مجله کودک 220 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 220 صفحه 4

حکایت بندهای صالح از چند روز قبل از رحلت آن بزرگوار، مردم در جریان اخبار مربوط به بیماری دستگاه گوارشی و قلب امام و عمل جراحی ایشان قرار گرفته بودند. تقریباً در تمامی کوی و برزنهای کشور، مراسم دعا و نیایش در اغلب خانهها و مسجدها و تکیهها برپا بود. این موضوع در بین علاقمندان امام در خارج از کشور هم دیده میشد. کمتر کسی از دوستداران پیدا میشد که بتواند اثر ناراحتی و نگرانی خود را از چهرهاش مخفی کند. چشمها اشکبار و دلها رو به جماران بود. تمام ایران یکپارچه دعا بود و ساعتها به کندی میگذشت. تیم پزشکی حضرت امام هر آنچه در توان داشتند به کار گرفتند اما فرمان و تقدیر خداوند، امر دیگری بود. ساعت ده و بیست و سه دقیقه شنبه شب سیزدهم خرداد ماه سال 1368 هجری شمسی همان لحظه وصال بود. در این لحظه قلبی از حرکت ایستاد که خود قلب میلیونها نفر را به نور خدا زنده کرده بود. از تلویزیون، حالتهای معنوی و آرامش امام پخش میشد. او در آخرین شب زندگی در حالی که چند عمل جراحی سنگین و طولانی را تحمل کرده بود، با آرامشی ملکوتی مرتباً شهادت به یگانگی خداوند و رسولش را زمزمه میکرد پیرمرد روحانی 87 ساله با چنین حالتی، روحش به آسمانها پرواز کرد و هجرتش داغی جبران ناشدنی بر قلبها گذاشت. (ادامه دارد) در همین لحظه دوست اسنوبل، گربه ولگرد «ماتی» از راه میرسد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 220صفحه 4