مجله نوجوان 154 صفحه 26
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 154 صفحه 26

در مکتب عاشورا از یادداشتهای استاد شهید مرتضی مطهری یکی از قضایایی که همۀ ما شنیده­ایم این است که راجع به روابط حضرت ابوالفضل و حضرت سید الشهداء می­گویند: روزی امیرالمؤنین علی علیه السلام در بالای منبر بود و خطبه می­خواند. امام حسین علیه السلام فرمود: من تشنه­ام آب می­خواهم. حضرت فرمود: کسی برای فرزندم آب بیاورد. اول کسی که از جا برخاست کودکی بود که همان حضرت البولفضل العباس بود. ایشان رفتند و از مادرشان یک کاسه آب گرفتند و آمدند. (آن هم با چه طول و تفضیلی ). در حالی وارد شد که آن را روی سرش گرفته بود و آب هم می­ریخت. امیر المؤمنین علی علیه السلام چشمانش که به این منظره افتاد اشکشان جاری شد. به آقا عرض کردند: آقا شما چرا گریه می­کنید؟ فرمود: بله قضایای کربلا یادم افتاد. معلوم است که این گریز به کجاها منتهی می­شود. حاجی نوری در اینجا بحث عالی­ای دارد، می­گوید: شما می­گویید علی در بالای منبر بود وخطبه می­خواند. علی فقط در زمان خلافتش بود که منبر می­رفت و خطبه می­خواند. پس در کوفه بوده است. خلافت حضرت امیر در کوفه در چه سالی بود؟ بین سال 36 و 41، در آن وقت امام حسین در چه سنی بود؟ مردی بود تقریبا 33 ساله. می­گوید: آیا اصلاً این حرف معقــول اسـت کـه یـک مرد 33 ساله در حالی که پدرش دارد مردم را موعظه می­کند، خطابه می­خواند، یک دفعه وسط خطابه بدود: آقا من تشنه­ام. آب می­خواهم؟ اگر یک آدم معمولی این کار را بکنـد می­گـویـنـد: چـه آدم بی­ادب و بی­تربیتی است و تازه حضرت ابوالفضل در آن وقت کودک نبوده، یک جوان در حدود پانزده ساله بوده است. یک چنین جعلی، تحریفی. حالا غیر از موضوع دروغ بودنش، از نظر ارزش آیا شأن امام حسین را بالا می­برد یا پایین می­آورد؟ مسلم است که پایین می­آورد. یک دروغی به امام نسبت دادیم و آبروی امام را بردیم. طوری حرف زدیم که امام را در سطح بی­ادب­ترین افراد مردم تنزل دادیم که در حالی که پدری مثل علی دارد حرف می­زند تشنه­اش می­شود، طاقت نمی­آورد که جلسه تمام شود. حرف آقا را قطع می­کند: من تشنه­ام، بگویید برای من آب بیاورند! حماسه حسینی جلد اول صفحه 66

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 154صفحه 26