امام گفتند: فاطی! نیستی! صبح پیش از آفتاب که من قدم می زنم، نمی دانی که این درخت چقدر قشنگ است
سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۵
در جریان ملاقات هایی که با امام می شد شخصی خیلی نگران و مضطرب خود را به من رساند و گفت: من کمی آشنا به علوم غریبه هستم و خبردار شدم که آقای خمینی را سحر کرده اند و ایشان همین روزها مثل شمع آب خواهند شد من می خواهم سحر را باطل کنم و یک دستور العملی و دعایی به امام بدهم
سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۸:۳۰
فرزند آن مرجع تقلید به من گفت که پدرشان هم نظرش این است که امام با این ملاقات موافقت کنند. من عرض کردم این مطلب را به امام می رسانم. وقتی مسأله را خدمت امام عرض کردم لبخندی زده، فرمودند: «من که هیچوقت طالب ملاقات با اینها نبودم، با آنها ملاقات نمی کنم
دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۹:۰
آیت الله هادوی تهرانی در تبیین تأثیرات مادی و معنوی انس با قرآن به جریان دیدار امام خمینی (س) با مرحوم نخودکی اشاره کرد و گفت: همین که قرآن را باز کنی و به آن نگاه کنی ثواب دارد؛ چون به تعبیر آیت الله شاه آبادی این خودش یک حقیقت است .
یکشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۷
حدود ساعت 4 صبح آنچنان قتل و غارت همه شهرپاوه را فرا گرفته بود که گویی هیچ نیروی قادر نیست که جلوی مهاجمین را از قتل و غارت باز دارد و آنها چند ماشین آوردند و بلند گو ها را روی آن گذاشتند و اعلام کردند هرکس وفاداری خود را به حزب دموکرات اعلام کند در امن و امان است ...
چهارشنبه, ۰۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۹:۰
در آن ایام عده اى مى گفتند آقا! شما اگر خواستید بروید پشت بام، بگذارید ما اوّل برویم، ببینیم اوضاع چگونه است؛ سپس شما بروید.» حتى این مطلب چندین بار از جانب آقاى اشراقی تکرار شد، لکن امام اعتنایى نکردند. همین که سر و صداى مردم را از کوچه مى شنیدند، فوراً عمامه را بر سر مى گذاشتند و نعلین شان را به پا مى کردند و به پشت بام مى رفتند
چهارشنبه, ۰۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۷:۴۰
دکتر در آن روزها در منطقه سوسنگرد از ناحیه پا مجروح شد. پس از شنیدن این پیام راهی تهران شد و به محضر امام شرفیاب گردید. در معیت ایشان نقشه ها و کالکهای منطقه عملیاتی را به خدمت امام بردیم. دکتر از ناحیه پا ناراحتی داشت و نمیتوانست پایش را جمع کند و دو زانو بنشیند اما به احترام امام که به او عشق میورزید در مقابل ایشان دو زانو نشست
شنبه, ۰۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۸
شهید فضل الله محلاتی از شاگردان و یاران به نام امام راحل ، در اول اسفند سال 1364در راس هیاتی عالی رتبه بعنوان نماینده امام در سپاه پاسداران عازم جبهه های جنگ بودند که هواپیمای حامل آن ها مورد حمله دو فروند جنگنده عراقی قرار گرفت و در شمال اهواز سقوط کرد
پنجشنبه, ۰۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۸:۱
وقتی خدمت حضرت امام رسیدم عرض کردم ما هرچه اشکال داریم از خود ایشان است نه فکر نظامی دارد نه مشاورین درستی دارند در نتیجه ما اصلا نسبت به ایشان اشکال داریم.حضرت امام وقتی دیدند که من چنین با صراحت موضوع بنی صدر را عرض کردم فرمودند: خیلی خوب شما می خواهید بروید من خودم تذکر می دهم
چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۰
جمعی رفته بودند خدمت حضرت امام که صیاد شیرازی زحمت کش است درجه اش را گرفته اند و از کار برکنارش کرده اند و ما خواهش می کنیم دستور دهید که دوباره روی کار بیاید. حضرت امام با آنها هیچ بحثی نفرموده بودند. فقط با دست اشاره کردند که ایشان تمرد کرده است و می بایست با ایشان مطابق مقررات رفتار شود
دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۰
خاطرم هست در اولین ملاقاتی که خدمت حضرت امام رسیدم سه تا سؤال از من کردند که در ذهنم حک شده و از یادم نمی رود. حضرت امام اول از همه پرسیدند که آن مسأله ای که شاه می گفت، انرژی خورشیدی، چیست؟
یکشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۵
افسرانی را می شناختم که نماز شب آنها ترک نمی شد. شهید شهرام فر از جمله همین افسران بود. حتی دوره اش را در اسرائیل دیده بود. عامل مهمتر از بقیه، شخص امام بود. اما هیچ وقت دستور نداد که مسلح برخورد کنید. خیلی ها پیش امام رفتند و از ایشان خواستند که مسلح شوند و سربازان و ارتش را بزنند اما امام اجازه نمی داد
یکشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۰
به هر یک از مراجعى که مراجعه کردم پاسخهایى را به تفصیل دریافت نمودم،بعضى جواب دادند که باید احتیاط شود و نماز را هم در جاى اول که مقام قرارداشت و هم در جاى دوم که شایع شده است اقامه کرد
یکشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۸:۸
بعد از آنکه پیام امام را دریافت کردم به اولین کسی که بی سیم زدم احمد کاظمی بود به محض اینکه احمد کاظمی پیام امام را از من شنید گفت چشم چشم. از آن طرف دشمن چندین شبانه روز به صورت مستمر به جزایر حمله می کرد و آتش می ریخت ولی احمد کاظمی مقاومت می کرد پس از دو هفته ...
شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۷
برای مرحله سوم عملیات الی بیت المقدس هیچ کدام از فرماندهان نمی دانستند چه تصمیمی بگیرند با آن شرائطی که به وجود آمده بود تردید داشتند که وارد خرمشهر بشوند یا نشوند؟...
شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۰
هیچ یک از بزرگان همراه با امام از شهدای بزرگ جنبش انقلاب، هیچ کدام شان مشکلی نداشتند که یکی مثل من شاید از سر جوانی ریشش را تیغ زده یا دکمه بالای پیراهنش باز است، مشکلی نداشتند . برای آنها اعتقاد مهم بود و باور باطنی برای جنبش انقلاب و دینداری
چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۹
رسانه های کشور پس از انقلاب اسلامی روند چندگانه ای را پشت سر گذاشته اند. اولا طبیعت انقلاب و تحول در عرصه سیاسی-اجتماعی از یک سو و نوتجربگی در اداره و همراهی با رسانه به عنوان رکن اصلی دموکراسی، فراز و نشیب زیادی در این عرصه بر جامعه تحمیل کرد
پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۰
آیت الله مطهری در بازگشت از سفر فرانسه و دیدار با امام در پاسخ به دوستانش که از او پرسیدند چه دیدی؟ گفت: چهار «آمن» در امام دیدم: آمن به هدف، آمن بسبیله، آمن بقوله و آمن بربه
یکشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۸
از روز اول دیدار مردم با حضرت امام شروع شد. صبحها تا نماز ظهر ملاقات با آقایان بود، بعدازظهرها، بعد از نماز و نهار حضرت امام یک استراحت کوتاه می کردند و از ساعت 3 به بعد خانم ها برای دیدن امام می آمدند. برخی خانم ها که جوان بودند در دیدار با امام در مدرسه علوی در شور و عشقی که به امام داشتند بی هوش می شدند
شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۳
ایشان عنایت داشتند که آن دسته از آثار شریعتی که در جامعه مشکل آفرین نمی شود، منتشر بشود و نظام جمهوری اسلامی نباید خودش را طرفدار یک طیف و یک جریان فکری قرار بدهد و فاجعه است که اگر یک جریان و یک سلیقه فکری خیال بکند که انقلاب مال اوست
دوشنبه, ۰۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۱
عبور از میان کوچهای تنگ با دیوارهای بلند و قدیمی، حکایت از لحظههای سختی میکرد که انتظارمان را میکشید. دیدن این صحنۀ دهشت انگیز، با توجّه به آن جرم بزرگ، یعنی ابراز علاقه نسبت به امام، به جز مرگ چیز دیگری را در ذهنمان تداعی نمیکرد
یکشنبه, ۰۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۸:۴۴
این اواخر، که ما مقتضى دیدیم بیشتر از آن مدت در عراق فعالیت بکنیم. کم کم دولت عراق به طور تدریج در صدد جلوگیرى شد. ابتدا چند نفرى در [اطراف] منزل ما به عنوان حفاظت. و شایعه هم درست مى کردند که اشخاصى آمده اند براى ترور شما. بلکه یک دفعه گفتند پنجاه نفر آمده اند! که من گفتم این متنش دلیل بر دروغ بودن است
شنبه, ۰۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۶
حضرت امام(س) دوست داشتند که برنامه ها آنقدر جذاب باشد که بیننده پای تلویزیون بنشیند...
پنجشنبه, ۰۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۸:۴۳
یکی از بچه ها علی بیات که اهل مشهد بود و عراقیها او را سوزاندند - آنقدر ناراحت شد که تیغی برداشت و به طرف عراقیها حمله کرد. آنها پا به فرار گذاشتند. بچه ها به زور تیغ را از او گرفتند و آرامش کردند. آنگاه عراقیها با عده بیشتری برگشتند و او را فلک کردند
دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۵
آقاى معلم آمد تو اتاق، پایین تخت امام ایستاد. نه او حرفى زد ـغیر از سلام نه امام، فقط به هم نگاه مىکردند، فقط و فقط نگاه. آقاى معلم نگاه مىکرد و دعا مىخواند، امام هم فقط نگاه مىکردند. حرف این دو بیشتر با چشم بود، به جاى اینکه با زبان باشد، با چشم خیلى مطالب را به هم گفتند
جمعه, ۲۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۰
امام وقتى وارد میدان بحث و انتقاد مىشد دیگر نگاه نمىکرد که صاحب حرف، میرزاى شیرازى یا شیخ انصارى یا آخوند خراسانى است، خلاصه رد و ایراد عجیبى داشت. من یادم هست این نکته را در مسجد اعظم یکى از فضلا گفت: «که آقا شما خیلى جرأت مىکنید، آخه! شیخ انصارى است». امام مىفرمود: «آقاجان ما طلبهایم...
چهارشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۸:۳۷
شبی از شبها، یکی از اسرا به نام «بیات» ـ که اهل «ماکو» بود لیسانس داشت و در اسکاتلند تحصیل کرده بود ـ نیمۀ شب برخاست و نماز شب خواند. فردای آن روز «خیرالله» به عراقیها گزارش داده بود: «فلانی نصف شب، نماز خمینی خوانده» آنها هم اسیر را خواسته و سیلی محکمی به او زده بودند که چرا نماز...
شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۶
ظهر روز نوزدهم فروردین ماه سال 58 از دفتر کارم عازم منزل بودم. در خیابان ارم با یکى از آشنایان که در بازارچۀ نوروزخان تهران تجارتخانه دارد، روبرو شدم. او با چند نفر از دوستان آذربایجانى خود به قصد زیارت امام به قم آمد. دوست قدیمى ما- آقاى عبادى- همراهان خود را معرفى کرد و اظهار داشت که آقاى رضوى از تجّار و کارخانه دارهاى معروف تبریز است و مى خواهد یک دستگاه اتومبیل بیوک ساخت ایران را که هنوز نمره نشده، براساس عهد و پیمان و نذرى که دارد به امام هدیه کند...
چهارشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۱
من تنها کسی نیستم که از حضرت امام(س) خاطره ای داشته باشم. امروز هر بچه چهارده، پانزده ساله خاطراتی به مراتب زنده تر و جاندارتر، از آن حضرت دارد، اما این هم اغراق شاعرانه نیست که ابعاد وجودی حضرت خمینی(س) روی تمام اذهان نسل جوان جامعه این چنین خیمه زده است. من به ایشان به عنوان رهبر و مرجع تقلید و ولایت فقیه آنچنان که مرسوم است، دیده و نگاه ندارم. خمینی برای من پدر است؛ اما چرا؟
شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۸
امام در خاطرات آیت الله عباسعلی عمید زنجانی:
در ناکامیهای سیاسی و نظامی دوران انقلاب، معمولاً این امام بودند که به دیگران دلداری میدادند و سعی میکردند با سکینه و طمأنینه خاص، دیگران را به خویشتنداری و تفکر و راهیابی و چاره جویی عاقلانه وادارند.
چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۲