امام خمینی (س) پر برکت ترین نسل کوثر در جهان معاصر

پدیدآورنده (ها): پاک نیا تبریزی، عبدالکریم

نخست به تفسیری کوتاه از کوثر در منظر مفسران نامدار جهان اسلام می پردازیم که مشروح آن در بحث قبلی آمده است:

کوثر در قرآن

خداوند سبحان در یکصد و هشتمین سـوره قرآن؛ یعنی سوره کوثر از اعطای کوثر به حضرت محمد سخن گفته است. همچنان که می دانیم بسیاری از مفسران قرآن، در تفسیر این سوره یکی از معانی کوثر را نسل پربرکت و ماندگار حضرت فاطمه دانسته اند، که علاوه بر امامان مـعصوم (ع)، رهـبران شایسته، علمای فرزانه و شخصیتهای ممتازی از نسلِ پاکِ فاطمی، در طول تاریخ به جوامع مختلف بهره ها رسانده اند.

خداوند در این کوچک ترین سوره قرآنی، بزرگترین و مهم ترین پیام خود را بیان می کند، و در مورد حضرت زهرا دو خبر غیبی می دهد که هـر دو مـلازم هم و از معجزات مهم کلام وحی هستند، و در پاسداری از حریم فرهنگ قرآن نقش بزرگی ایفا می نماید: ۱. فراوانی و بقای نسل رسول خدا از طریق حضرت فاطمه؛ ۲. ابتر بودن نسل مخالفین پیامبر (ص) در مقابل نسل حـضرت زهـرا.

شیخ طبرسی ـ مشهورترین مفسر عالم تشیع در ـ مجمع البیان در شأن نزول سوره کوثر و در مورد واژه «کوثر» می نویسد: «برخی بر این باورند که کوثر به معنای زیادی و فراوانی نسل و فرزند است. این معنا در نسل پاک پیامبر (ص) و فـرزندان فـاطمه آشکار گشته، به گونه ای کهـ امـروزه شـمارش آنان امکان پذیر نیست و این برکت تا روز رستاخیز ادامه خواهد داشت. (مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، انتشارات ناصر خـسرو، تـهران، ۱۳۷۲ ش، ج ۱۰، صـ ۸۳۶، در ذیل آیه)

شیخ ابو الفتوح رازی، مفسر بزرگ شیعی و از متکلمان امـامیه در سـده ششم هجری که کهن ترین و مشروح ترین تفسیر شیعی به فارسی را عرضه کرده بر این باور است که از مهم ترین معانی کوثر، فرزندان پیامبر (ص) از نسل حـضرت فـاطمه هـستند. او در معنای کوثر می گوید: «یعنی دل تنگ مکن از آنچه تو را أبتر مـی خوانند، که ما تو را کثرتی دهیم در عقب و نسل و فرزندان، که بر زمین بقعه ای و خطه ای نماند، الا آنجا جماعتی از فرزندان تو بـاشند. نـبینی کهـ روز طفِّ کربلا که آن جماعت اهل البیت را بکشتند از فرزندان حسین (ع)، جز علی اکبر ـ زینـ العـابدین (ع) و وجود مقدس امام محمد باقر که کودکی بیش نبود نماند. خدای تعالی تنها از نسل او عالم را پر کرد. اکنون تو شـکر کنـ خـدای را و نماز بخوان و روز عید شتر بکش، که دشمنان و عَیّابان تو ابتر و دنبال بریده خـواهند بـود، تـا از آنان که این گفتند، در جهان ایشان را و اَعقاب ایشان را اثر نماند. » (روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ابـو الفـتوح حسین (ع) بن علی رازی، نشر بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ ق، ج ۲۰، ص ۴۲۸.)

علامه طباطبایی نـیز مـی فرماید: «عبارات این سوره و قرائن و دلالات آن روشن می کند که مقصود از «کوثر» فرزندان و ذرّیّه های حضرت زهرا اسـت، و این سـوره یکی از مـعجزات قرآن در عرصه پیشگویی و آگاهیهای غیبی است. » (المیزان فی تفسیر القرآن، علامه سید محمد حسین (ع) طـباطبایی، انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق، ج ۲۰، ص ۳۷۱.)

فخر رازی ـ مفسر بزرگ اهل سنت ـ نیز در مورد یکی از معانی کوثـر مـی گوید: مـنظور از کوثر فرزندان پیامبر (ص) از طریق حضرت فاطمه است؛ زیرا این سوره در ردّ کسانی نازل شده است که پیامبر (ص) را بـه خـاطر نداشتن فرزند مورد طعن و شماتت قرار می دادند، به این جهت معنای آیه این اسـت کهـ خـداوند برای تو فرزندان و نسلی عنایت می کند که در طول تاریخ جاویدان خواهند ماند. وقتی به تاریخ پرفـراز و نـشیب اسـلام نگاه می کنیم، می بینیم افراد زیادی از نسل پیامبر (ص) (به شهادت رسیده اند؛ اما جهان هـمچنان شـاهد افزایش نسل پیامبر (ص) از طریق حضرت فاطمه است، و چه تعداد از آنان از بزرگان و متفکرین جهان بشریت هستند، کسـانی هـمانند: امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا (و محمد نفس زکیه در مـیان آنـان هستند. » (مفاتیح الغیب، تفسیر کبیر، فخر رازی، ج ۳۲، صـ ۳۱۳.)

سـید مـحمود آلوسی بغدادی ـ از مفسران نامدار اهل سنت ـ در تـفسیر اجـتهادی و عرفانی خود می نویسد: «می توان یکی از معانی کوثر را زیادی فرزندان رسول گرامی اسلام دانست؛ زیرا که عیبجویی دشـمنان در ارتـباط با فقدان فرزند آن حضرت بـوده اسـت. » او در معنای این آیه مـی گوید: «ای رسـول مـا! دشمن تو هر که باشد، ابتر و دم بـریده خـواهد بود، و نسل و یادش تداوم نخواهد داشت؛ امّا نسل و ذریه و یاد و نام و فضایل تو، توسط فـرزندانت تـا روز قیامت باقی خواهد بود. » (روح المعانی فـی تفسیر القرآن العظیم، آلوسـی سـید محمود، نشر دار الکتب العلمیه، بـیروت، ۱۴۱۵ ق، ج ۱۵، صـ ۴۸۱ و ۴۸۲.)

قاضی ناصر الدین عبد الله بن عمر بیضاوی، از دیگر مفسران برجسته اهل سنت (عبد الله بـن عـمر بن محمد بیضاوی شیرازی، از دانـشمندان و اسـاتید بـزرگ آذربایجان و قاضی القـضاه شـیراز، وی در تبریز به سال ۶۸۵ هـجری قـمری وفات نمود و در همانجا مدفون گردید.) در تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل»، که به «تفسیر بیضاوی» مـعروف اسـت، به این معنای کوثر اشاره نموده و زیادی فـرزندان و پیروان حـضرت رسول را در شـمار مـعانی کوثـر ذکر کرده است. (أنوار التنزیل و أسـرار التأویل، عبد الله بن محمد بن علی بیضاوی شیرازی، نشر دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ ق، ج ۵، ص ۳۴۲.)

بـا تـوجه به سخنان فوق، پیام این سوره شریفه خـیلی روشـن اسـت کهـ: خـداوند به پیامبر (ص) ش نـسل سـرفرازی ارزانی خواهد فرمود که در طول قرون و اعصار به یادگار بمانند و همچنانکه در تاریخ مشاهده می کنیم، با وجود اینـکه چـقدر از خـاندان وحی و رسالت را بخاطر دفاع از ارزشهای انسانی و اسـلام بـه خـاک و خـون کشـیدند؛ امـّا همچنان جهان از نسل پیامبر (ص) آکنده است که در آسمان اسلام و جهان می درخشند؛ در حالی که از دشمنان کینه توز و بداندیش پیامبر (ص) همچون «امویان» کسی که شایسته نام بردن باشد، باقی نمانده است.

هـمچنانکه مفسرین بزرگ گفته اند: آیه اِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْاَبْتَرُ صریح ترین قرینه می باشد که مراد از کوثر، حضرت فاطمه زهرا است؛ زیرا در مقابل ابتر، بهترین معنا برای کوثر، فرزندان بیشماری است که در طول تاریخ مصداق کامل خـیر کثـیر می باشند که رسالت رسول از طریق فرزندان فاطمه و اوصیا در جهان بشریت باقی مانده و خواهند ماند.

تلاش بیهوده دشمنان

طبق وعده خداوند متعال در قرآن، تلاشهای دشمنان اسلام در مقابله با شخصیتهای اسلامی و مـعارف الهـی راه به جایی نخواهد برد. قرآن در این زمینه می فرماید: یُرِیدُونَ اَنْ یُطْفِؤُوا نُورَ الله بِاَفْوَاهِهِمْ وَ یَاْبَی الله اِلَّا اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ؛ (توبه / ۳۲.) «آنها مـی خواهند نـور خدا را با دهان خود خـاموش کنـند؛ ولی خدا جز این نمی خواهد که نورش را کامل کند، هر چند که کافران نپسندند. »

هم چنانکه بعد از رحلت پیامبر (ص) گرامی اسلام هنگامی که دخترش صدیقه طاهره، سر در بستر شهادت نـهاد، تـنها دو پسر به نام «حـسن و «حسین (ع)» و دخترانی به نام «زینب» و «امّ کلثوم» از او به یادگار ماند، و پس از مدتی هم رخداد غمبار عاشورا رخ داد و تمام فرزندان امام حسین (ع)، جز امام چهارم (ع)، و از فرزندان امام حسن (ع) ـ طبق برخی روایات ـ هفت تن و از «زینب نـیز دو فـرزندش به شهادت رسیدند و از دختر دیگر آن حضرت هم ـ طبق قول مشهور ـ فرزندی به یادگار نماند.

پس از حادثه دردناک عاشورا، رخدادهای ناگوار دیگری پدید آمد و کشتارها و خونریزیها از نسل پاک پیامبر (ص) ادامه یافت. رخـداد سـهمگین «حَرِّۀ» تـا شهادت «زید شهید» و یارانش، و حادثه «فخ» تا تار و مار و آواره ساختن «علویان یکی از پی دیگری به وقوع پیوست؛ اما با هـمه این جنایات و سفاکیهای سیاهکاران اموی، نسل پاک و سرفراز پیامبر (ص) به حیات افتخارآفرین خـویش ادامـه داد.

پس از امـویان نوبت به عباسیان رسید. آنان نیز در بیداد و شقاوت و پیکار بی رحمانه با فرزندان حضرت زهرای اطهر و تلاش در ریشه کن سـاختن آنـان، چیزی کم نگذاشتند. مبارزه آنان با خاندان وحی و رسالت به ظالمانه ترین ابعاد و بدترین و بـی رحمانه ترین اشـکال، بـه مدت دو قرن ادامه یافت که جنایات هولناک خود را با شهادت حضرت عسکری (ع) به اوج رساندند؛ اما بـا تمام شقاوتهای امویان و عباسیان نسل پاک پیامبر (ص) از طریق حضرت فاطمه رو به فزونی نهاد و بـسان مشعل درخشانی نورافشانی کرد.

پسـ از عـباسیان «صلاح الدین ایوبی» و دار و دسته اش آمدند و آنان نیز در کشتار خاندان پیامبر (ص) و نابود ساختن راه و رسم شیعیان، سیاست شوم امویان و عباسیان را پی گرفتند. برای نمونه: در مغرب عربی به چنان کشتارهای دسته جمعی دست یازیدند که انـسان از شنیدن گزارش آن جنایتها در حق پیروان و بستگان اهل بیت (ع) به خود می لرزد؛ اما با وجود این کشتارها خداوند در نسل پاک و سرفرازش بانوی برکت قرار داد و او را چشمه جوشان خیر فراوان و برکات بسیار ساخت. (فاطمه زهراء از ولادت تا شـهادت، سـید محمد کاظم قزوینی، نشر مرتضی، سال ۱۳۷۷، ص ۱۱۶.)

بارزترین جلوه کوثر

ستارگان درخشان نسل کوثر همواره در آسمان جوامع اسلامی نورافشانی کرده و شاهراه چراغ هدایت شده اند. افزون بر وجود یازده امام معصوم (که افتخار جـهان بـشریت و مایه هدایت انسانهای جهان هستی هستند، وجود حضرت مهدی (عج) است که همواره به مادرش فاطمه زهرا افتخار کرده و می فرماید: «فِی ابْنَه رَسُولِ الله لِی اُسْوَه حَسَنَه؛ (الغیبه، شیخ طوسی، مؤسسه معارف اسـلامی، قـم، ۱۴۱۱ ق، ص ۲۸۵؛ بحار الأنوار، علامه محمد باقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ق، ج ۵۳، ص ۱۷۸.) دختر رسول خدا برای من الگوی نیکو و شایسته است. » جهان هستی مدیون وجود آن گرامی بوده و خواهد بود.

و هـمچنین فـرزندان و نـوادگان ائمه اطهار (ع) چه در آن زمان و چـه بـعد از عـصر ائمه و چه در حال زنده بودن و یا بعد از مرگشان، همگی افتخار جهان اسلام و مایه خیر و برکت عالمیان بوده اند. ستارگانی همچون: سید رضی، سـید مـرتضی، سـید بن طاوس، سید نعمت الله جزائری، سید محمد مـجاهد، سـید علی خان کبیر، سید بحر العلوم، سید جواد عاملی، سید محمد باقر شفتی، سید عبد الله شُبّر، سید محمد کاظـم یزدی، سـید مـحمد حسن شیرازی معروف به «میرزای شیرازی»، سید جمال الدین اسد آبـادی، سید حسن مدرس، سید شرف الدین عاملی، سید عبد الحسین (ع) لاری، سید محسن حکیم، آیت الله بروجردی، سید محسن امین، سید ابـو الحـسن اصـفهانی، شهید نواب صفوی، علامه طباطبایی، آیت الله خوئی، سید محمد باقر صـدر، سـید محمد باقر حکیم، آیت الله مرعشی نجفی، حضرت آیت الله خامنه ای، سید حسن نصر الله و صدها عالم، دانشمند، فـقیه، شـاعر، حـاکم و سیاستمدار اندیشمند از سادات، همه از برکات وجودی حضرت زهرا هستند که عالم هستی از وجـودشان بـهره مند بـوده و هست.

امّا در این میان وجود یگانه دوران، حضرت امام خمینی (س) شایسته ترین یادگار کوثر، درخشش ویژه ای در تـغییر سـرنوشت جـهان معاصر دارد که سمت حرکت تاریخ را به سوی اهداف مقدس اسلامی و الهی سرعت بخشید و احـیاگر انـدیشه های وحیانی مکتب اسلام و جهان معاصر شد.

امام خمینی (س) به عنوان بارزترین مصداق نـسل کوثـر کهـ خود یکی از معجزات قرآن در عصر حاضر است، تمام خدمات و منویات و اندیشه هایش را برگرفته از قرآن می داند که مـا در این فـرصت، محورهای وحیانی تفکر آن گرامی را به مخاطبان ارجمند تقدیم می کنیم:

الف. قیام برای خدا

امـام خمینی (س) یکی از مـهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی را قیام به خاطر خدا و به دست آوردن رضای حق تعالی می دانست و اینـ عـامل مهم را از همان آغاز نهضت خویش، در مناسبتهای مختلف ابراز نمود. آن بزرگوار گام نـخستین مـبارزه اش را در سـال اول نهضت با این آیه شریفه آغاز کرد: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَه أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی وَ فُرادی ثُمَّ تـَتَفَکَّرُوا مـا بـِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّه إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ (سبأ / ۴۶) ; «بگو بـا امـت که من به یک سخن شما را پند می دهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا، دو نفر دو نفر با هـم یـا هر یک یک تنها در امر دینتان قیام کنید. درباره من عقل و فکرت کار بندید تـا بـخوبی دریابید که صاحب شما امت را جنون نیست؛ او رسـولی اسـت که شـما را از عذاب می ترساند. »

امام در توضیح این آیه می نویسد: «قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه های گوناگون عالم طبیعت رهانده

 خلیل آسا درِ علم الیقین زن ندای لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ زن

قیام للَّه است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند. قیام برای خداست که خاتم النبیین- صلی الله علیه و آله- را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی رساند.» (صحیفه امام، ج ۱، ص۲۱)

و در جـای دیگر فرمود:

«تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی وَ فُرادی؛ موعظه یک موعظه است، یک موعظه. می فرماید که به آنها بگو که یک موعظه من دارم- یعنی خدا یک موعظه دارد به شما- این است که قیام کنید برای خدا. قیامتان برای خدا باشد؛ نه قیامتان برای پیدا کردن یک عنوانی- نمی دانم- یک جاهی، یک مقامی، یک پولی، یک چه. نه، این طور نباشد. اگر قیام برای خدا باشد، پشتوانه خدا باشد، یک طمأنینه ای در نَفْس پیدا می شود که دیگر شکست توی آن نیست؛ یک حالت نفسانی در انسان پیدا می شود برای اینکه به یک قدرت لا یزال متصل شده است. آن کسی که برای تبعیت از ذات مقدس حق تعالی حرکت می کند، این مثل یک قطره ای که پشتوانه اش دریا، دریای غیر متناهی... ماها چیزی نیستیم خودمان؛ قطره، از قطره هم کوچکتر هستیم اما اگر چنانچه متصل بشویم به آن دریا، دریای غیر متناهی، حکم همان دریا پیدا می شود. وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ الله رَمی؛ خدا به پیغمبر می فرماید که تو آن وقت که تیر انداختی، تیر تو انداختی لکن تو نینداختی، خدا انداخت؛ یعنی دست تو دست خداست. الآن تیر انداختن تو تیر انداختن خداست برای اینکه تو خودت را متصل کردی به او. تو دیگر خودت چیزی نیستی، هر چه هست اوست. وقتی هر چه هست او باشد، دیگر ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ. «رَمَیْتَ» لکن «ما رَمَیْتَ»: تو انداختی و تو نینداختی. تو انداختی، خوب به حَسَب صورت من انداختم اما این دستْ دستِ خدا بوده است.. » (صحیفه امام، ج ۵، ص ۱۶۷)

ب. توجه امام زمان (عج)

امام (س) یکی دیگر از عوامل پیروزی را وجود مقدس امـام زمـان (عج)، توجه و یاری آن حضرت می دانست و می فرمود: «این پیروزی و دیگر پیروزیها مرهون عنایات غیبی خداوند متعال و پشتیبانی بقیه الله- ارواحنا له الفداء- و ادعیه خالصه صاحب نَفَسان و بزرگان است. و این روحیه معجزه آسای سلحشوران قوای مسلح از ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی و انتظامی و مردمی در جبهه ها و ملت عظیم الشأن ایران در پشت جبهه ها، که از نوادر تاریخ است، مرهون خلوص نیت آنان و ایمان سرشار و عزم استوارشان است. » (هـمان، ج ۱۶، ص ۲۴۹)

بدون شک و بر اسـاس اعـتقاد ما شیعیان، امام و حجت الهی علاوه بر راهنمایی امت و مدیریت جامعه، آنان را به اذن الهی در برابر گزند حوادث محافظت کرده و پشتیبانی می نماید و امت اسلام پیروزیها و مـوفقیتهای خـود را مرهون وجود حضرتش مـی باشد؛ البـته این بینش شیعی، در آیات قرآنی و احادیث اهل بیت (ع) ریشه دارد.

رسول اکرم (ص) در مورد عصر غیبت به «جابر بن عبد الله انصاری» فرمود: «إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّه اِنَّهُمْ لَیَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِ وَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِقَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ اِنـْ جـَلَّلَهَا السَّحَابُ (بحار الأنوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ق، ج ۵۲، ص ۹۲، ح ۸) قسم به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت ! مردم در عصر غیبت از وجود پربرکت فرزندم [مهدی (عج) ] بهره مند خواهند شد و از نور ولایت او (در رهبری جـامعه و پشـتیبانی امت) روشـنایی خواهند گرفت، همانند بهره مند شدن مردم از خورشید؛ گر چه پشت ابر باشد. »

چراکه طبق فرموده قرآن، وجـود امام غائب (عج) یکی از مظاهر نعمتهای الهی بر مردم است. در سوره لقمان مـی فرماید: أَ لَمـْ تـَرَوْا اَنَّ الله سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْاَرضِ وَ اَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نَعَمَهُ ظَاهِرَه وَ بَاطِنَه (لقمان / ۲۰) «آیا نـدیدید خـداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده، و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فـراوان بـر شـما ارزانی داشته است؟!»

امام موسی بن جعفر (ع) در تفسیر نعمت ظاهری و باطنی در این آیه فرمود: «نعمت ظاهری امام ظـاهر، و باطنی امام غائب (عج) است. » (تفسیر نور الثقلین، عبد علی بن جمعه عروسی حـویزی، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ق، ج ۴، صـ ۲۱۲.)

آری، هـمچنان که خود امام زمان (عج) فرموده اند، بر تمام اعمال و رفتار ما نظارت دارند و در حوادث سخت یاری مان می کنند و از عوامل مهم در پیروزیهای ما هستند. فرمود: «إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَّ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأَوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعـْدَاءِ؛ (احتجاج، احمد طبرسی، نشر مرتضی، مشهد، ۱۴۰۳ ق، ج ۲، ص ۴۹۵) ما در مراعات حال شما سهل انگاری نکرده و هرگز شما را فراموش نمی کنیم و اگر توجه و عنایت ما نبود، گرفتاریها و سختیها بر شما نازل می شد و دشمنان شما را بـیچاره مـی کردند. »

یقیناً وجود آن جانشین پیامبر (ص) رحمت سبب موفقیت و پیروزیهای امت اسلام در تمام حوادث و رویدادهای زندگی است و چه رویدادی عظیم تر و مهم تر از انقلاب اسلامی ایران در عصر ما که قطعاً حضرتش در پیروزی آن نقش اساسی داشته است.

ج. خلوص نـیت

امـام (س) یکی دیگر از عوامل پیروزی را خلوص نیت ملت ایران می دانست و می فرمود: «. به شما افاضل عظام اطمینان می دهم که اگر با خلوص نیت در راه شریعت مطهره خدمت کنید عزت و عظمت از آن شما است وَ لِلَّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ. (منافقون، آیه ۸) در هدف مقدس خود که حفظ اسلام و احکام اسلام است قوی و مستقیم باشید، و از خدای تعالی استمداد فرمایید و به ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف- مُلْتَجی شوید و از شیاطین عصر نهراسید.. (صحیفه امام، ج ۳، ص ۲۶۸)

بـدون شـک و بـر اساس اعتقاد ما شیعیان، امـام و حـجت الهـی علاوه بر راهنمایی امت و مدیریت جامعه، آنان را به اذن الهی در برابر گزند حوادث محافظت کرده و پشتیبانی می نماید و امت اسلام پیروزیها و موفقیتهای خـود را مـرهون وجـود حضرتش می باشد

اساساً ملت ایران در این قضیه از خلوص نیت و رفـتارهای مـخلصانه رهبر کبیر انقلاب اسلامی الگو گرفته بودند؛ چرا که در سیره رفتاری حضرت امام خمینی (س) اخلاص در کارها و عبادت جایگاه ویژه ای داشـت. آن رهـبر فـرزانه تمام کارهای خود را براساس خلوص و انگیزه های الهی انجام می داد و تـا آنجا که می توانست کاری را به خاطر خوشایند دیگران و مقاصد غیرخدایی نمی کرد. او بنده ای خدامحور و مصداق بارز فقیه و عالم مخالف با هـوای نـفس بـود و می فرمود: «سعی کنید که انگیزه ها انگیزه های الهی باشد. » و به دانشگاهیان سفارش مـی کرد: «انگیزه تان این باشد که این دانشگاه را ببرید طرف اسلام، الهی اش کنید... وقتی که انگیزه برای خدا شد، دنبال این است که این کار را انجام بدهد، به طوری که خداپسند باشد... می خواهید تربیت کنید جوان های مردم را، برای خدا، می خواهید تربیت کنید ملت را، برای خدا؛ می خواهید حکومت کنید، برای خدا؛ حکومت کنید، همان حکومتی که انبیا می کردند. » (همان، ج ۱۹، ص۴۴۵-۴۴۶)

امام هرگز نیت خود را با انگیزه های هوا و هـوس، نـام و شـهرت، خودنمایی، لذتهای دنیایی و رسیدن به مال و منال آلوده نکرد و در راستای اخلاق و بندگی به عبادتهایش نـیز اهـمیت ویژه ای قائل بود. امام خلوص نیت را از طریق عبادتهای عاشقانه، تهجدهای شبانه، توسل بـه اهل بیت (ع)، تـلاوت قرآن، ذکر، فکر، زیارت و انجام نوافل به دست آورده بود و این سرمایه اصلی آن بزرگ مرد در بحرانی ترین لحظات زندگی اش بـود. خـلوص نیت امام چنان بود که ملت را نیز تحت تأثیر خود قرار داده بود و تمام اقـشار مـردم مـخلصانه در همیاری برای پیروزی نهضت اسلامی تلاش می کردند. امام می فرماید: «مردم جان خودشان را در طَبَق اخلاص گذاشتند، جان جوانهایشان را با گشاده رویی در طبق اخلاص گذاشتند و به میدان آمدند. شاهد دیگر اینکه ما با چی غلبه کردیم بر اینها؟ ما چه داشتیم؟ آنها همه چیز داشتند، آنها امریکا داشتند، آنها شوروی داشتند، آنها همه ممالک اسلامی- الّا کمی را- داشتند و قدرت نظامی شان قدرت مدرنی بود که می گویند در این طرف شرق، همچو قدرتی نبوده است. و [لی ] ما هیچ نداشتیم، ما خدا را داشتیم. شما بدانید که اگر یک تأییدات غیبی نبود، در یک شب می توانستند ایران را خراب کنند. » (همان، ج ۱۳، ص ۱۳۹)

د. مردمی بودن

امام خمینی (س) راز توفیق خود و پیروزی انقلاب را در ارتباط قـوی بـا مردم و علاقه به آنان یافته بود. بـه هـمین جـهت در هر فرصتی به خدمت گزار بودن برای مـردم تـأکید کرده و در مورد قصور از آن هشدار می داد. رهبر معظم انقلاب در مورد این خصوصیت حضرت امام می فرمایند: «آن اراده نـیرومندی که کوهـهای عظیم در مقابل او به حساب نـمی آمدند هـمواره در برابر فـداکاریها، شـجاعت و احـساسات پاک مردم سر تعظیم فرود می آورد. آن روح بـزرگ و کوه سـتبر به دفعات در برابر عظمت مردم تکان می خورد و می لرزید. » (روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۴ / ۴ / ۶۸)

امـام خمینی (س) با کمال افتخار می گفت: «من آمده ام تا پیوند خدمتگزاری خودم را به شما عزیزان عرضه کنم که تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم؛ خدمتگزار ملتهای اسلامی؛ خدمتگزار ملت بزرگ ایران. » (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۴۷۲) و در جـای دیگر می گفت: «اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر. رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۴۶۳)... من را هم به خدمتگزاری قبول کنید که من خدمتگزار هستم و تا آخر خدمتگزارم.. » (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۴۷۱) پیشوایان مذهبی همواره در مـیان مـردم بوده و برای مردم تلاش کرده اند. خـداوند بـه پیامبر (ص) مـی فرماید: قـُلْ إِنـَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ) کهـف / ۱۱۰) «[ای رسول ما! به مردم] بگو من هم بشری همانند شما هستم. » قرآن کریم راز موفقیت مؤمنین را سـبقت در انـجام کارهای نیک و خدمت به مردم مـی داند و مـی فرماید: أُولئِکَ یُسـارِعُونَ فـِی الْخـَیْراتِ وَ هُمْ لَها سـابِقُونَ (مـؤمنون / ۶۱) «اهل ایمان در نیکوکاری از دیگران پیشی می گیرند و در خدمت رسانی مسابقه می دهند آری، طبق این آیه، مؤمنین در خیرات مسابقه می دهند و خیرات هـمان اعـمال صـالحی است که براساس اعتقاد به حق انجام مـی شود.

هـ‍.. سـتم ستیزی و فـسادگریزی

مـبارزه بـا ظلم و ستم از انگیزه های بسیار قوی در پیروزی ملت ایران به حساب می آید. ملت مسلمان ایران با الهام از آیه شریفه ای که می فرماید: وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ الله مـِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (هود / ۱۱۳) «و به کسانی که ستم کرده اند متمایل نشوید که آتش دوزخ به شما می رسد و در برابر خدا برای شما دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد. » دست به مبارزه و قیام زدند؛ زیرا طبق این آیه شـریفه نـصرت و یاری خداوند متعال منوط به گریز از ستم و ستمگران است.

در این راستا یکی از مهم ترین اهداف انقلاب اسلامی ایران که از عوامل پیروزی آن نیز محسوب می شود، مبارزه با ظلم و ستم و فساد بود. ملتی که از ستم، جنایت و فساد حـکمرانان طـاغوتی به ستوه آمده بودند، مصمم شدند که ریشه ظلم و فساد را از بیخ و بن برکنند و این انگیزه قوی آنان را در پیروزی بر دشمن موفق نمود.

رهبر مبارز و خستگی ناپذیر انـقلاب هـمواره بر این هدف تأکید می نمود و مـی گفت: «تـکلیف ما این است که در مقابل ظلمها بایستیم. با ظلمها مبارزه کنیم، معارضه کنیم. اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم که بهتر، و اگر نتوانستیم، به تکلیف خـودمان عـمل کرده ایم. »

امام در سخنان خـود مـی فرمود: «خداوندا! تو می دانی که ما در این قیام رضای تو را می خواهیم، و تو می دانی که ما از ظلم و لو بر یک نفر بیزار هستیم، و تو می دانی که ما برای اجرای عدالت قیام کرده ایم، و تو می دانی که از این تعدیات و ظلمها بیزار و مُنزَجِر هستیم.) (صحیفه امام، ج ۹، ص ۴۲۳)

و. استقامت و اراده قوی

قرآن کریم شجاعت و صلابت در راه احیای حق و امر به معروف و نهی از منکر را یکی از مهم ترین ویژگیهای مؤمنین می شمارد و با اشاره به اراده فولادین آنان در راه حق می فرماید: یُجاهِدُونَ فـی سـَبیلِ الله وَ لا یَخـافُونَ لَوْمَه لائِمٍ) مائده / ۵۴) «آنان در راه خدا جهاد و تلاش می کنند و از ملامت و نکوهش ملامتگران ذره ای باک ندارند. » آری، مسلمانان راستین بـرای پیشبرد اهداف مقدس خویش در مقابل هجوم افکار عمومی و سخنان انسانهای تـرسو و وسـوسه گر هـرگز از راه حق خود دست بر نمی دارند؛ بلکه بر استواری و استقامت خود می افزایند.

خداوند در سوره فصلت از استقامت مردان الهـی سـتایش کرده و می فرماید: (إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا الله ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَه أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تـَحْزَنُوا وَ أَبـْشِرُوا بـِالْجَنَّه الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت / ۳۰) «کسانی که می گویند: پروردگار ما خداست و بر این عقیده و ایمان پایدار می مانند و ایستادگی مـی کنند، فرشتگان بر آنان فرود می آیند [و می گویند: ] بیم مدارید و غمگین مباشید و به بهشتی که وعـده یافته بودید شاد بـاشید. »

بـه حقیقت مردم ایران و رهبری انقلاب را می توان یکی از مصادیق این آیه دانست. استقامت، صبر، تحمل و شجاعت مردم در حرکت انقلابی خود در راه خدا دوست و دشمن را به تحیر واداشت و بارها دیگران به آن اعتراف کردند؛ البته آنان این شجاعت و اسـتقامت را از رهبر فرزانه خود آموخته بودند که می فرمود:

 «من از آن آدمها نیستم که اگر یک حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود. من راه می افتم دنبالش، اگر من خدای نخواسته یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می کند که یک حرفی بـزنم، مـی زنم و دنبالش راه می افتم و از هیچ چیز نمی ترسم، بحمد الله تعالی. والله تا حالا نترسیده ام. آن روز هم که می بردندم، آنها می ترسیدند، من آنها را تسلی می دادم که نترسید. آخر اگر ما برای مقصد اسلامی، برای مقصدی که انبیا خودشان را بـه آب و آتـش زدند، اولیای عظام خودشان را به کشتن دادند، علمای بزرگِ اسلام را آتش زدند، سر بریدند، حبس کردند، تبعید کردند. اگر چنانچه ما برای مقاصد اسلام بترسیم، دین نداریم، دیندار هم برای اینـکه خـرقه را از این عالم خالی کند می ترسد؟ اگر ما ماورای این عالم را اعتقاد داشته باشیم باید شکر کنیم که در راه خدا کشته بشویم و برویم در صف شهدا... آقای ما فرموده: «و الله، لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه سوگند به خدا علاقه پسر ابو طالب به مرگ بیشتر است از علاقه طفل به پستان مادرش. » (صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۹۳)

به این خاطر امام استقامت و شجاعت ملت را تحسین (ع) کرده و می فرمود: «سلام و تحیت بر برادران غیور ایرانی که برای رهایی از حکومت طاغوت و خاتمه دادن به چپاول غارتگران بین المللی و نفتخواران بپاخاسته اند. درود بر مسلمانان بیداری که از حمله های پی در پی دژخیمان شاه، هراس به خود راه نداده و راه اسلام و شهدای مجاهد حق را در پیش گرفته و اساس ستمگران را متزلزل نموده و با تظاهرات مردانه خود پشت استعمارگران مفتخوار را به لرزه درآورده اند. » (همان، ج ۳، ص ۴۹۸۱)

 «سربلند باد ملتی که با فداکاری خود قدم در راه پیروزی حق برداشت و سدهای مانع از آن را یکی پس از دیگری شکست! پیروز باد رادمردانی که با خون خود عزت بر باد رفته را بازگرفت و عظمت پایمال شده به دست سلاطین ستمگر را باز یافت! من وقتی مطالعه روحیه مردان و زنانِ جوانْ از دست داده را می کنم که شجاعانه در مقابل مصایب ایستادگی کرده و می کنند، برای خود احساس شرمندگی می کنم. » (همان، ج ۳، ص ۴۸۲)

ز. وحدت و یکپارچگی

پروردگار متعال، انـبیای الهـی را پیامـ آور وحدت و یکپارچگی امتهای پراکنده قلمداد می کند و می فرماید: «خداوند پیامبر (ص) ان را برانگیخت تا مردم را بشارت و هـشدار دهـند و بـه همراه آنان کتاب آسمانی فرستاد تا از میان مردم اختلافاتشان را حل کرده و داوری عادلانه نمایند. » (بقره / ۲۱۳) طـبق این آیهـ پایان دادن به اختلافات و پراکندگی مردم یکی از اهداف والای انبیای الهی و رهبران مذهبی است. حضرت امـام خمینی (س) نـیز در راستای عمل به این آیه شریفه با رهبریهای حکیمانه خود مردم پراکنده و متفرق را تحت لوای اسـلام گـرد آورد و با ندای وحدت همه را به سوی کلمه توحید و توحید کلمه فرا خواند. آنـان نـیز بـا وحدت به قله بلند پیروزی صعود کردند.

آن عارف دوراندیش با تلاشها و حرکات وحدت آفرین خود مـسلمانان جـهان را در مقابل استکبار جهانی متحد نمود. بارها اعلام می کرد: «اسلام امر فرموده مـسلمین از هـر طـایفه ای که هستند برادرند، عرب و عجم و کرد و ترک و فارس و غیر آن مطرح نیست. » (صحیفه امام، ج ۶، ص ۴۰۳) و می فرمود: «مسلمانان به مثابه دست واحدند و همه در مسئولیت عمومی یکسانند. تفرقه جویی و نژادپرستی در کار نیست و بین ملتهای اسلامی هیچ گونه امتیازی وجود ندارد، جز تقوا و پرهیزگاری، گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. » (همان، ج ۲، ص ۲۰۱)

و در تمام این مـوارد مـبنای اندیشه های آن فقیه روشن ضمیر این آیه قرآن بود که می فرماید: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمیعاً وَ لا تـَفَرَّقُوا (آل عـمران / ۱۰۳) «ای مسلمانان! همگی به ریسمان خدا چنگ زنـید و پراکنـده نـشوید. »

امام خمینی (س) در این زمینه فرمود: «و در این، دو چیز مؤثر بود؛ در این پیروزی که نصیب ملت شد دو چیز مؤثر بود؛ یکی، که از همه چیز بالاتر است، اینکه مقصد همه مقصد الهی بود. انگیزه اسلام بود. می دیدیم که در شعارهایشان، در فریادهایشان، شعارهای اسلامی بود؛ فریادهای «الله اکبر». مقصد این بود که آنها را مخالف اسلام می دانستند بروند کنار. و بعد از آن ان شاء الله آن مقصد حقیقی، که آن مقدمه این است، تحقق پیدا بکند. پس یک جهت، جهت این بود که همه تان فریادتان این بود که ما اسلام را می خواهیم، و شاهنشاهی و اینها را نمی خواهیم. جهت دیگرش هم، که به تَبَع آن آمده بود؛ وحدت همه قشرها بود؛ یعنی ملت سرتاسر این کشور بپاخاستند و با هم، مقاصد خودشان را کنار گذاشتند، مطالبی که مال شخص بود کنار گذاشتند، و همه به یک مقصد متوجه شدند. پس رمز پیروزی ما وحدت کلمه قشرهای مختلف، و ایمان بود. » (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۴۷-۴۸)

وحدت کلمه ملت؛ هدیه ای الهی

امام در یکی از خـاطرات خـود می گوید: «یعنی همان وقت که من پاریس بودم و بعضی از این مسائل را- البته تمامشان را آنجا شنیدم؛ یعنی بیشترش را- بعضی از این مسائل را در پاریس می شنیدم و مِنْ جمله این بود که یک نفری که رفته بود گردیده بود و به دهات اطراف ما، دهات کَمَره، دهات خُمین، دهات جاپَلَق، آنجاها رفته بود، به من گفت که من در آن دهات که رفتم، صبح همان وقتی که بحبوحه تظاهرات و اینها بود گفت: صبح که می شد، در هر دهی آخوند ده جلو می افتاد، مردم عقبش تظاهر می کردند و ایشان گفت به من در فلان جا، در قلعه حسن فلک- آن قلعه حسن فلک را من رفتم می دانم کجاست؛ پهلوی کوهی است که به آن کوه الوند می گویند، آن غیر الوند همدان است، الوندی است مال خمین است، آنجا یک قلعه ای است مثلًا به اندازه چند مقابل این عمارتها، ده بیست تا خانوار شاید داشته باشد- گفت حتی آنجا، گفت من آنجا که رفتم، دیدم مطالبی که در آن قلعه مردم آنجا می گویند همانی است که در تهران می گویند! من آنجا در ذهنم آمد که مسأله مسئله بشری نیست؛ مسأله مسئله الهی است و این پیش می برد. وقتی مطلب، توجه از جانب ما وراء الطبیعه و غیب باشد، این ملت پشتیبان غیبی دارد. » (همان، ج ۹، ص ۴۰۸-۴۰۹)

امدادهای غیبی

زمانی که شعاع حرکت اسلامی ملت ایران سراسر جهان را فرا گرفت، استکبار جهانی برای مقابله جدّی با این حـرکت شـتابنده و انقلابی ـ که تمام منافع اش را در معرض خطر قرار داده است، با تمام قوا به مقابله و مبارزه برخاست و با انواع نقشه ها و توطئه ها سعی کرد تا از پیروزی آن جلوگیری کند؛ امـا هـمان گونه که خداوند متعال وعده داده اسـت: وَ لا یَحـیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ (فاطر / ۴۳) «نیرنگهای بد و اندیشه های زشت، تنها دامان صاحبانش را می گیرد. » به یُمن امدادهای غیبی و الطاف الهی، همه توطئه ها و نقشه های شیاطین شرق و غـرب بـه خودشان برگشت و نقش بـر آب شـد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.

حضرت امام خمینی (س) در مورد نقش امدادهای غیبی در پیروزیهای انقلاب می فرماید:

 «ما از اول انقلاب و بعد از پیروزی تا کنون هر چه دیدیم معجزات بوده است. شما ملاحظه بفرمایید که در این نهضتی که ایران پیدا کرد و مقابل یک رژیم شاهنشاهی با آن همه یال و کوپال و با آن همه کسانی که قدرتمند بودند و دولتهای قدرتمند پشتیبانی آنها، کدام قدرت توانست یک همچو رژیم دو هزار و پانصد ساله با همه ابزار جنگی و آلات، سلاحهای مدرن، از این کشور بیرون کند و شکست بدهد؟ و کدام قدرت است که امروز در جبهه های جنگ در مقابل این همه تجهیزات، پیروزی حاصل می کند؟ و کدام قدرت بزرگ است که در دل اینها آن طور رعب و ترس می افکند که فوج فوج خود را تسلیم می کنند؟ در صورتی که آنها در پناهگاههایی که با همه جور تجهیزات مجهز بود زندگی می کردند. » (صـحیفه امـام، ج ۱۶، صـ ۲۷۵)

مهم ترین شرط امدادهای غیبی

پرواضح است که این رویه و سنت الهی در ناکام گذاشتن اهل باطل تا زمانی ادامه خواهد یافـت که مـلت مسلمان ایران و متولیان نظام جمهوری اسلامی ایران با خلوص نیت در مسیر الهی گام بـردارند؛ امـّا اگـر خدای نخواسته روزی از این مسیر منحرف شوند و یا انگیزه های غیر الهی را در اقدامات خود مدّ نظر داشته باشند، آنـگاه دیگر نمی توان به امید امدادهای الهی چشم دوخت؛ چرا که خداوند متعال می فرماید: إِنـْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْکُمْ وَ یُثـَبِّتْ أَقـْدامَکُمْ) محمد / ۷ ( «اگر آیین خدا را یاری کنید، او هم شما را یاری خواهد کرد و گامهایتان را استوار می گرداند. »؛ امّا خداوند متعال این وعده اش را مشروط به استواری در راه حق و صراط مستقیم قرار داده است و اگر مسلمانان از این طریق تخطّی کنند، دیگر دسـت غیبی الهی بر سر آنان سایه افکن نخواهد بود. خداوند متعال فرمود: عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا؛ (اسراء / ۸) «امید است پروردگارتان به شما رحم کند؛ امّا هرگاه [از راه حق] بـرگردید، مـا هم [از اندیشه امداد و یاری شما] برمی گردیم. »

همچنان که در مدت ۳۲ سال گذشته شاهد بوده ایم، دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی ایران، چه در داخل و چه در خارج، لحظه ای از طرحهای خائنانه و نقشه های شیطانی خود دست نکشیده اند و همواره انـدیشه سـقوط نظام اسلامی را در سر پرورانده اند.

اساساً ماهیت نظام اسلامی و ساختار تشکیلاتی جبهه کفر چنین اقتضا می کند که مادامی که از اسلام و ارزشهای اسلامی در منطقه خاورمیانه، بویژه کشور اسلامی ایران دفاع می شود، دشمنان اسـلام بـرای محو کامل آن از هیچ تلاشی فروگذاری نکنند؛ زیرا با تحقق اهداف آسمانی دین مبین اسلام تمام سیاستها و منافع جبهه کفر در خطر نابودی و در آستانه سقوط قرار می گیرد و به طور حتم نابودی دشمنان اسـلام را بـدنبال دارد. بـه همین جهت خداوند به پیامبر (ص) عـظیم الشـأن خویش هشدار می دهد که: وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛) بقره / ۱۲۰ ( «هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد؛ مگر اینـکه [بـطور کامـل تسلیم خواسته های آنان شوی و] از آیین آنان پیروی کنی!»

البته این عـامل پیروزی که تـا به امروز قوی ترین پشتیبان ملت ایران بوده است، مشروط به این است که ملت و مسئولین نظام همچنان در خطّ اسلام و انقلاب حرکت کنـند و مـتولیان نـظام اسلامی و مردم مسلمان ایران خود را در پناه عمل به اصول و ارزشهای الهـی قرار دهند و با خلوص نیت از حضرت حق مدد طلبند و با آگاهی و هوشیاری کامل با توطئه های سیاسی، نظامی و فـرهنگی بـرخورد کنـند. در این صورت همچنان از سوی قدرت لایزال الهی و عنایات اهل بیت (ع) برخوردار خواهند گـردید و هـمواره نقشه های دشمنان انقلاب اسلامی بی نتیجه و عقیم خواهد ماند؛ چرا که این وعده الهی است که فرمود: وَعَدَ اللهـُ الَّذینـَ آمـَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمـَکِّنَنَّ لَهـُمْ دینـَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بـَعْدَ ذلِکَ فـَأُولئِکَ هـُمُ الْفاسِقُونَ (نور / ۵۵) «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قـطعاً آنـان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که بـرای آنـان پسـندیده، پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می کند، آن چنان که تنها مرا مـی پرستند و چـیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند. »

و یقیناً وعده خدا حـق اسـت که فـرمود: وَعْدَ الله حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ الله قیلاً) نساء / ۱۲۲ ( «وعده خدا راست است و چه کسـی در سـخن از خدا راستگوتر است؟»

امّا اگر در ادامه این نهضت الهی و انقلاب بزرگ اسلامی دنیاپرستی، تـجمل گـرایی، تـبعیض، بی عدالتی و فساد اخلاقی، اقتصادی و سیاسی دامنگیر جامعه اسلامی و مسئولین آن گردد و ارزشهای الهی به فراموشی سـپرده شـود، مـمکن است دشمنان تدریجاً بر ارکان نظام تسلط یافته و نقشه های خائنانه خود را به اجـرا بـگذارند؛ زیرا خداوند متعال با هیچ کس عقد اخوّت نبسته است و هر کس به عهد خود با خدا وفا کنـد، او را یاری مـی کند و هر کس عهد خود را شکسته و از مسیر حق خارج شود، هلاکت و نابودی او حتمی خـواهد بـود. خداوند با آن همه ارزش و احترامی که برای پیامبر اسـلام (ص) قـائل اسـت و در سرتاسر قرآن آن حضرت را با عبارات دلنشین مـی ستاید؛ امـّا باز هم در مورد آن حضرت می فرماید: وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویلِ * لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ * ثـُمَّ لَقـَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ) الحاقه / ۴۴ ـ ۴۶) «اگر او سـخنی دروغ بـه ما نـسبت دهـد، بـا دست توانای خود او را می گیریم و رگ قلبش را قـطع مـی کنیم. »

امام خمینی (س) نیز در این رابطه فرمود: «لکن باید همه متذکر این معنا باشند که این پیروزی انقلاب ما پیروزی [ای ] بود که به برکت اسلام و گرایش به اسلام و با فریاد «الله اکبر» این پیروزی به دست آمد. کسی گمان نکند که اشخاصی یا گروههایی پیروزی را برای ما تحصیل کردند. خیر، این خدای متعال بود که وقتی که دید مردم در راه او قیام کرده اند با آنها همراهی کرد. شما غافل نباشید از این انصرافی که دشمنهای ما پیدا کردند راجع به مواجهه جدی. این چه بود؟ اگر آنها می خواستند که با طیاره هایشان، با توپهایشان، با تانکهایشان بریزند در خیابانها و تهران را بمباران کنند، شما راه دفاعی نداشتید. کی منصرف کرد اینها را، و کی خوف در دل آنها انداخت که نتوانستند بکنند؟ شما که قوه ای نداشتید. ما که قدرتی نداشتیم. آنکه در دل آنها خوف را ایجاد کرد، و پیروزی ما پیروزی به رُعب شد؛ آن خدای تبارک و تعالی بود. وقتی ملتی توجه به خدا پیدا کردند و دیدند که راه راهی است که باید به طور شایسته اقدام در آن بکنند، و سر تا سر کشور- همه جا- صدای «الله اکبر» بلند شد، خدای تبارک و تعالی با آنها همراهی کرد و دشمنهایی که نه فقط قدرتهای داخلی بود، قدرتهای خارجی هم، به هم شکست و همه انصراف پیدا کردند از اینکه مقابله کنند، و در دل همه رعب پیدا شد. این کاری بود خدایی و از دست هیچ بشری این کار قابل انجام نبود. پس پیروزی ما پیروزی [ای ] است که به برکت اسلام، و به برکت گرایش به قرآن پیدا شد. » (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۱۹۷-۱۹۸)

سخن پایانی

در پایان یادآور می شویم با اینـکه فرزندان حضرت زهرا در طول تاریخ ممتازترین ستارگان درخشان بوده اند امّا گاهی هم کسانی در این سلسله پیدا شده اند که مایه عار و ننگ بر این خاندان باعظمت گردیده اند. تا جایی که خود اهل بیت (ع) آنان را توبیخ و یا طرد کردهـ اند.

قـابیل پسر آدم، کنعان پسر نوح، فرزندان یعقوب از جمله فرزندان نا اهل انبیا محسوب می شوند.

همچنانکه «زید النار» برادر امام رضا (ع) که امام از او ناراضی بود و توبیخش کرد، جعفر کذّاب (در مورد ایشان امام زمان (عج) بـعدها فـرموده اند که جعفر کذاب نگویید بلکه جعفر توّاب بگویید زیرا او توبه کرد و عمل خود را اصلاح نمود) فرزند امام هادی (ع)، سید موصلی، سید احمد کسروی، سید حسن تقی زاده (غـرب گرای تـمام عیار)، سید جعفر پیشه وری (عـامل روس در آذربـایجان) و کسان دیگری در عصر ما که از فرهنگ متعالی و حیاتبخش اجداد طاهرین خود دوری گزیده و به دشمنان اهل بیت (ع) پناه برده اند، از آن جمله اند. سید محمد حسین (ع) بهجت شهریار تـبریزی در زبـانحال آنان می گوید:

جز یک نـسب که از تـو به خود بسته چیستممن آن چنان که آل علی هست نیستم

سخن امام صادق (ع) به «شقرانی» هم مؤید این مدعاست. آن حضرت به خاطر نسبتی که شقرانی با اهل بیت (ع) داشت به وی این گونه هشدار داد: «یَا شَقْرَانِیُّ إِنـَّ الْحـَسَنَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَحْسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا وَ إِنَّ الْقَبِیحَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَقْبَحُ (بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۳۵۰) ای شقرانی ! خوبی از هر کسی خوب است و از تو بهتر، با توجه بـه اینـکه تو در نـزد ما منزلتی داری، و بدی از هر کس بد است و از تو بدتر. »

امام رضا (ع) نیز فرمود: «النَّظَرُ إِلَی جَمِیعِ ذُرِّیَّه النَّبِیِّ (عِبَادَه مـَا لَمْ یُفَارِقُوا مِنْهَاجَهُ وَ لَمْ یَتَلَوَّثُوا بِالْمَعَاصِی) «قَالَ: النَّظَرُ إِلَی ذُرِّیَّتِنَا عِبَادَه فـَقِیلَ لَهـُ یَا ابـْنَ رَسُولِ الله النَّظَرُ إِلَی الْأَئِمَّه مِنْکُمْ عِبَادَه أَمِ النَّظَرُ إِلَی جَمِیعِ ذُرِّیَّه النَّبِیِّ (فَقَالَ بَلِ النَّظَرُ إِلَی جَمِیعِ ذُرِّیَّه النَّبِیِّ (عِبَادَه مـَا لَمـْ یُفَارِقُوا مِنْهَاجَهُ وَ لَمْ یَتَلَوَّثُوا بِالْمَعَاصِی»، (عیون اخبار الرضا (، ج ۲، ص ۵۱. (نگاه به تمامی ذرّیهـ های پیامبر (ص) اکرم (عـبادت محسوب می شود تا زمانی که از راه پیامبر (ص) جدا نشوند و خود را به گناه نیالایند. »

آدرس ثابت: ۹۷۵۷۴۸https: / / www. noormags. ir / view / fa / articlepage /

عناوین مشابه

همایش امام خمینی (س) و نقش ادیان توحیدی در جهان معاصر

سنخ شناسی اندیشه ی سیاسی امام خمینی (س) در مقایسه با جریان های فکری معاصر جهان اسلام

ایران معاصر: تاریخ ساز تاریخ آموز؛ تاریخ و تاریخ نگری در اندیشه امام خمینی - ره -

امام خمینی (س) و مبارک ترین نگاه در دنیای معاصر

الگوی جهان شمول حکمرانی اسلامی در اندیشه امام خمینی (س) با تکیه بر نظریه اعتباریات

بازنمایی مفهوم "استکبار جهانی" در گفتمان دفاعی امام خمینی (س) از جهان اسلام

تاریخ معاصر ایران: دوران هجرت امام خمینی (س) در فرانسه

بررسی تطبیقی نظر امام خمینی (س) راجع به اسامی خاص براساس نظریات ارجاع در فلسفه ی زبان معاصر

بازنمایی مفهوم "استکبار جهانی" در گفتمان دفاعی امام خمینی (س) از جهان اسلام

انقلاب اسلامی ایران، نقشه راه جهان گرایی در اندیشه سیاسی امام خمینی (س)

. انتهای پیام /*