مجله نوجوان 251 صفحه 24

ایکار نوشته: یاروسلاو ایواشکیویچ ترجمه: اسدالله امرایی اشکیویچ نویسنده ،شاعر و روزنامه نگار لهستانی در سال 1894 در کالنیک روسیه به دنیا آمد که الان در قلمرو اوکراین است.داستان های زیادی از او به جا مانده است و آثارش به زبان های دیگر ترجمه و منتشر شده.ایواشکیویچ در سال 1980 در گذشت. ایکاروس یا ایکار در اساطیر یونانی، جوانی است که با موم و پربال هایی برای خود ساخت تا از جزیرهای که در آن زندانی بود بگریزد. پدرش توصیه کرده بود زیاد بالا نرود و به خورشید نزدیک نشود اما او به نصیحت پدر گوش نکرد و اوج گرفت. آفتاب موم ها را آب کرد و ایکار در دریا افتاد و مرد. « بروگل » ، تابلویی به نام ایکار دارد. تابلو دهقانی را به تصویر در میآورد که در زمینی مرتفع و مشرف به دریا خیش میراند، چوپانی که بی خیال گله اش را میچراند، و ماهیگیری که قلابش را از آب بیرون میکشد و شهری آرام را در کنار دریا. کشتی، بادبان هایش را باز کرده و بر پهنه دریا میلغزد و بازرگانان، روی عرشه بر سرمتاع خود چانه میزنند. آنچه میبینی زندگی روزمره است، با همه فراز و نشیب و مشکلات و مسایل عادی اش ؛ میماند ایکار ! راستی کجاست ؟ دقیق که میشویم در گوشه تابلو دو پا میبینیم که از آب بیرون مانده و کمی بالاتر، چند پر که بر اثر فشار سقوط از بالهایی که با دقت و وسواس ساخته شده بود ،جدا شده اند.