مجله نوجوان 140 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 140 صفحه 11

خاطرش نکنم و گاه از آقای دعایی می­پرسیدم :« هنوز نظر حضرت امام درباره گل آقا همان است که بود؟» و ایشان پاسخ می­داد :«همان است که بود». * * * عقربه ساعت 8 صبح را نشان می­داد. به من گفته شد که امام هر روز اخبار ساعت 8 را می­شنوند. سپس اعضای دفتر، گزارش روزانه می­دهند. آنگاه امام دیدار کنندگان را می­پذیرند. دقیقا چنین شد. سپس امام به اتاق کوچکی تشریف بردند و پس از یک دیدار کوتاه با یک روحانی آقای دعایی و من شرفیاب شدیم. ساده و بی پیرایه نشسته بود. ابهت و جلال و شکوهی در اتاق نبود، جز در وجود نازنین خودش. آمیزه­ای از وقار بود و مهربانی. ضعفی در جسمش به دید می­آمد (اگر به عظمت روحش نمیاندیشیدی) باقی هر چه بود، چیزی مخصوص بود که در زندگانی هیچ رهبر دیگری در جهان معاصر دیده نشده است: صمیمی و مهربان و استوار و ساده. سپس آقای دعایی مرا که ظاهری متفاوت از دیگران داشتم به آرامی به امام معرفی کرد: « ایشان کیومرث صابری است. شاعر و نویسنده است. مشاور فرهنگی و مطبوعاتی شهید رجایی بوده است. در دفتر آقای خامنه­ای هم ادامه خدمت داده است. برای انقلاب می­نویسد و. ..» امام زیر لب ذکر می­گفت. من به چهره نورانی­اش می­نگریستم. هیچگاه سر بلند نکرد و در کسی ننگریست. من ساکت بودم و آقای دعایی می­گفت : «... و چرا خستۀ­تان کنم. ایشان «گل آقا» ست. ..» آنگاه امام با لبخندی مهربان در من نگریست. امام چه گفت؟ آن را در جایی دیگر خواهم گفت. من بهترین طنزهایم را پس از آن دیدار نوشته­ام و شهرت گل آقایی من از آن روز، روز افزون شد و استقبال مردم از من بیشتر شد و در قلب مهربان مردم و هموطنانم جایی برای من گشوده شد و من به پاس این نعمت، خدای را سپاس می­گزارم. * * * دشمن از انقلاب ما، چهره­ای خشن تصویر کرده است. بخشی از این به سخت دلی دشمن بر می­گردد و بخشی به اشتباهات ما. اما من، به عنوان مطرح ترین طنز نویس این دوران در پیشگاه تاریخ شهادت می­دهم که امام ما «طنز» را می­فهمید و به طنز نویس دورانش «صله » داد و من در باب عنای مخصوصشان به «طنز» هنوز حرفها و اسنادی دیگر دارم... آیا اگر عنایت ایشان نبود، طنز گفتن ممکن می­شد؟ بعید می­دانم و از این روست که طنز معاصر نجیب­تر از همیشه در جامعه اسلامی ما جاری است این نعمت را پاس بداریم و بدارند!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 140صفحه 11