فعلت ان شاء الله، فکتب (ع) بخطه و قرأته: الفجر، یرحمک الله، هو الخیط الابیض المعترض و لیس هو الابیض صعدا، فلا تصلّ فی سـفر و لاحـضر حتی تبینه، فان الله تبارک و تعالی لم یجعل خلقه فی شبهه من هذا، فقال: «کُلُوا وَ اشْرَبوُا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمْ الْخَیْطُ الاَبْیَضُ مِنَ الخَیْطِ الاَسَودِ مِن الْفَجْرِ» فالخیط الابیض هو المعترض الذی یـحرم بـه الاکـل و الشرب فی الصوم، و کذلک هـو الذی یـوجب بـه الصلاه [حر عاملی: ۲۱۰، ح ۴].

از امام رضا (ع) در مورد وقت فضیلت نماز صبح سؤال شده است و اینکه عده ای در فجر اول و برخی دیگر در فجر ثانی آن را بـه جـای مـی آورند، پرسیده شده است که کدام وقت افضل است؟ هـمچنین ایـنکه در شبهای مهتابی که ماه در آسمان است و نور آن بر نور فجر غلبه دارد یا در شبهای ابری و در سفر و حضر، با توجه بـه چـه مـلاکی باید نماز صبح را به جای آورد؟ امام(ع) فرمودند که فجر هـمان خط سفید چسبیده به افق است که حالت جوشان دارد و در سفر و حضر و در هر شرایطی باید طلوع فجر تبین گـردد تـا بـتوان نماز صبح را به جای آورد.

از مجموع این آیات و روایات مشخص می شود که ضـابطه ای کـه برای جواز اتیان نماز صبح بیان می شود، «تبین طلوع فجر» است. حال باید دید که «تـبین » بـه چـه معنایی است؟ آیا به عنوان جزئی از موضوع مطرح می شود، یعنی آیا فجر خـود خـیط ابـیض نیست، بلکه خیط ابیض به انضمام تبین می باشد یعنی تبین خیط ابیض مدّ نـظر اسـت یـا نه؟ به عبارت دیگر، آیا تبین موضوعیت دارد یا طریقیت؟

امام راحل ــ قدس سره ــ معتقد است کـه تـبین موضوعیت دارد و جزئی از موضوع می باشد، لذا تبین باید فعلی باشد. در نتیجه، فجر ثانی باید بـرای تـک تـک افراد تبین گردد. تبین در اینجا یعنی رؤیت با چشم از طریق حس. ایشان به روایـاتی چـند تمسک کرده اند، از جمله:

الف) روایت مکاتبه علی بن مهزیار که شیخ کلینی در کافی نـقل کـرده و قـبلاً بیان شد که حضرت ملاک و ضابطه را بیان می کند که در هر شرایطی باید طلوع فجر ثـانی (خـط چسبیده به افق) برای شما تبین گردد.

ب) شیخ صدوق در من لایحضره الفـقیه نـقل مـی کند:

عن محمد بن علی بن حسین باسناده عن عاصم بن حمید عن ابی بصیر لیـث المـرادی قـال: سألت ابا عبدالله(ع) فقلت: متی یحرم الطعام علی الصائم و تحل الصلاه صـلاه الفجر؟ فـقال(ع): اذا اعترض الفجر فکان کالقبطیه البیضاء، فثم یحرم الطعام علی الصائم و تحل الصلاه، صلاه الفجر [حر عـاملی: ۲۰۹، ح ۱].

از امـام صادق(ع) سؤال شد که در چه هنگامی شخص روزه دار باید از خوردن و آشامیدن امساک کـند و در چـه وقتی می توان نماز صبح را خواند؟ حضرت فرمودند: وقـتی که فـجر در افـق پدید آمد یعنی زمانی که به مـثابه لبـاس خیلی نازک سفید رنگ گردید در آن هنگام اکل و شرب بر صائم ممنوع و زمان خـواندن نـماز صبح می باشد.

ج) شیخ صدوق در مـن لایـحضره الفقیه نـقل مـی کند «عـن علی بن عطیه عن ابی عـبدالله(ع) انـه قال الصبح هو الذی اذا رأیته کان معترضاً کانه بیاض نهر سوراء» [حر عـاملی: ۲۱۰، ح۲]. حـضرت در این روایت، فجر را به رودخانه سـوراء تشبیه می کند.

امام راحـل ــ قـدس سره ــ با استناد به ایـن  مـوارد می فرمایند که چون امام معصوم(ع) در روایت فرموده اند که «کالقبطیه البیضاء» یا «بیاض نـهر سـوراء » پس دیدن با چشم و رؤیت حـسی مـلاک مـی باشد. بنابراین تبین طـلوع فـجر در صورتی محقق خواهد شـد کـه با چشم دیده شود. اما این نظر مورد پذیرش نمی باشد و از جهاتی چند مورد اشـکال اسـت، چرا که اگر تبین موضوعیت داشـته و رؤیـت با چـشم مـلاک بـاشد:

۱ـ لازمه اش آن است که در روایـت علی بن مهزیار احراز طلوع فجر در شبهای ابری و یا مهتابی ممکن نباشد که در نتیجه لازم مـی آید کـه امام ملاکی را بیان کرده باشد کـه پاسـخگوی هـمه شـرایط نـیست.

۲ـ اگر در چنین شـرایطی بـخواهیم صبر کنیم تا روشنی هوا را با چشم رؤیت کنیم و بعد از دیدن، علم و یقین برای ما حـاصل شـود در بـسیاری از شبها، فضیلت نماز اول وقت صبح را از دست خـواهیم داد.

۳ـ در بـرخی از شـهرها از جـمله شـهر تـهران حتی در مکانهای مرتفع ولو آنکه آسمان ابری یا مهتابی هم نباشد ولی به دلیل وجود چراغهای پرنور و یا آلودگی هوا، رؤیت فجر با چشم ممکن نیست.

۴ـ اگر رؤیت بـا چشم ملاک باشد، در این صورت انسان کوری که تبین حسی ندارد چگونه تکالیف خود را به جای آورد؟

۵ـ ذکر «القبطیه البیضاء» یا «بیاض نهر سوراء» و سایر تشبیهات در متن روایات، به منزله امـاره ای اسـت برای علم به حصول طلوع فجر، و در امارات رؤیت خود اماره با حس و چشم ملاک نمی باشد.

۶ـ عدم رؤیت طلوع فجر دلیل بر عدم طلوع فجر نیست . فجر یک واقعیتی تـکوینی و تـابع حرکت وضعی زمین می باشد نه یک امر قراردادی و اعتباری. این واقعیت تکوینی ــ چه با چشم دیده شود، چه دیده نشود، چه هوا صـاف بـاشد، چه مهتابی و چه ابری ــ رخ خـواهد داد و حـرکت زمین، افقهای مختلفی را در شهرهای مختلف ایجاد خواهد کرد. لذا طلوع فجر در مکانهای مختلف، متفاوت می باشد. به عبارت دیگر، فجر یک واقعیتی است و دانستن و تبین آن چـیز دیـگر. فجر عبارت است از نـفس خـیط ابیض در افق و تبین، طریق و راه رسیدن به آن می باشد و خودش موضوعیتی ندارد.

۷ـ هدف شارع مقدس از حجت دانستن علم و امارات، به سختی انداختن مردم نبوده است. ولی اگر تبین را به معنی رؤیت حـسی بـگیریم و از طرفی خطاب عام آیه را لحاظ کنیم که «کُلُوا وَ اشْرَبوُا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمْ الْخَیْطُ الاَبْیَضُ مِنَ الخَیْطِ الاَسَودِ» این خطاب عام انحلالی، آحاد مکلفین را در خارج در برمی گیرد و به عدد افراد خارج بـه خـطابات متعدده مـنحل گشته و متوجه تک تک افراد می شود. در نتیجه، هر فردی از آحاد مسلمین باید خیط ابیض را تبین کند و آن را بـا چشم خویش رؤیت نماید.

پس تبین به معنای دیدن حسی و رؤیت بـا چـشم نـیست، بلکه به معنای پیدایش و حصول علم و اطمینان است.کما اینکه در عرف عرب نیز «حتی یتبین الامر» بـه  مـعنای آشکار شدن مطلب و حصول علم نسبت به آن می باشد. لذا مفهوم آیه و روایات آن است کـه هـرگاه از طـرق مختلف از جمله امارات، برای شما علم به طلوع فجر حاصل شد، نماز صبح را به جـای آورید. بنابراین در شبهای مهتابی و مُقمره نیازی به تأخیر انداختن نماز به منظور رؤیـت حسی طلوع فجر نـمی باشد.

و الله العـالم و الحمدلله رب العالمین

منابع

- قرآن کریم.

- حر عاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه . جلد ۴. چاپ اول. قم: لاحیاء التراث.

. انتهای پیام /*