بچههای مدرسه در نماز جمعهی تهران، قلکهای خود
را شکسته بودند و پولهایش را برای جنگ هدیه کرده
بودند. حضرت آیت ا... خامنهای تعریف میکنند، فردای
آن روز که خدمت حضرت امام رسیدم، ایشان را در حالی
که چشمهای جذابش از اشک پر شده بود، دیدم. به من
فرمودند:
کار این بچهها را دیدی؟
به قدری این کار به نظر ایشان عظیم آمده بود که آن
بزرگوار را متأثر ساخته بود. او خوب میفهمید و درست
تشخیص میداد. او از همهی انسانهایی که ما تاکنون
دیدهایم و وصف آنان را شنیدهایم- غیر از انبیاء و اولیاء
و ائمه اطهار (ع)- یک سر و گردن بالاتر بود. افراد
بزرگی که ما در تاریخ گذشته و معاصر، زندگی آنان را
مطالعه کردهایم، هیچ کدامشان از نظر عظمت، اصلاً
قابل مقایسه با شخصیت عظیم حضرت امام (س) نبودند؛
اما همین امام در مقابل مردم میگفت:
من در برابر شما احساس حقارت میکنم.
همان شخصیت با عظمت که امروز مردم دنیا و
دشمنان او نیز به عظمتش اعتراف میکنند، میگفت:
اگر به من خدمتگزار بگویند، بهتر از آن است که
رهبر گویند.
او راست میگفت و تعارف و تظاهر نمیکرد. امام
تا آن اندازه برای مردم احترام قائل بودند که خود را
خدمتگزار آنان میدانستند. مثل این نمونه را در دنیا و
تاریخ سراغ نداریم.
او پیش جان میرود تا
او را از خواب بیدار کند.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 264صفحه 5