مجله کودک 227 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 227 صفحه 18

هدیة سبز هَستی محمد علی دهقانی سبزهها هر روز قد میکشیدند و بلند و بلندتر میشدند. «هستی» هر روز پارچههای روی آنها را برمیداشت، با آبپاش دستی به تن عدسهای سبز شده آب میپاشید و پارچهها را دوباره زیر شیر آب خیس میکرد و روی بشقابها میکشید. دل توی دل هستی نبود. بیصبرانه منتظر بود تا عید نوروز از راه برسد. روزی سه بار در یخچال را باز میکرد و حال تخممرغهای رنگی را میپرسید. هستی یک کار قشنگ دیگر هم کرده بود که حتماً دوستانش را حسابی غافلگیر میکرد. عکسهای یادگاری فریده و مهری و ناهید و زهرا را گذاشته بود جلوی خودش و از روی صورت آنها نگاه کرده و یک طرف تخممرغ نقاشی کرده بود. طرف دیگر تخممرغ را هم با گلهای قشنگ رنگآمیزی کره و زیرشان نوشته بود: «دوست خوبم، عیدت مبارک!» عیدهای ایرانیان، ابتدا دعاها و سرودهایی خوانده میشد و همراه آن برای آمرزش روح درگذشتگان دعا میشد. خوردن خوراکی و میوه و شربت و آجیل قسمت دیگری از مراسم جشنها بود. ایرانیان باستان به

مجلات دوست کودکانمجله کودک 227صفحه 18