مجله نوجوان 112 صفحه 4

معضلی به نام عیدی گیری ! عیدونه مریم شکرانی همان طور که مستحضرید عیدی گرفتن یکی از معضلات بسیار مهم عید نوروز است به خصوص اینکه شما متأسفانه ، متأسفانه ، متأسفانه و با نهایت تأسف و تأثر و تألم و . . . در خانواده ای مثل خانوادۀ. . . خانوادۀ چیز . . . خانوادۀ . . . حالا نمی شود گفت چون به هر حال انسان باید ابرو و حیثیت خانوادگی خویش را پخش زمین نکند و پدر بنده یکی از افرادی هستند که به شدّت معتقدند اسرار خانوادگی هرگز نباید فاش شود حتّّی اگر ایشان یکبار سهوا از دست آقای ترور نژاد کتک بخورند و یک روز دیگر سهوا محض تلافی زنگ خانۀ ایشان را بزنند و در بروند و اتفاقا آقای ترور نژاد از پشت بام ایشان را ببینند و تا در خانه دنبال پدرمان یک نفس بدوند و عربده بکشند و مجددا همان صحنه را با ضریب شدّتی بی نهایت جلوی چشم کلّ اهالی محترم محل تکرار کنند . به هر حال یک پدربزرگی در یک خانواده ای وجود دارند که هر سال به انسان کتاب های دست دوم خودشان را عیدی می دهند ( نه خیرهیچ هم بی فرهنگ نیستیم ما . بی فرهنگ خودتان . . . ما تا به حال هزار تا کتاب مطالعه کرده ایم از تصمیم کبری و صغری بگیر تا فصل پنجم کتاب علوم دوم راهنمایی ، همان جا که یک بادکنک گنده کشیده که یک پسری دارد تویش فوت می کند . ) بله می گفتیم که یک پدربزرگی وجود دارند که به انسان کتاب های دست دوم خودشان را عیدی می دهند و موقعی که انسان دارد از ایشان خداحافظی می کند و ماچشان می نماید توی گوشش پیام تبلیغاتی می دهند که در نگهداری کتب امانتی کوشا باشید وگرنه به جایش از حلقومتان 6-5 تا کتاب نفیس و خطی و صد پلّه موزه ای تر از کتب مرجع مدرسه بیرون کشیده می شود . خلاصه بنده تازه قسط آخر جریمه کتاب شنگول و منگول ایشان را به دلیل احتمال سقوط از دستم صاف نمودم . . . یا یک عمویی وجود دارند که به یاد قدما و تنها به جهت پاسداری از میراث فرهنگی به انسان یک دانه تخم مرغ رنگی هدیه می دهند تا شب موقع شام ، خودشان را میهمان آدم کنند .