مجله نوجوان 154 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 154 صفحه 8

علی داوودی آنگاه در غروب آنگاه در غروب شیهه کشید و رفت اسب سفید... آه! *** بعد از هزار سال شب همچنان شب است و روز روشن است * در سینه­ها هنوز رد می­شوند شش ماهه ابرهای سفید باران که می­شود هر سبزه­ای شهید یاد شما هنوز با رودخانه­های جهان جاری است با تشنگان هماره امیدی­ست با تشنگان هماره تقلّایی با تشنگان تصوّر دریایی * من سیراب غفلتم در سینه و سرم آهنگ سکه­های بنی عمر و امّ زید پژواک می­شود یاد شما، شما؟ آن تکه­های ابر از آسمان خاطره­ام پاک می­شود. یاد تو تشنگی است از ماهیان بپرس از راهیان بپرس * حرف تو امتداد کلام پیمبران با کوه و سنگ آه ای کتابها! بسیاری می­دویم به جایی نمی­رسیم آه ای سرابها! هر روز دیده­ایم با تیغها سرت بر نیزهها سرت در تشنها سرت در دشتها..... * پشت حیات خانۀ ما هر روز خیمه­های تو می­سوزد هر روز در اسارت اخبار شام و نام ما پیر می­شویم ما

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 154صفحه 8