مجله نوجوان 15 صفحه 16
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 15 صفحه 16

شناسنامه مولانا! تولد تاریخ: ششم ربیع الاول سال 406 هجری مکان: بلخ خانواده نام: مولانا جلال الدین محمد مولوی بلخی رومی پدر: بهاء الدین ولد- سلطان العلما پدر بزرگ: جلال الدین حسن بلخی مادر بزرگ: ملکه جهان- دختر خرم شاه، پادشاه خراسان برادر: علاء الدین (2 سال بزرگتر) همسر: گوهر خاتون فرزندان: سه پسر و یک دختر استادان دوران کودکی: برهان الدین از بلخ در طول زندگی: شمس الدین محمد تبریزی مرگ مولانا در پنجم جمادی الآخر سال 672 در سن 66 سالگی و در منزلش در قونیه درگذشت مرد آن باشد که در ناخوشی «خوش» باشد و در «غم» «شاد» باشد زیرا داند آن «مراد» در «بی مرادی» در پیچیده است «خداپرستی» آن است که خودپرستی رها کنی «آزادی» در «بی آرزویی» است در برخی از داستان های مولانا شخصیت های اصلی داستان، حیوانات هستند- در غرب به این گونه داستان ها«فابل» Fabl گفته می شود- و هر حیوان نماینده و نماد گروهی از مردم است. به طور مثال شیر نماد مردم شجاع و ریاست طلب، روباه نماد مردم اهل فکر و مکر و خرگوش نماد مردم ضعیف اما عاقل است و مولانا در این داستان هایش مفاهیم اجتماعی و عرفانی بسیاری را مطرح کرده است. مولانا قصه را فقط به عنوان یک وسیله نگاه می کند و آن را پیمانه ای می داند که «دانه معنی» را با آن می پیمایند و به خواستاران می دهند؛ یعنی داستان سرایی مولانا برا سرگرم کردن نیست بلکه برای بیان حقایقی است که در ذهن و وجودش موج می زند. یادداشت های شمس آن خطاط، سه گونه خط نوشتی؛ یکی او خواندی، لاغیر! یکی را، هم او خواندی، هم غیر! یکی، نه او خواند، نه غیر! آن خط سوم منم! ذره ای از «چرک اندرون» آن کند که صد هزار«چرک بیرون» نکند آن چرک اندرون را، کدام آب، پاک کند؟ آب دیده؟! نه هر آب دیده الا، آب دیده ای که از آن، صدق برخیزد! هر که گوید که: ترا فلان، ثنا گفت بگو: مرا ثنا تو می گویی! او را بهانه می سازی هر که گوید که: ترا فلان، دشنام داد بگو: مرا، تو دشنام می دهی! او را، بهانه می کنی گفت: نماز کردند؟ گفت: آری! گفت: آه! گفت: نماز همه عمرم به تو دهم آن«آه» را، به من بده

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 15صفحه 16