سراج الحق – رئیس حزب جماعت اسلامی پاکستان در دفتر یادبود حسینیه جماران در مورد امام خمینی (س) نوشت: ایشان یک عالم بودند، یک رهبر بودند، یک مربی بودند، انقلابی بودند، مجاهد بودند، به تنهایی یک لشکر بودند.
از گذشته تا به حال حقوقدانان بر سر این مسئله اتفاق نظر داشته اند که همواره بشر صرف نظر از وجود دین و مذهب،نژاد و تفکر از حقوق و تکالیفی بر خوردار است که دسته بندی این اصول به ایجاد شاخه ای از حقوق به عنوان حقوق بشر منجر شده است.
قدس قبله اول مسلمانان جهان سالهاست که در اسارت اشغالگران است، سرزمین مقدسی که زیر چکمه های صهیونیستها لگدکوب شده است، اما حملات امروز جبهه مقاومت صاعقه ای بود که بر پیکر پوشالی این دولت غاصب و کودک کش فرود آمد.
محرم و صفری دیگر بر ما گذشته است؛ اربعین سالار شهیدان و اجتماع عظیم عاشقان و دلدادگان اباعبدالله الحسین (علیه السلام) به پایان رسیده، و حاضران در این اجتماع عظیم خانه دلدار را ترک گفته، هر یک به منزل و موطن خود بازگشته اند...
«حرکت کردیم طرف کویت و به سرحد کویت که رسیدیم، بعد از یک چند دقیقه ای، که مثل اینکه حالا روابط بود با ایران، چه بود نمی دانم ـ گمانم این است که رابطه با ایران بود ـ آمد آن مأمور و گفت که نه، شما نمی توانید بروید کویت. من گفتم به او بگوئید که خوب، ما می رویم از اینجا به فرودگاه، از آنجا می رویم. گفت خیر، شما از همین جا که آمدید از همین جا باید برگردید. از همانجا برگشتیم ما به عراق.» (صحیفه امام، ج۱۰، ص ۱۹۶)
«احد» در میم «احمد» یعنی در تعیّن محمدی تجلی کرده و تفاوت احد با احمد در همان حرف «میم» است که آن حرفْ رمز تعیّن است و با عنایت به این نکته که احمد مظهر جامع کمالات و اسما و صفات حق است، لذا از او به عنوان شمع انجمن دل ها و جامع میان وحدت و کثرت نام برده می شود.
سؤال و پرسش، منشأ تعقل، تأمل، تفکر و اندیشیدن، و نخستین گام برای هر تحقیق و پژوهشی و نقطه آغاز حرکت و مبدأ جهش فکری برای دستیابی به حقیقت است. کسی که می پرسد، درصدد افزودن فهم خویش و به دنبال یافتن حقیقت است و کسی که نمی پرسد راهی به سوی حقیقت نخواهد یافت و اگر نداند که باید بپرسد برای همیشه در جهل باقی خواهد ماند.
هر چند تعریف ماهوی (به اصطلاحِ منطقی) از دین میسّر نیست، ولی تعریف مفهومی آن ممکن است. تعاریف مفهومی زیادی از دین ـ با توجه به ویژگی های خاص و متفاوت ادیان مختلف نظیر انجام مناسک، دعا و ارتباط با حقیقت غایی ـ ارائه شده است که به نظر می رسد هر کدام از این تعاریف در عین اینکه بهره ای از اعتبار و معقولیت دارند، به دلیل تفاوت های عظیمی که میان ادیان وجود دارد خالی از اشکال جامعیت و مانعیت نیستند.
فلسفه قواعد خاصی دارد، مضامین و مفاهیم خاصی دارد که قابل فهم برای عموم نیست، از این رو بسیار طبیعی است که در بطن جامعه نبوده و عده ای خاص بدان اشتغال دارند. این از جمله گفته هایی است که مدافعین یا موافقین مهجوری فلسفه و کنارگیری آن از جامعه می گویند. اما به نظر می رسد اگر فیلسوف در بین مردم زندگی نکرده و با ایشان ارتباط نداشته باشد، به مرور از واقعیت دور گشته و حقایق را به خوبی درک نمی کند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.