در این نوشتار سعی بر این است که به اهم وقایع و رخدادهای حیات پربرکت حضرت امام خمینی (س) اشاره گردد. ضمنا در ادامه مناسبتهای ملی و مذهبی روز را در سیره و اندیشه امام جستجو می کنیم.
از آرامش با تعبیر «سکینه» و «اطمینان» در آیات و روایات و متون دینی ما یاد شده است. آرامش، هدیه ای خداوندی است که به انسان ارزانی شده است. این واژه در قرآن کریم شش بار به صورت کلمه «سکینه» آمده است که همه آنها دلالت بر آرامش قلبی و درونی دارد؛ آرامشی که در نهایت به آرامش ظاهری منتهی می شود. در فارسی، این واژه در مقابل «اضطراب و نگرانی» است. تنها خداوند است که این اکسیر کمال بخش را در جان و روح آدمی فرو می ریزد.
عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام با اظهار این مطلب که درست است انسان قرآنی داریم، اما با یک گل بهار نمی شود، اظهار کرد: جامعه زمانی اسلامی خواهد بود که صفات رذیله در افراد آن نباشد و این خواسته امام بوده است. امام به دنبال جمهوری اسلامی ای بودند که انسان در آن خداگونه باشد، چه حاکم چه غیر آن. در چنین جامعه ای همان طور که گفتم ظلم، تبعیض، منیت و استبداد جایی ندارد.
عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام.
بسیاری از رسانه های تبلیغاتی جهان استکبار با دید مادی گرایانه و شیطان مآبانه خود سعی داشتند از خشم امام نسبت به استکبار سوء استفاده کنند و از ایشان چهره ای خشن و غیر عاطفی ترسیم نمایند. با این وجود امام با برخورداری از بینش و تربیت الهی حتی در مورد بدترین انسان ها خشم و کینه شخصی نداشت برخلاف آن چیزی که دشمنان القا می کردند و طغیان و غضب امام نسبت به آنان فقط به جهت عصیان آنها از فرمان حق و نیز ظلم به بندگان خدا بود.
به طورى که خبر شدم و نوشته اند به من، کارشناس هاى اسرائیل مشغول بپاداشتن این جشن هستند و این تشریفات را آنها دارند درست مى کنند این اسرائیل که دشمن با اسلام است و الآن در حال جنگ با اسلام است، این اسرائیل که «مسجد اقصى» را خراب کرد و دیگران مى خواستند ترمیم کنند و روپوشى کنند جرم اسرائیل را، براى این اسرائیل نفت از ایران رفته است. اینها شاه هایى است که برایشان باید جشن بگیرید!
جناب امیر المؤمنین، علیه السلام، و اولاد معصومین آن بزرگوار در مناجات «شعبانیه» عرض می کنند: إلهی، هب لی کمال الانقطاع إلیک، و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها إلیک حتّى تخرق أبصار القلوب حجب النّور، فتصل إلى معدن العظمة، و تصیر أرواحنا معلّقة بعزّ قدسک.
در آیات الهی و روایات نورانی معصومین(ع) از امیدواری به رحمت و لطف خداوند تعبیر به «رجا» شده است که در مقابل آن، صفت «قنوط» یا ناامیدی از رحمت خدا قرار دارد. حضرت امام خمینی(س) در این باره می نویسد: رجاء، از فطریّات است، و قنوط برخلاف فطرت مخموره و از احتجاب است. و نیز مبدأ حصول رجاء حسن ظنّ به خدای تعالی، و مبدأ قنوطِ از رحمت، سوء ظنّ به ذات مقدّس است.
حضرت امام خمینی (س) به صیانت و مراقبت از بیت المال و وجوه شرعی مردم بسیار حساس بودند تا جایی که برای هزینه یک تلفن هم مراقب بودند که از محل بیت المال هزینه نامناسب نشود به طوری که در نامه به اعضای دفترشان نوشته اند: «حتی المقدور سعی کنید در تلفن افراط نشود؛ چون با سهم مبارک امام تأمین می شود.»
یک روز حاج احمد آقا از دفتر امام به ستاد جنگ های نامنظم در اهواز تلفن کردند و گفتند که امام می فرمایند: «دلم برای دکتر چمران تنگ شده است بگویید به تهران بیاید.» دکتر که در آن روزها در منطقه سوسنگرد از ناحیه پا مجروح شده بود، پس از شنیدن این پیام راهی تهران شد و به محضر امام شرفیاب گردید. در معیت ایشان نقشه ها و کالک های منطقه عملیاتی را به خدمت امام بردیم.
یکی از تأکیدات و توصیه های حضرت امام این بود که به فرزندانشان توصیه می کردند که به مادرشان احترام کنند. به یاد دارم که حاج آقا مصطفی به مادرشان احترام فوق العاده ای قائل بود تا جایی که برای من مایه تعجب بود. در بیمارستان قلب که امام خوابیده بودند، مرحوم حاج احمد آقا به من گفت: امام وقتی که احساس رحیل کردند، دست مرا گرفتند و در دست مادرم گذاشتند و به من اشاره کردند که بعد از من هر چه تو توان داری، نسبت به مادرت باید احترام بکنی.
در رژیم اسلامى شاید در رأس برنامه همین تفاهم ما بین دولت و ملت باشد. یعنى نه دولت خودش را جدا مىداند و بخواهد تحمیل بکند و مردم را تهدید بکند، ارعاب بکند، اذیت بکند؛ و نه مردم در صدد این بودند که دولت را تضعیف بکنند یا فرار بکنند از مقررات دولتى. اسلام وضعش از اول این طور بوده است که آن حاکمش که رأس بوده است، در زندگى، در معاشرت، در اینها، با مردم یا پایینتر بوده است، یا همان جور، لکن حکومتها خودشان را جدا ندانند از مردم.
پشتیبانى و حمایت علماى اعلام و روحانیان ایران از امام، تنها به صدور اعلامیه، تلگراف و نامه محدود نگردید، بلکه از علماى طراز اول حوزه هاى علمیه قم و مشهد تا علماى عالی مقام شهرستان ها به منظور نشان دادن حد اعلاى هماهنگى و اتحاد به تهران هجرت کردند و رسماً از رژیم شاه خواستار آزادى بى قید و شرط امام شدند.
حضرت امام(س) درباره این آیه «اللهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَعَلَى اللهِ فَلْیَتَوَکّلِ الْمُؤْمِنُونَ» فرموده است: کلمه شریفه توحید را قرار داده و پس از آن امر فرموده که مؤمنین بر خدای تعالی توکل کنند، اشاره ممکن است باشد به مرتبه بالاتری از مقام اوّل و لهذا مؤمنین را که در آیة سابقه از خواصّ آنها «توکّل علی الله» را قرار داده بود، در این آیه شریفه امر به توکّل فرموده. شاید این ذکر کلمه توحید اشاره به آن باشد که پس از مقام ایمان و کمال آن جلوه توحید فعلی در قلب سالک ظاهر شود.
در دیدار دکتر فاطمه طباطبایی عضو هیئت علمی و مدیر گروه عرفان پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی و همسر مرحوم سید احمد خمینی با رایزن فرهنگی کشورمان در روسیه، زمینه های گسترش اندیشه های حضرت امام خمینی (س) در روسیه بررسی شد.
در نجف که بودم از بعضی از افراد می شنیدم که امام خیلی با ما گرم نمی گیرد. من این مسأله را به مرحوم حاج آقا مصطفی منتقل کردم. ایشان گفت: ما این مسأله را به امام گفته ایم و امام فرموده اند: این از تسویلات و دسیسه های شیطان است؛ در حقیقت این نفس من است که مرا دعوت می کند با افراد بیشتر گرم بگیرم که تعداد علاقه مندانم بیشتر بشود ولی برای اینکه امر به من مشتبه شود شیطان می گوید: برای خدا و اسلام است! لذا من این کار را نمی توانم بکنم.
گرچه همه روزها و همه زمان ها از آن خداوند است و در قبضه قدرت و در ساحت رحمت او باری تعالی، اما این قطعه از زمان را فضیلت و شرافت دیگری است تا آن جا که «شهرالله – ماه خدا» نام گذاری شده و از برکات آن همین بس که «دعیتم فیه الی ضیافة الله». از منظر امام ماه های رجب و شعبان و ایام با فضیلت و ادعیه نورانی وارد شده در آن همگی - مقدمه ورود به این ضیافت و مهمانی ویژه و حضور در سفره گسترده قرآن مجید و درک موقعیت لیلة القدر است.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.