در این نوشتار سعی بر این است که به اهم وقایع و رخدادهای حیات پربرکت حضرت امام خمینی (س) اشاره گردد. ضمنا در ادامه مناسبتهای ملی و مذهبی روز را در سیره و اندیشه امام جستجو می کنیم...
امام خمینی(ره)، تعریفی که از سیاست ارائه داده اند چنان دامنه وسیعی دارد که گویی روی دیگر سکه دیانت می باشد. به بخشی از جملات ایشان که در خلال تفسیر سوره حمد بیان کرده اند بنگریم: «... سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد، و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و این مختص به انبیاست. دیگران این سیاست را نمی توانند اداره کنند. این مختص به انبیا و اولیاست و به تبع آنها به علمای بیدار اسلام. و هر ملتی علمای بیدارش در زمانی که آن ملت نبیشان بوده است. اینکه می گویند شما دخالت در سیاست نکنید و بگذارید برای ما، شماها سیاستتان، سیاست صحیحتان هم یک سیاست حیوانی است. آنهایی که فاسدند، سیاستشان سیاست شیطانی است، آنهایی که صحیح راه می برند باز سیاستی است که راجع به مرتبه حیوانیت انسان، راجع به رفاه این عالم، راجع به حیثیاتی که در این عالم هست راه می برند.
مستنداً و قاطعانه بر این باورم که با توجه به روند حرکت دولت موقت و تحرکات ضد انقلاب و ارتباطات و توطئه های سفارت آمریکا و موج دشمنی دولت آمریکا و غرب در برابر نظام نوپای جمهوری اسلامی اگر اقدامی نمی شد و جریان 13 آبان سال 58 اتفاق نمی افتاد، یقیناً و مطمئناً به استناد همۀ موارد دیگر مشابه که الان می بینیم در کشورهای مختلف، از جمله در همین قضیۀ بهار عربی به قول غربی ها یا بیداری اسلامی که چطوری دگرگون شد و قدرتهای بزرگ مسائل را در مصر در جاهای دیگر مانند لیبی به نفع خودشان تمام می کنند، همین بلا را سر انقلاب ایران می آوردند.
قیام حسین بن علی (علیه السلام) که اوج آن در روز عاشورا نمودار شد، و به همین جهت، گاهی آن را «قیام عاشورا» می نامند، قیامی است بی همانند و سرشار از نمونه ها، الگوها و سرمشق های عملی که خاموش و مهر بر لب، عالی ترین پیام الهی، انقلابی و سیاسی، پیام فتوت و شرف و شجاعت و مردانگی را در طول روزگاران دراز به گوش دل هوشمندان رسانده و خواهد رساند.
حضرت امام به آثار اخلاقی اش بیش از دیگر آثارش تعلّق خاطر داشته و نشر آن ها را لازم تر می دانسته است. دلیل این نکته، بند ششم وصیت نامۀ ایشان است که در 15 دی ماه 1356 برابر با 25 محرّم 1398 در نجف اشرف نوشته اند: کتب خطّی این جانب را در صورت امکان، طبع کنند و اگر کسی خواست طبع کند در اختیار او بگذارند به طوری که ضایع نشود؛ خصوصاً کتب اخلاقی را.
امام خمینی (س) عموم روحانیون را به همکاری و همگامی دعوت کردند و از هرگونه تک روی و تفرقه افکنی بر حذر داشتند؛ بدین منظور صریحاً اعلام داشتند: شما گمان کردید که با صحنه سازیها می توانید که بین روحانیون اختلاف بیندازید؟ نمی شود؛ این خواب باید در مرگ برای شما حاصل بشود! نمی توانید همچو کاری را انجام بدهید. روحانیون با هم هستند. من باز تمام روحانیین را تعظیم می کنم؛ دست تمام روحانیین را می بوسم. آن روز اگر دست مراجع را بوسیدم، امروز دست طلاب را هم می بوسم[2] و این، نخستین بار در تاریخ شیعه بود که مرجعی با تمام مقبولیت و محبوبیتش، به خاطر اسلام، نهضت و جامعه اسلامی این گونه خاضعانه عمل می کرد.
خانه امام، این بار خانه ای است بی آجر و آهن؛ خانه ای از جنس اندیشه و نور که پنجره های کوچکش به بوستان خاطرات «روح الله» و گلستان اندیشه های بلندش گشوده می شوند. این جا خانه «روح خدا» خمینی است که در فضای ساده و صمیمی اش انوار کلام و پیام و نفس های قدسی و نگاه گرم و نافذش را حس می کنی. این جا خانه دیدار امام است.
امام خمینی (س) در اولین روز آغاز درسهای حوزۀ علمیه قم ـ 18 شهریور 1343 و در شرایطی که چند ماهی بیش از آزادی ایشان نمی گذشت ـ نطق خویش را به تبیین شرایط دردناک جامعه اسلامی و افشای وابستگی شاه و رژیم اشغالگر قدس و طرح اخیر رژیم (تغییر سوگندنامه ارتش) اختصاص دادند.
کشوری که ادعای استقلال دارد به خصوص شاه که ادعا می کرد اینجا یک رژیم رو به تمدن و دروازه های تمدن بزرگ و یک رژیم مستقل هست آنقدر وابسته به امریکا بود که حاضر شده بود این لایحه ننگین را در مجلسین تصویب کند.
دستگاه خیال می کرد که با چند روز زندانی کردن امام و حمله وحشیانه ای که در 15 خرداد به پیروان امام کرد و کشتاری که در آن روز انجام داد وحشتی در دل مردم انداخته و دیگر علما و بزرگان و رهبران مذهبی و دینی و امام جرات اینکه وارد میدان سیاست بشوند نخواهند داشت و اقدامی نخواهند کرد.
در زمان رضاشاه وقتی که «کاپیتولاسیون» به اصطلاح خودشان لغو شد ـ آن هم لغویتش حرف بود اما حالا لغو شد ـ چه بساطی درست کردند در تبلیغات که بله دیگر «اعلیحضرت» به آنجا رسیدند که لغو کردند کاپیتولاسیون را و چه کردند و فلان! مدتها روزنامه ها و رادیو و بساط، جشن این را گرفتند که اعلیحضرت رضاشاه کاپیتولاسیون را لغو کرد! یکوقت آنطور هیاهو کردند و جشن گرفتند. آن روزی که اعلیحضرت محمدرضا شاه، خَلَفِ صِدْقِ اعلیحضرت رضاشاه! آمد کاپیتولاسیون را برای اینها درست کرد، باز همین نزاع بلند شد.
قضیه کاپیتولاسیون یک قضیه مهمی است، زود از آن نگذریم. من به عنوان یکی از شاگردان امام، جزو اولین آدمهایی بودم که خبر آن را شنیدم. آن هم از رادیوهای بیگانه. رفتم خدمت امام گفتم. امام قدری تحقیق کردند، فرمودند: «مسأله بسیار خطرناکی است.»
امام در یکی از مهیج ترین و تاریخی ترین سخنرانی های خود دخالتهای آمریکا در ایران را افشا و با شدیدترین لحنی محکوم می کردند.
سخنرانی در جمع مردم، مخالفت با لایحۀ کاپیتولاسیون، اعلام عزای عمومی و مخالفت با تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ایران را در آبان سال 43 در آستانه قیامی دوباره قرار داد؛ اما رژیم شاه با بهره گیری از تجربه سرکوبی قیام پانزده خردادِ سال قبل به سرعت دست به کار شد. رژیم شاه می دانست با هیچ ترفندی نمی تواند امام خمینی را به سکوت وادار کنند. او اکنون رهبری محبوب و شناخته شده برای همه مبارزین ملت ایران و مرجع تقلید بسیاری از مردم بود. تجربه گذشته نشان داده بود که بازداشت او در داخل کشور دشواری های رژیم را صدچندان می کند. قصد سوء نسبت به جان وی نیز به منزله ایجاد زمینه شورشی غیرقابل کنترل در سراسر کشور ارزیابی می شد. سرانجام تصمیم به تبعید ایشان به خارج از کشور گرفته شد.
درباره سیر بررسی و عملکرد مجلس شورای ملی و سنا درباره این لایحه این طور می توان نتیجه گرفت که طرح لایحه کاپیتولاسیون به طور کلی غیر عادی بود زیرا مجلس در تعطیلات تابستانی به سر می برد که این لایحه در مجلس سنا مطرح شد.
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) مفتخر است که در چهلمین سالگرد شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی، با همکاری آزمایشگاه خدمات ارزش افزوده تلفن همراه دانشگاه صنعتی شریف، کتابخانه موبایلی این شهید را برای استفاده کلیه محققین، پژوهشگران و علاقه مندان تولید کرده است.
با یک جستجو در بیانات و کلام امام خواهید دید که جز بیشترین و پرکاربردترین کلماتی که امام استفاده کرده اند، دو چیز است: یکی خدا و دیگری مردم. من تحقیق انجام دادم و دیدم بیشترین واژه ای که امام در 10 سال بعد از پیروزی انقلاب به کار برده اند یکی خدا و دیگری مردم است. این مساله مردم و حقوق مردم و مراعات حقوق مردم را امام حساسیت خاصی داشتند.
امام خمینی در جمع ایرانیان مقیم پاریس در روز 22 مهر 1357 فرمودند:می خواستم این سفارش را به همه محصلینی که در اروپا [هستند]- خداوند همه را توفیق بدهد- بکنم که اسلام را محصورش نکنید در یک محفظه ای که خیال کنید مکتبْ مثل مکتب کمونیست است، مطلبْ مثل مکتب مارکسیست است، مکتبْ مثل مکاتب دیگر است؛ این جورها نیست در کار. کسانی که نمی دانند اسلام چیست، خیال می کنند یک همچو مطلبی است.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.