پرتال امام خمینی(س)؛ مصاحبه ۳۹/  سید محمدعلی ایازی

اشاره: حقوق شهروندی آمیخته‌ای است از وظایف و مسئولیت‌های شهروندان در قبال یکدیگر که وظیفه تامین آن حقوق برعهده مدیران شهری، دولت و یا قوای حاکمه است. بدیهی است که از منظر حقوقی هر جامعه‌ای نیازمند مقرراتی است که روابط تجاری، انسانی، مالکیت، اموال، سیاسی، اجتماعی و حتی خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. از دید موضوع، حقوق شهروندی روابط مردم، حقوق و تکالیف آنها در برابر یکدیگر، اصول و اهداف و وظایف از جمله مولفه‌هایی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. نحوه اداره این امور و نظارت بر آن از اصولی است که در حقوق اساسی هر کشور دیده شده است. برای بررسی بیشتر موضوع شهروندی از منظر حضرت امام و قرآن کریم و بازخوانی نظرات امام خمینی(س) در این حوزه گفتگویی با استاد سید محمدعلی ایازی پژوهشگر قرآنی، شاگرد و همکار شهید مطهری، و آشنا به اندیشه حضرت امام، انجام داده ایم. استاد سید محمد علی ایازی قرآن پژوه معاصر، مجتهد شیعه و استادیار دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران است. وی در سال ۱۳۷۷ در ششمین دوره خادمان نشر قرآن کریم، به دلیل تلاش در گسترش پژوهش‌های قرآنی و تألیفات بسیار در حوزه قرآن‌پژوهی خادم قرآن برگزیده شد و مورد تقدیر قرار گرفت. وی عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم است عمده نگارش‌ها و فعالیت‌های پژوهشی ایازی در حوزه علوم قرآن و تفسیر است. مقالات زیادی از وی در نشریات علمی به چاپ رسید است. این گفتگو از نظر خوانندگان گرامی پرتال امام خمینی(س) می گذرد:

 ضمن تشکر از جنابعالی، مقدمتاً حقوق شهروندی از منظر اسلام را مورد بررسی قرار دهید.

از منظر اسلام حقوق شهروندی و حقوق انسانهایی که در کنار همدیگر زندگی می‌کنند، صرف نظر از عقیده، خصوصیات اخلاقی، مذهب و گرایش است. اسلام می‌گوید امکانات باید به طور مساوی برای همگان تقسیم شده، بطوریکه بتوانند از فرصت‌های شغلی، مسائلی مانند امنیت، عدالت، آزادی بطور علی‌السویه برخوردار باشند. به مانند آنچه که در زمان حضرت علی (ع) اتفاق افتاد. بعنوان مثال می‌توان به اتفاقی که در دوره آن حضرت به وقوع پیوست اشاره کرد: آن حضرت در حال عبور از کوچه‌ای بودند که مشاهده کردند فردی مسیحی در حال گدایی است. سوال فرمودند که چرا تکدی می‌کنی؟ گفت مسیحی هستم. فرمودند خب مسیحی باش! چرا گدایی می‌کنی؟ سپس فرمودند که از بیت المال به او داده شود تا تکدی نکند.

در تساوی حقوق شهروندی هم مصداقی در مورد آن حضرت وجود دارد. در دوره آن حضرت، ایشان اختلافی با یک یهودی داشتند؛ وقتی که برای حل مشکل به محکمه مراجعه کردند، هنگامی‌که وارد محکمه شدند قاضی گفت: سلام علیکم یا امیرالمومنین. حضرت علی (ع) فرمودند: من اینجا یک طرف دعوا هستم و شما نباید مرا اینگونه خطاب کنی. لفظ امیرالمومنین برای بیرون است. اما اینجا یک طرف نزاع هستم؛ بین من و آن یهودی (طرف دیگر دعوا) هیچ تفاوتی وجود ندارد. اینجا به عنوان دو مدعی هستیم و هیچ تفاوتی با هم نداریم. مواردی از این دست از ائمه معصومین زیاد وجود دارد، که صرف نظر از موقعیت علمی، دینی و... با افراد برخورد می‌کردند؛ اینکه مثلاً گفته شود که این فرد با ما هست یا نه، متعهد است یا نیست، مبنای برخورد با افراد نبوده و نیست؛ بلکه مبنا رعایت حقوق افراد براساس عدالت و شریعت است. و یا اینکه همه مردم حق رای دادن، حق انتخاب دارند و می‌توانند در تعیین سرنوشت خود شرکت کنند و هیچ فرقی با هم ندارند. البته مردم آزاد هستند که به کسی رأی بدهند که مورد تأیید باشد. این قوانین و احکام تمام و کمال در دین و شریعت اسلام دیده شده است. احکام مربوط به تکلیف و حقوق مربوط به نحوه زندگی انسانهاست. تکلیف شامل نماز و روزه و غیره است. اما وقتی که بخواهیم حقوق قائل باشیم فرقی بین بانماز و بی‌نماز وجود ندارد. بین مسلمان و غیر مسلمان تمایزی وجود ندارد. در باب حقوق وقتی که انسان شدند، وقتی که در یک کشور شهروند شدند، وقتی آن کشور متعهد شد که امنیت، رفاه، عدالت را در آنجا برقرار کند، این امنیت، رفاه و عدالت متعلق به همه انسانها است.

با توجه به تحقیقات جنابعالی در حوزه قرآن کریم، حقوق شهروندی چگونه از منظر قرآن قابل بررسی است؟

در قرآن کریم یک دست مبانی کلی داریم که در واقع جهت دهنده حقوق شهروندان است. شاید مهمترین آیه‌ای است که در این جهت به مبنای اساسی حقوق شهروندی اشاره می‌کند آیه «کَفّنا بنی آدم»است. نکته‌ای که در این آیه وجود دارد می‌گوید که «لقد کَرّمنا المومنین» ما به تحقیق به انسان ارزش و کرامت دادیم. ما به مومنین کرامت دادیم. نمی‌گوید و لقد کرمنا المسلمین، یا موحدین و یا نمی‌گوید و لقد کرمنا الانسان؛ بلکه می‌فرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم». یعنی ما به «بنی آدم» فضیلت و ارزش دادیم. و این ارزش هم ذاتی است. یعنی مال انسان به ماهوالانسان است. هر کسی که انسان شد او دارای فضیلت و ارزش است. حال آنچه که ما در اسلام به عنوان «عنداکرمکم عندالله اتقی کم» و موارد دیگری می‌شناسیم آنها مربوط ارزش‌های معنوی است؛ مربوط به حقوق نیست. مسلماً وقتی که می‌خواهیم ارزش معنوی بگذاریم نسبت آن کس که باتقواتر است از غیر باتقوی تفاوت دارد. اما در باب حقوق فرقی نیست. همان که قرآن کریم فرمود: کرامت مال بنی آدم است. و آیات دیگری که مبین این حقیقت است. انسان از آن جهتی که انسان است باید محترم شمرده شود حتی یک مجرم. مجرم جرم کرده لذا باید کیفر ببیند؛ فقط در آن حد جرمش باید کیفر ببیند. ما حق نداریم آبروی او را ببریم. حق نداریم بیشتر از کیفری که به او داده شده، با او برخورد کنیم. حق نداریم حقوق او را قطع کنیم. حق نداریم شکنجه‌اش کنیم. شنیدنی است آن قصه‌ای که از حضرت امیرالمومنین نقل شده است؛ که مجرمی را نزد ایشان آوردند تا کیفرش کنند. کارگزار حضرت که در حال اجرای حکم بود یک بار بیشتر شلاق زد، حضرت فرمود که چند تا زدید؟ او گفت که یک بار بیشتر شلاق زدم. حضرت فرمود چرا بیشتر زدی؟ تو حق انجام چنین کاری را نداری!! کرامت آن است که حتی آدم‌هایی که مجرم هستند هم در حد آن کیفری که تعیین شده متنبه شود، نه بیشتر. چرا که او هم ارزش دارد و دارای کرامت است. نباید اذیت و آزار شود.

سیره حضرت امام در برخورد با موضوع شهروندی چگونه بود اگر مصداقی مدنظر دارید بفرمایید:

حضرت امام دارای یک سیره شخصی بود که می‌توان با مصادیق آنها را مطرح کرد. به خاطر دارم آن زمان‌هایی که نفت کوپنی بود آن زمان ایشان تاکید داشتند که از سهمیه‌ای که برای ایشان در نظر گرفته شده، بیشتر از آن نکند و سهمیه‌اش به مانند سهمیه بقیه افراد جامعه باشد و فقط از همان سهمیه خودش استفاده نماید. ضمناً خیلی اصرار داشتند که وابستگان، کسانی که به او تعلقی دارند، هم همینگونه باشند اما نکته مهم که در سیره ایشان اهمیت داشت این بود که ایشان در همه حال مراقب حقوق شهروندان بودند. تا آنجایی که می‌توانستند نمی‌گذاشتند حقوق کسی از شهروندان پایمال بشود. نمونه‌ای که قابل ذکر است این است که نماینده‌ای در مجلس شورای اسلامی به کسی در بیرون، مطلبی گفت. یکی از ابعاد عدالت، عدالت فرصت‌ها و امکانات است که البته مورد توجه حضرت امام هم قرار داشت. در نظر بگیریم که نمایندگان مجلس تریبون در اختیار دارند، صدای آنها پخش مستقیم رادیویی می‌شود اما آن شهروند که مورد اتهام قرار گرفته تریبونی ندارد که بتواند از خودش دفاع کند. لذا حضرت امام در آن مقطع یک بیانیه‌ای صادر فرمودند که آن کسی که در مجلس متعرض به فردی می‌شود، آن فرد باید حق دفاع از خودش را داشته باشد. می‌فرمایند باید شرایطی فراهم بشود تا آن فرد هم بتواند در فرصت برابر حرف‌هایش را بزند و آنگاه مردم داوری کنند. بحث عدالت اجتماعی فقط در ارزاق و مسائل مالی نیست؛ بلکه در فراهم نمودن فرصت‌ها برای انعکاس نظرات و یا دفاع کردن از حقوق‌شان است تا بتواند حتی در برابر بالاترین فرد که در این مثال نماینده مجلس است، از خود دفاع کند.

 غیر از موضوع مورد اشاره شما در باب حقوق شهروندی، نظرات حضرت امام در چه ابعاد دیگری قابل بررسی است؟

مسئله‌ای که حضرت امام بر روی آن خیلی حساسیت داشتند بحث حق آرای مردم در انتخابات است. یک زمانی دعوایی ایجاد شد بین وزارت کشور و شورای نگهبان؛ شورای نگهبان یک سری از صندوق‌ها را که بر روی آنها حرفی داشتند باطل کرد. حضرت امام هیاتی را تعیین کردند که بررسی کنند که آن صندوق‌هایی که باطل اعلام شده چه مشکلی دارند. آن هیأت رفت و بررسی کرد و گزارش داد سپس با دستور امام آن صندوق‌هایی که باطل اعلام شده بود مجدداً مورد شمارش صورت گرفت. در اینجا حضرت امام نظرشان این بود که مردم زحمت کشیدند و رفتند و رأی دادند، بنابراین باید به این رأی‌ها ارج نهاده شود که می‌بینیم همینگونه نیز شد.

با توجه به تدریس جنابعالی در سطوح آموزش عالی و دانشگاه لطفاً بفرمایید حضرت امام چه نظری در باب ایجاد فرصت تحصیل برابر برای پاسداشت حقوق شهروندی در امر تحصیل داشتند؟

از منظر حضرت امام فرصت‌ها تعاریف مختلفی دارند که از جمله آنها ایجاد فرصت تحصیل برای همه اقشار جامعه است که اتفاقاً بسیار هم مد نظر حضرت امام بود. در بخشی از قانون اساسی پیش‌بینی شده است که تعلیم و تربیت برای همگان باید بطور رایگان انجام شود. از آنجا که در بحث آموزش عالی امکاناتی که در شهرهای بزرگ مانند تهران، شیراز، مشهد، اصفهان و... وجود دارد در مناطق دیگر و شهرهای کوچکتر دیگر وجود ندارد و یا کمتر وجود دارد، لذا در واقع یکی از مباحثی که در باب عدالت مطرح می‌شود این است که این امکانات برای آنها هم فراهم بشود. حضرت امام همان وقت برای آنهایی که امکانات کافی نداشتند می‌خواستند دانشگاههایی درست شود که زیر نظر دولت نباشد ولی بتواند این امکانات را برای افراد دور از شهرهای بزرگ هم فراهم کند که اتفاقاً بسیار هم موفق بود. از جمله در موضوع دانشگاه آزاد و دانشگاه پیام نور و... می‌بینیم که این امکان برای شهرها و روستاهای دور فراهم گردیده و طیف وسیعی از جوانان از فرصت‌های برابر آموزشی توانستند استفاده کنند و این نمونه‌ای از احیای حقوق شهروندی از سوی حضرت امام در امر آموزش و تحصیل بوده است.

ایشان چه توصیه‌ای به دولتمردان و مدیران در باب رعایت حقوق شهروندی داشتند؟

بسیار موضوع جالبی را مطرح کردید. حضرت امام در همه مناسبت‌ها به ویژه اعیاد که مسئولین به محضر ایشان می‌آمدند و جمع می‌شدند سخنرانی که می‌کردند دو فراز و دو بخش در سخنرانی‌های خود داشتند. یک فراز مربوط به مسائل کلان کشور بود که راجع به موضوعات عام بود و توصیه‌هایی می‌کردند. اما بخش دوم سخنان ایشان مستقیماً خطاب به خود مسئولینی بود که در جلسه حضور پیدا می‌کردند.

در واقع می‌شود گفت که یک بخش، بخش اخلاقی و نصیحت‌های مختلف بود که مثلاً اگر منیت آنها را فرا می‌گرفت و یا دچار غرور می‌شدند تذکراتی می‌داد که نکند یک وقت این قدرت باعث شود که مردم را فراموش کنند؛ بخش دوم که خیلی جالب بود آن توصیه‌هایی بود که در باب حقوق شهروندان مطرح می‌کردند و به مسئولین می‌گفتند شما خادم این ملت هستید و یا اینکه وجود ذاتی شما خدمت به مستضعفان است. البته تمام نکات ایشان قابل بررسی است. مسائل بسیاری درباره رعایت حقوق شهروندی برای مسئولین مطرح کردند مسائل و مشکلاتی که بوجود آمده همه باید جمع‌آوری شده و نشان داده شود که چه دغدغه‌هایی در ذهن حضرت امام بوده و چه نگرانی‌هایی در یک جامعه دینی وجود دارد که به نام دین است و نتواند آن آرمانهای انسانی را تحقق بدهد و دین از آن جهت آسیب ببیند.

آیا می‌توانید مصداقی‌تر که با ذکر خاطره‌ای نیز همراه باشد توضیح بیشتری در مورد موضوع بدهید.

یادم می‌آید یک زمانی خدمت حضرت امام رسیده بودم که دو سه نفر از مسئولین آنجا بودند که اسم ایشان را نمی‌آورم متاسفانه آنها آبرو و حیثیت فردی را برده بودند. برای من جالب بود که حضرت امام در سخنرانی عمومی که چند روز بعد داشتند در همان سخنرانی آنها را عزل کردند و فرمودند: آنها دیگر خسته شدند و دیگر باید بروند به قم و درس بخوانند و درس بدهند و دیگر نباید در این مسئولیت بمانند. حضرت امام اینگونه از حقوق شهروندی دفاع و پشتیبانی می‌کرد در سخنرانی، در جمع مردم آنها را عزل کردند. تعبیر اینگونه حرف امام هم اینگونه بود که اگر برخی مسائل نبود برخی از این آقایان را می‌دادم شلاق‌شان بزنند که با حیثیت و آبروی کسی بازی نکنند در دفاع از حقوق شهروندی و یک فرد دو مسئول را عزل کرد آن هم در یک سخنرانی عمومی.

از آنجا که اساس روش و منش انسان را نوع نگرش او تشکیل می‌دهد، می‌توان پرسید که نگرش حضرت امام به قرآن چگونه بوده و قرآن در نظر ایشان دارای چه جایگاهی بوده است؟ لطفاً از این منظر که قرآن منبع سرشاری از آیات درباره رعایت حقوق شهروندی است و حضرت امام نیز بعنوان اینکه برای قرآن اهمیت زیادی قائل بودند موضوع را مورد بررسی قرار دهید.

دسترسی به عمق اندیشه هر کسی زمانی ممکن می‌شود که تا نقشه‌ای کامل از آن اندیشه داشته باشیم. باید ببینیم که شخص در ابعاد گوناگون یک موضوع چگونه فکر می‌کرده و چه رفتار و منشی از خود بروز می‌داده است. در پاسخ به این سوال در واقع باید چیستی، اهداف، قلمرو و آفاق گستری و توجه به آداب رسیدن به قرآن از دیدگاه حضرت امام را بررسی کنیم. در وصیت‌نامه آن حضرت مطالبی هر چند کوتاه درباره جایگاه قرآن آمده، در صورتی که داوری درباره اندیشه امام نیازمند بررسی همه آثار و گفته‌های ایشان است. اما  در سیره و ضمیر امام خمینی رعایت حقوق شهروندان مفهومی مبنایی داشت. اگر کسی به نوشته‌ها و گفته‌های امام نگاهی هر چند سطحی بیافکند، به خوبی در می‌یابد که او از مجذوبان و شیفتگان قرآن مجید است. آنگونه که در تاریخ زندگی ایشان آمده، سالیان دراز، صبح و شام معتکف آستان این رشحه الهی بوده و با تلاوت قرآن انس داشته و حتی دیگران را هم تشویق به خواندن و تدبر در قرآن کریم می‌کرده است. از اهمیت و عظمت قرآن سخن می‌گفت و به واقع تاثیر حضور آن را در جامعه می‌گفت. ایشان از مهجور بودن قرآن در جامعه رنج می‌برد و معتقد بود، چون قرآن در نظر گروهی منحصر به گفته‌های مفسرین شده و راه استفاده از قرآن را مسدود کرده‌اند، یا تفکر و تدبر در آیات شریفه را تفسیر به رای دانستند، مهجور مانده است. به واقع حضرت امام تنها راه نجات مسلمین را بازگشت به قرآن کریم می‌داند. آن هم فهمیدن و عمل کردن و نه خواندن و فقط حفظ کردن. حضرت امام به صیانت قرآن از دستبرد و تحریف‌گران اشاره دارد که البته موضع ایشان همان دیدگاه محققان شیعه و مشهور و متواتر میان دانشمندان عالم اسلام است. بخشی از نوشته‌های ایشان هم به آداب قرآن اختصاص دارد. در مجموع اگر این نکات در نظر گرفته شود، آشکار می‌شود که امام خمینی هر چند پژوهشی مستقل درباره مباحث مقدماتی و علوم انجام نداده است اما در نوشته‌های گوناگون ایشان قرآن مورد توجه جدی قرار دارد.(گفتگو از داود رضایی)         

 

. انتهای پیام /*